نماد ملی ومصادره نا به حق آن

بیژن صف سری
بیژن صف سری

شاید امروز وقت ان است که اصحاب قدرت در جمهوری اسلامی پس از ۳۵ سال حاکمیت بی سوال خود و با فرود آمدن احساسات ملتهب ازشور انقلابی که بدان مفتخرند، کمی هم به پیشینه ایرانی بودن خود بیاندیشند (اگرچه در برخی از رجل نظام داشتن چنین پیشینه ای مورد تردید است).

این ضرب المثل چینی را آندره مالرو نقل می کند که فیل حیوانی متفکر است چون هر از گاه لحظه ای می ایستد و در خود فرو می رود، پس آنگاه دوباره به راه می افتد که این توقف را نشانه ی تفکرمی دانند و چه خوب نشانه ای است که همه نیازمند به آنیم تا در لحظاتی به دور از هیاهو ها، کمی در خود فرو رفته و به تعمق، آنچه بر ما گذشت بنگریم، ورنه در خود تنیدن، جز سکون نمی زاید.
در هفته گذشته با اظهارات علی یونسی مشاور شیخ حسن روحانی درباره نماد شیر وخورشید، بار دیگر بحث بر سر این نشان که آیا شیر و خورشید دارای عقبه دینی و اسلامی است یا یک نماد ملی است، مطرح می شود.

این اولین بار نیست که دربین اصحاب قدرت نظام برای برگرداندن این نشان تاریخی، آن هم در قالب یک باور دینی تلاش می شود، و باعث بحث جدل بین حضرات میگردد، پیش از این در دوران دولت اصلاحات نیز برای اولین بار طی تحقیقات کتابخانه مجلس، پیشنهاد باز گرداندن شیر های فراموش شده ی سردر خانه ملت به میان آمد که در زمان فوران شور انقلابی از سر در مجلس پائین کشیده می شود اما به دلیل پایان عمر مجلس ششم این طرح در انبوهی ازطرح ها و لوایح، به انتظار تصمیم هیات رئیسه مجلس هفتم می ماند تا اینکه عاقبت حداد عادل رئیس مجلس هفتم در پاسخ به پرسش خبرنگاران از مردم می خواهد تا در مورد برگشت مجدد نماد شیر و خورشید بر سردر مجلس نظر دهند. چرا که همه دل نگرانی ها ی حضرات از آن بود تا مبادا مردمی که روزی در تب و تاب انقلاب به دست خود مجسمه آن دوشیر را از سر در ورودی مجلس پائین کشیده بودند، با بالا بردن مجدد آنها مخالف باشند. از همین رو تصمیم بر عهده مردم گذاشته شد تا با پرس و جوی ارباب جراید و رسانه ها از مردم، سرنوشت این نماد برای همیشه در نظام جمهوری اسلامی روشن گردد اما این بار هم به رغم اطلاع رسانی هایی که در باره سابقه تاریخی نماد شیر خورشید جهت آگاهی و تصمیم گیری مردم در جراید منتشر شد( از جمله نوشته نگارنده در روزنامه اعتماد ملی ) این طرح مسکوت ماند و به فراموشی سپرده شد و حالا پس از چند سال این بار از زبان وزیر اطلاعات پیشین نظام و مشاورامروز دولت تدبیر و امید!، بار دیگر باز گرداندن این نماد ان هم بعنوان نشان هلال احمر موضیت می بابد که طبق معمول دربین جناح ها و صاحب منصبان نظام باعث بحث و جدل می شود و کار تا پیشنهاد کشیده زدن بر مشاوره رئیس جمهور هم که چنین حرفی را بر زبان آورده است پیش می رود.

بی گمان درچنین جنجالی بر سر عقبه یک نماد تاریخی این پرسش برای نسل امروز مطرح میگردد که به واقع حکایت این نماد چیست که روزگاری نه چندان دور هم بر سر در خانه ملت نشسته بود و هم نشانه ای بود در قلب پرچم این کهنه دیار و از کجا آمده است و چرا گروهی آن را یک نماد مذهبی میدانند و گروهی ان را صرفا یک نماد ملی می خوانند.

بنابر تحقیقات گسترده فرزانگانی چون، مجتبی مینوی و سعید نفیسی استفاده نمادین از علائم شیر و خورشید از قرن دوازدهم میلادی در انواع سکه ها، آثار سنگی، فلزی و سفالین و سایر آثار تاریخی رایج شد. نماد شیر و خورشید که امتزاجی از سنتهای پیشین ایرانی، عرب، ترک و مغول بود با گذشت ایام به اشتباه تعبیری شیعی نیز پیدا میکند و در نهایت آن را به نماد ملی مذهبی ایران تبدیل می کنند.
اما به شهادت تاریخ این کهنه دیار در طی قرن ها وبا بر سر کار آمدن بسیاری از حکومت ها در این گستره تاریخی، همواره شیر خورشید بعنوان نمادملی مردم این آب و خاک بوده است حتی به دوران سلسله صفوِیه که تلاش همه جانبه ای برای وحدت سیاسی کشور و گسترش تشیع به عنوان مذهب ملی داشت. استفاده از شیر و خورشید نیز در زمینه های مختلف از جمله ضرب سکه های مسی، در آثار هنری و علمها رواج پیدا کرد.
از توجیحاتی که صفویه برای مصادره نماد ملی ایرانیان و تبدیل آن به یک نماد مذهبی متوسل گردید همین قدر بس که بدانیم. اولا در تشیع به امام علی بن ابیطالب لقب “شیر خدا” داده شده مضاف بر آنکه خورشید به عنوان مظهر فرّالهی در عالم تشیع، تعبیر به نور شده و با انوار الهی منتسب به پیامبر اسلام و امام علی ارتباط داده شده است. با این ترتیب امکان وجود انگیزه های مذهبی در اذهان خاندان صفوی برای انتخاب شیر و خورشید خالی از وجه نبود آنچنانکه این حکایت در زمان مشروطه به گونه ای دیگر توجیح می گردد و نقل است که انقلاب مشروطیت در مرداد (سال ۱۲۸۵ هجری شمسی ۱۹۰۶ میلادی) به پیروزی رسید، یعنی در برج اسد (شیر). از سوی دیگر چون اکثر ایرانیان مسلمان شیعه و پیرو حضرت علی (ع)هستند و اسدالله از القاب حضرت علی (ع) است، بنابراین شیر هم نشانه مرداد است و هم نشانه امام اول شیعیان. در مورد خورشید نیز چون انقلاب مشروطه در میانه ماه مرداد به پیروزی رسید و خورشید در این ایام در اوج نیرومندی و گرمای خود است، پیشنهاد شد خورشید را نیز بر پشت شیر سوار کنند که این شیر و خورشید هم نشانه علی (ع) باشد هم نشانه ماه مرداد و هم نشانه چهاردهم مرداد، یعنی روز پیروزی مشروطه خواهان، و البته وقتی شیر را نشانه پیشوای امام اول (ع) دانسته شود به الطبع شمشیر ذوالفقار را نیز باید در دستش قرار داد.
الغرض اگر چه پس از پیروزی انقلاب به اقتضای شرایط انقلابی، شور و وشوق زدودن همه ی نشانه های بازمانده از رژیم سلطنتی فراگیر بود و در حال و هوای آن روزها چنین اقداماتی قابل درک و توجیه است، اما در این میانه یک نکته مغفول ماند و آن تفکیک مخالفت با سلطنت و آنچه با هویت ایرانی و سرزمین ایران ارتباط دارد از این رو این پرسش مطرح می گردد که آیا براستی می توانیم به صرف زخم عداوت هایی که از حکومت های گذشته بر جان داریم، نماد ملی خود را به فراموشی بسپاریم؟ چه نیکو سخنی دارد فردوسی پاکزاد در شاهنامه اش از این نماد تاریخی باستانی که می گوید: زتمثال این شیر و شمشیر و شید /شرف در شرف در شرف شد پدید