آنخلس اسپینوسا
جمهوری اسلامی به شدت و بلافاصله در بالاترین سطوح حکومتی خود، داشتن هرگونه ارتباطی را با توطئه قتل سفیر عربستان در واشنگتن تکذیب کرد. تکذیب رهبر انقلاب نیز به نوبه خود نشان از نگرانی ای دارد که این مسأله در نزد حکومت جمهوری اسلامی به وجود آورده. ولی شکاف یا عدم هماهنگی در این زمینه در نزد حاکمیت به حداقل خود رسید. حتی محمد خاتمی، رییس جمهور اصلاح طلب سابق، نگرانی خود را از آنچه آن را “بهانه” علیه جمهوری اسلامی خواند اعلام کرد.
یکی از سفرای اروپایی در تهران می گوید: “بی شک این اتهام دردسرهای زیادی [در نزد سران ایرانی] ایجاد کرده، زیرا آنها به خوبی می دانند که مسأله بسیار جدی است.” جدا از اطلاعات ملموسی که در این زمینه وجود دارد، دفاعیه های مطرح شده صرفاً به بدگمانی عربستان دامن زده، به کشورهای تحریم کننده بهانه لازم رابرای تشدید مجازات ها درخصوص پرونده هسته ای داده، و موجب دودستگی در سپاه پاسداران شده است. با این حال حکومت، جدا از چند اظهارنظر آتشین در گوشه و کنار، توانسته با هم آرایی از وارد شدن به این بازی جلوگیری کند.
ازسوی دیگر، خبرگزاری مهر به داستانی که از قبل مبهم بوده ابهامات بیشتری بخشیده است. این خبرگزاری تأکید می کند که منصور ارباب سیر، آمریکایی ایرانی تبار بازداشت شده در نیویورک که گفته می شود از اعضای سپاه قدس است، درواقع از “اعضای مهم” سازمان مجاهدین خلق می باشد. این سازمان از سوی جمهوری اسلامی و ایالات متحده [و نه اتحایه اروپا] به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته می شود. مهر بدون ذکر منبع در اینترپل توضیح نمی دهد که اهداف سازمان مجاهدین از انجام این کار چه بوده. این سازمان که دست داشتن در این توطئه را به شدت تکذیب کرده، همان سازمانی است که در تابستان سال ۲۰۰۲ برنامه مخفی هسته ای ایران را افشا کرد.
محمود احمدی نژاد که اغلب به بیان اظهارات جنگ طلبانه و دردسرآفرین شهرت دارد روز دوشنبه در مصاحبه ای با شبکه الجزیره در کمال آرامش گفت: “ما این اتهامات را به شدت رد کرده ایم.” او در ادامه افزود: “دولت آمریکا می خواهد توجهات بین المللی را از آنچه در ایالات متحده می گذرد منحرف سازد.”
آنچه مهم تر است این است که احمدی نژاد گفت “واشنگتن تلاش کرد تا بین تهران و ریاض شکاف ایجاد کند”. چند ساعت قبل از آن، خامنه ای در سفر خود به شهرستان کرمانشاه گفته بود “جدایی میان شیعه و سنی همواره یکی از ابزارهای دشمنان اسلام بوده است”.
این درحالی است که از زمان انقلاب ۱۹۷۹ روابط میان ایران و واشنگتن به سردی گرایید و و رابطه با عربستان نیز که از متحدان آمریکا محسوب می شد دیگر چندان دوستانه نبود. اغلب رویارویی های این دو کشور به دلیل رقابت در رهبری سیاسی و مذهبی در منطقه توضیح می یابد. ایران خود را سردمدار شیعیان جهان می داند و عربستان نیز خود را سردمدار سنی ها. مسأله رقابت تاریخی پارس ها و اعراب نیز به این مسأله دامن زده است. خامنه ای که به برتری سنی ها از نظر تعداد اذعان دارد، راه سلف خود و بنیانگذار جمهوری اسلامی را پیش گرفته. روح الله خمینی همواره به وحدت تأکید می کرده و حداقل در سخنانش خود را از هرگونه تبعیض بیزار نشان می داده [این درحالی است که سنی های ایران معتقدند نسبت به شیعیان ایرانی در حاشیه قرار دارند].
به هرحال، دو قدرت منطقه ای سالهاست که به یک نوع جنگ سرد وارد شده اند و حتی در دوران خاتمی نیز این جنگ سرد خاتمه نیافت. معلوم نیست حکومت جمهوری اسلامی از تبدیل این رویارویی ها و اختلافات [در مورد مسایل مختلف ازجمله لبنان، عراق و فلسطین] به یک اختلاف آشکار در سطح بین المللی چه سودی می برد؟ خاتمی نیز سکوت خود را شکست و از دولتمردان خواست واکنش نشان دهند و به دست کسانی که می خواهند به منافع ملی و امنیتی تعرض کنند بهانه ندهند.
درحقیقت، از دید برخی کارشناسان و تحلیلگران، وخامت شرایط فعلی می تواند سرآغاز یک مداخله نظامی باشد. صالحی، وزیر خارجه ایران، روز دوشنبه در بیانیه ای که با سرعتی غیرمعمول توسط سفارتها ترجمه و منتشر گردید، اعلام کرده است که کشورش “آماده است تا این پرونده را با صبر و حوصله بررسی کند” و از آمریکا خواسته است هر مدرکی دارد رو کند. با این حال، احمدی نژاد اعلام کرد که حاضر نیست در مورد این مسأله تحقیق کند.
منبع: ال پائیس، ۱۹ اکتبر