ایران فشار را احساس می کند

نویسنده

» مقاله واشنگتن پست درباره مشهود شدن آثار تحریم

چالز کراتامر

محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران در 26 روئیه گفت: «این دو کشور (آمریکا و اسرائیل) تصمیم گرفته اند ظرف سه ماه آینده حداقل به دو کشور در منطقه حمله کنند.»

احمدی نژاد علاقه وافری به چیزهایی دارد که تا حدی نشان ازسبک مغزی دارد؛ مثلاً او آخرهفته گذشته پال، هشت پای پیشگوی هشت مسابقه پی در پی جام جهانی فوتبال، را به عنوان نمادی از زوال و «خوراک تبلیغاتی و خرافه پرستی غرب» تقبیح کرد. اما علیرغم همه این اظهارات، او فردی خطرناک و حسابگر است.

رئیس جمهور ایران درباره کدام دو کشور به عنوان اهداف این حملات حرف می زند؟ به نظر منطقی می رسد که این دو کشور لبنان و سوریه باشد. حزب الله لبنان خود را به  50,000 موشک مجهز کرده و صریحاً اعلام کرده قادر به آغاز یک جنگ در هرلحظه ای از زمان است. جنگ در این سطح می تواند پای سوریه را به میان بکشد و این هم مداخله ایران برای دفاع از مهمترین متحد عرب خود را به دنبال خواهد داشت و این اولین لشکرشی به مدیترانه پس از 1400 سال خواهد بود.

از آمریکا که بگذاریم، این ایده که اسرائیل کمترین نفعی در به راه انداختن یک جنگ در نواحی شمال خود را داشته باشد، احمقانه به نظر می رسد. اما ادعای قریب الوقوع بودن این حملات در منطقه جدی است. اتحاد جماهیر شوروی در مه 1967 به دروغ به متحد خود مصر گفت اسرائیل در تدارک حمله به سوریه است. این شایعات منجر به راه افتادن سلسله ای از تحولات از جمله نقل و انتقال ارتش های عربی، محاصره جنوب اسرائیل و امضای توافق شتابزده میان اعراب شد و در نهایت هم به جنگ شش روزه ختم شد.

ادعای احمدی نژاد با هیچ سند و مدرکی همراه نیست. بنابراین باید پرسید او در چه اندیشه ای است؟

آیا این نشانه ای است از آنکه وی تحت فشار جدی است؟ اول اینکه تصویب قطعنامه های ضعیف سازمان ملل، با تحریم های یکجانبه ایالات متحده، کانادا، استرالیا و اتحادیه اروپا دنبال شده است. خبرگزاری رویترز گزارش داده است که ایران شاهد کاهش فاحش واردات بنزین است زیرا شرکت بیمه لویدز لندن و سایر بازیگران صحنه، از بیمه گذاری کشتی های حامل بنزین به ایران خودداری می کنند. 

دوم اینکه کشورهای عربی دیگر به صحبت های درگوشی برای ابراز تمایل نسبت به حمله نظامی ایالات متحده به تأسیسات هسته ای ایران بسنده نمی کنند. سفیر امارات متحده در واشنگتن سه هفته پیش در یک کنفرانس، این گرایش را آشکارا اعلام کرد. 

پت باکنان مدت کوتاهی قبل از جنگ خلیج فارس در سال 1991 گفته بود «تنها دو گروه» مایل بودند ایالات متحده با استفاده از زور کویت را آزاد کند و این دوگروه «وزارت دفاع اسرائیل و همتای آن در آمریکا» بودند. این یک اتهام ابلهانه از سوی وی بود و آغاز جنگی که در آن جورج اچ دبلیو بوش رهبری 30 کشور و از جمله ائتلاف کشورهای عربی را در دست گرفت، نادرستی آن را ثبات کرد.

بیست سال بعد وی دوباره مدعی شده است که تنها یک کشور مایل است ایالات متحده به تأسیسات هسته ای ایران حمله کند و آن هم اسرائیل به همراه حامیانش در داخل آمریکاست. البته سفیر اسرائیل نه اسرائیلی، نه آمریکایی و نه یهودی است. ابراز تمایل آشکار وی برای حمله به تأسیسات هسته ای ایران، از هراس شدید اعراب نسبت به برنامه هسته ای ایران و امید وافر آنها به منهدم شدن این برنامه توسط ایالات متحده حکایت دارد. 

سومین موضوع که از دیدگاه ایران مشکل سازتر است، تحولاتی است که در ایالات متحده رخ می دهد. مایکل هایدن مدیر سابق سازمان سیا و ان سی اِی، روز یکشنبه اعلام کرد به نظر وی دست زدن به حمله نظامی در مقایسه با گزینه های دیگر از مقبولیت بیشتری برخوردار می شود. هایدن به دستگاه دیپلماسی اوباما تعلق ندارد. به گزارش نیویورک تایمز، مقامات عالیرتبه دولت دوباره گزینه نظامی را مدنظر قرار داده اند. ممکن است به این موضع به چشم یک بلوف زنی برای نرم تر کردن موضع تهران نگاه شود. اما در هر صورت خود حکایت از آن دارد که دولت پس از 18 ماه سیاست تماس شکست خورده، درصدد سخت تر کردن موضع خود است.

سخت تر شدن موضع تا همینجا هم اثراتی داشته است. رژیم ایران بتدریج متوجه شده صبر اوباما اندازه ای دارد و ممکن است ایران به دلیل نافرمانی هسته ای خود با پیامدهایی روبرو شود.

تمامی این فشارها برای به زانو درآوردن رژیمی که خود بی ثبات است و مشروعیت داخلی اش را از دست داد کافی است. به همین دلیل است که هشدار احمدی نژاد درباره حمله اسرائیل به دو کشور منطقه مرموز به نظر می رسد. ایهود باراک وزیر دفاع اسرائیل در همین رابطه به فاکس نیوز گفت: «کشور دوم کدام است؟» در واقع این هشداری درباره توانمندی ایران برای تحریک حزب الله و سوریه و به راه انداختن یک مناقشه منطقه ای بود. 

این نمونه ای از مواضع خانمانسوز است که رهبران یک رژیم متخاصم در هنگام مواجهه با فشار فزاینده اتخاذ می کنند. تنها امید برای تغییر رویکرد آنها،  دامن زدن به این احساس در نزد آنهاست که اگر آنها تغییر نکنند، در آن صورت کشورهای عربی، اسرائیل، اروپا و آمریکایی  تغییر رویه می دهند و نابودی در انتظار آنها خواهد بود.

 

منبع: واشنگتن پست- 30 ژوئیه 2010