آیا سیاست ایران شکاف می خورد؟

نویسنده

» تحلیل لس آنجلس تامیز از تاثیر تحریم ها

مگان سولیوان

این هفته با اضافه شدن ممنوعیت های یک جانبه و چند جانبه در ارتباط با واردات نفت از ایران و پایان معاملات تجاری و مسدود کردن دارایی های جمهوری اسلامی در غرب، فشار تحریم های بین المللی علیه ایران به اوج خود رسید. فشارها از سوی سوی کشورهایی وارد می شود که نگران سویه های نظامی برنامه اتمی جمهوری اسلامی هستند.

حالا جامعه جهانی چشم به آن دارد که تحریم ها موضع سرسختانه ایران را در هم بشکند. آیا به راستی افزایش فشار ها باعث خواهد شد تهران تن به سازش بدهد و اجازه دهد بن بست اتمی با دیپلماسی حل و فصل شود؟ این سوال تا حدودی ساده انگارانه است، با این وجود دلایلی برای خوش بینی نسبت به اثر گذاری تحریم ها بر سیاست های ایران وجود دارد.

بیشتر ناظران به تاثیر تحریم ها با دیده تردید می نگرند، به گمان آن ها تحریم ها کارایی ندارند. اولا امروز تحریم ها علیه ایران تنها ابزاری است که مورد استفاده قرار می گیرد. در مواردی مانند – آفریقای جنوبی، صربستان و لیبی- که تحریم ها جواب دادند، تنها ابزار موجود نبودند.

در سه دهه اخیر اعمال تحریم علیه ایران کلیت استراتژی ایالات متحده علیه تهران را تشکیل می دهد. اینک اما شیوه های بازی ایالات متحده محدود به تحریم نیست، بلکه پای میز مذاکره هم می نشیند و حتی برخی مواقع تهدید به حمله نظامی هم می کند.

شاید مهمتر از همه این باشد که همین حالا تحریم ها اثر خود را روی اقتصاد ایران گذاشته است. بعضی گزارش ها خبر از آن دارند که از پایان سال 2011 صادرات نفت ایران حدود یک میلیون بشکه در روز کاهش یافته است. از آن گذشته از سپتامبر سال 2011 با منزوی شدن ایران در سیستم بانکی بین المللی ارزش ریال به شدت سقوط کرده و در نتیجه تورم در حال افزایش است.

اما آزمون واقعی برای تحریم ها این نیست که دشواری های اقتصاد کشور را دوچندان می کند یا نه، بلکه موضوع این است که آیا رفتار سران تهران را تغییر خواهد داد؟ پیش بینی اینکه آیا فشار ناشی از تحریم ها منجر به تغییری می شود همواره دشوار بوده است. کار درباره کشوری مانند ایران که تصمیم گیرندگان در ان نامعلوم است سخت تر است. به هر حال رهبران هر کشوری اصرار دارند بگویند در برابر فشار ها نفود ناپذیر هستند.

مذاکرات اخیر در مسکو میان تهران و پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل بعلاوه آلمان، احساس بدی در پی آورد. با توجه به اینکه تهران همان موقع فشار اقتصادی و خطر افزایش گام به گام تحریم را احساس می کرد، انتظارها بر این بود که این کشور به خواست جامعه بین المللی پاسخ های مثبتی بدهد. بر خلاف قطعنامه های سازمان ملل و شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، در گفتگوهای مسکو درخواست تعلیق کامل غنی سازی اورانیوم مطرح نشد، بلکه کشورها موافقت کردند ایران درجه غنی سازی خود را کاهش دهد. اما ایران زیر بار همین هم نرفت و از این فرصت استفاده نکرد. آن ها می گفتند باید حق غنی سازی ما به رسمیت شناخته شود.

 این مواضع سرسختانه نشان می دهد ایرانی ها از پیش خود را برای مقابله با شمشیر داموکلس غرب آماده کرده بودند. این خود حکایت از این دارد که سران نظام تصمیم گرفته اند فشارهای اقتصادی را به جان بخرند. ان ها دوست ندارند تحریم شوند اما شاید آن را هزینه احتمالی رسیدن به بلند پروازی های هسته ای شان قلمداد می کنند.

بدون شک تسمه انتقال فشارهای اقتصادی به تغییرات سیاسی از سازوکاری دینامیک برخوردار است. در شرایطی که سیاست گذاران و کارشناسان اقتصادی تحریم های جدید را وضع می کنند، فشار سنج های اقتصادی شاید نتوانند به دقت پیش بینی کنند که این تحریم ها به تغییر استراتژی ایران منجر خواهد شد. در اینجا روی چند موضوع دیگر تمرکز می کنیم:

 

روند گفتگوها حفظ شود

غیبت گفتگوهای دیپلماتیک و تشدید تحریم ها به احتمال زیاد باعث تقویت این دیدگاه در تهران می شود که غرب تنها علاقه مند به تغییر رژیم است. که خود باعث می شود ایران به جای دست کشیدن از برنامه اتمی به آن شتاب ببخشد.

 

تهدید به حمله نظامی با شدت بیشتری مطرح شود

 تا اینجای کار ایران احتمال حمله نظامی اسرائیل و یا متوسل شدن ایالات متحده به زور را مردود دانسته است. اگر دومی به یک احتمال واقعی تبدیل شود، ممکن است تهران محاسباتش را تغییر دهد.

 

پیشروی های داخلی در ایران

پیش بینی غرب از اعمال تحریم ها مختص به آوردن ایران به پای میز مذاکره بوده است، اما تحریم ها می توانند سویه های موفقیت آمیز دیگری هم داشته باشد. اگرچه افق مشخصی در این سناریو قابل ترسیم نیست اما تحریم ها و مشکلات اقتصادی وقتی با تنش های سیاسی داخلی ادغام می شود بقای رژیم را به چالش خواهد کشید.

 

بازار جهانی نفت

 رهبران ایران تردیدی ندارند که تحریم های جدید منجر به افزایش قیمت نفت خواهد شد. امری که به ایران اجازه می دهد با وجود کاهش صادرات نفت به دلیل افزایش بهای جهانی، میزان درآمد خود را ثابت نگه دارد. افزایش صادرات نفت از سوی اوپک، قیمت نفت را تعدیل خواهد کرد. حجم فشارهای که ایران دارد تجربه می کند می تواند بسیار فراتر از پیش بینی ها باشد.

منبع: لس آنجلس تایمز – ششم جولای