سالی بازبی
تقریبا ً هر روز اتهاماتی از سوی مقامات آمریکا در مورد ایران شنیده می شود: ایران بدنبال ساخت سلاح اتمی است، حامی تروریسم است، سربازان آمریکایی را در عراق قتل عام می کند و مصمم به نابودی اسرائیل است. با این وجود، برخی از این مقامات نیز معتقدند حکومت ایران فقط با یک فشار سقوط خواهد کرد.
آیا آمریکا دلایل محکمی دال بر اینکه ایران در این موارد یاد شده گناهکار است، دارد؟ یا اینکه پرونده ایران تاحدودی مبهم است؟ در آستانه جنگ عراق، دولت بوش اتهاماتی را برعلیه صدام حسین عنوان کرد که طبق نظرسنجی های انجام شده آمریکایی ها آنها را باور داشتند. اکنون نیز با اعمال فشار مقامات آمریکا بر ایران، بسیاری از آمریکایی ها به ارزیابی شواهد و مدارک پرداخته اند. در این میان این سؤال پیش می آید که آیا موضوع ایران بهانه است؟
شکی وجود ندارد که رهبری ایران و رئیس جمهوری این کشور هر دو دشمن آمریکا هستند. آنها همچنین خواهان برنامه هسته ای و بدنبال افزایش نفوذ ایران در سراسر خاورمیانه هستند و از گروههای شبه نظامی مسلمان حمایت مالی می کنند. آنها هرگز آمریکا را به خاطر حمایت از شاه ایران نبخشیده اند و دموکراسی را زیر چکمه های حکومت دینی له می کنند. حسین شریعتمداری یکی از حامیان تندروی احمدی نژاد اخیرا ً در مصاحبه ای گفت: “ما هرگز نمی توانیم با آمریکا کنار بیاییم. ما با هم دشمن ایدئولوژیک هستیم.”
اما واقعیت این است که هر دو کشور تغییر کرده اند و بی اعتمادی و ایدئولوژی سرسختانه خود را کنار گذاشته اند. با این حال تسلیحات ایران برای چیست؟ اهداف این کشور چیست؟ دیوید البرایت بازرس اسبق تسلیحاتی سازمان ملل و عضو مؤسسه علوم و امنیت بین المللی در واشنگتن می گوید: “هیچگونه اتفاق نظری در مورد اینکه رهبری ایران تصمیم گرفته زرادخانه هسته ای بسازد، وجود ندارد. اجماع بیشتر در این خصوص است که ایرانیان یکسری قابلیت هایی را که می توان در ساخت سلاح بکار برد، در اختیار گرفته اند.”
جرج بوش ماه گذشته گفت، از آنجا که رئیس جمهوری ایران علنا ً با اسرائیل دشمنی می ورزد، در اختیار گرفتن هرگونه تسلیحات اتمی توسط ایران می تواند باعث ایجاد جنگ جهانی سوم شود. اما معلوم نیست ایران در صورت داشتن بمب اتم با آن چه خواهد کرد. در همین حال قدرت اصلی ایران آیت الله علی خامنه ای است که نظریاتش در هاله ای از ابهام قرار دارند. او از احمدی نژاد حمایت کرده و به شدت محافظه کار است.
این در حالی است که تقریبا ً همه ایرانیان معتقدند که خامنه ای به مراتب عمل گراتر از احمدی نژاد است. به عبارت ساده، او به سیاست واقعی یعنی هنر هماهنگی گروههای رقیب اعم از تندرو و عمل گرا برای حفظ موقعیت خود معتقد است. ودستور حمله به اسرائیل با سلاح اتمی را نخواهد داد، چرا که اقدام تلافی جویانه اسرائیل می تواند به نابودی ایران بیانجامد. از این روست که ژنرال جان ابی زید فرمانده اسبق ارتش آمریکا در خاورمیانه می گوید، غرب می تواند با ایران هسته ای زندگی کند.
اما نکته در اینجاست که اگر سلاح اتمی برای ایران بلااستفاده است، چرا این کشور بدنبال دستیابی به آن است؟ بسیاری از تحلیلگران معتقدند، اغلب کشورها تسلیحات اتمی را راهی برای کسب نفوذ و قدرت در منطقه می دانند. بعلاوه، برنامه هسته ای به منزله نفوذ و قدرت بین المللی و عامل بازدارنده در مقابل متجاوزان است.
چهار سال اخیر جنگ عراق نقش بسزایی در درک بحران کنونی ایران توسط آمریکا داشته است. قبل از جنگ دولت بوش پیش بینی کرده بود مردم عراق از هجوم نظامی آمریکا به این کشور استقبال کنند، اما اندکی پس از شروع جنگ مقاومت عراقی ها در برابر اشغال آمریکا بالا گرفت. از این روست که مقامات آمریکا نسبت به ”تغییر رژیم” ایران محتاط عمل کرده اند، گرچه بسیاری از مقامات دولت بوش این اقدام را نیز یک گزینه دانسته اند. به گفته سوزان مالونی عضو ارشد کانون سیاست خاورمیانه در واشنگتن، رژیم دینی ایران در طول 28 سال گذشته “از همه بلایا جان سالم به در برده است.“
منبع: واشنگتن پست، 25 نوامبر