ابوالفرج موسولینی

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

اصلا مثل اینکه بلاهت تولید انبوه می کند، سلحشور هم که یک هفته…. منظورم دهانش است، اگر باز نکند یکی پیدا می شود مثل ابوالقاسم طالبی که گلواژه های شاعرانه را به سوی امت شهیدپرور پرتاب کند. آقای طالبی در یک گفتگوی خودخواسته درباره توهین هایی که به خواهر الهام چرخنده شده مواضع سختی اتخاذ کرده و گفته است “با فرزندان موسولینی در سینما برخورد خواهد شد.” به گزارش خبرنگار ما از رم فرزندان و نوه های موسولینی با شنیدن این اظهارات بشدت ترسیده و خواستار پناهندگی به یک کشور دیگر شدند تا با آنها برخورد نشود. آنها پرسیدند مگر ما چه کردیم که می خواهند با ما برخورد کنند؟

یعنی فکر کنید یکی نشسته در تهران، می خواهد از یکی دیگر که نشسته است در تهران دفاع کند و به یکی که ننشسته در تهران و در جای دیگری است، حمله کند. اول با خودش فکر کرده که به جای فحش خواهر و مادر چه بگویم که همان کارکرد را داشته باشد؟ به ذهنش رسیده بگویم دیکتاتور، بعد فکر کرده لابد اگر بگویم دیکتاتور به رهبران کشور توهین می شود، فکر کرده بگویم این دزدهای کثیف، باز با خودش فکر کرده که دلیلی ندارد که من به اعضای دولت سابق که این همه به من کمک مالی کردند توهین کنم. با خودش فکر کرده بگویم این فاشیست ها که یک چیز تازه ای هم باشد. یعنی کسانی که به الهام خانم چرخنده توهین کند فاشیست است. بعد خواسته یک تهدید حسابی بکند، گفته با فرزندان موسولینی برخورد خواهد شد. لابد کلی فکر کرده و تنها فاشیستی که به ذهنش رسیده “موسولینی” بوده. گیریم موسولینی دشمن خانم چرخنده است، چکار به فرزندانش داری؟ یک فرزند موسولینی که اصلا کاری به سیاست نداشت و نوازنده جاز بود و در ایتالیا مورد احترام، از قضا همین آقا یک همسری دارد که خواهر همین سوفیالورن خودمان است که خدا از خواهری کمش نکند. نوه موسولینی هم که الساندرا موسولینی است که یک خانم محترمی است که کارمند اتحادیه اروپاست و علاوه بر کار در سینما درگیر سیاست هم هست. الآن یک هفته است سوفیالورن و خواهرش و الساندرا موسولینی به این فکر می کنند که مگر ما چه کردیم که قوه قضائیه ایران می خواهد با ما برخورد کند. آن هم بخاطر اینکه یک کارگردان احتمالا از یک یا چند یا چند میلیون منتقد و مخالف ناراحت است. اصلا چه معنی دارد که یک کسی فاشیست باشد، بعد کسی دیگر شصت سال بعد به فرزندانش بد و بیراه بگوید؟ خود ایتالیایی ها کاری به خانواده موسولینی ندارند، ابول ما ولش نمی کند.

البته من می دانم احتمالا خانم الساندرا با خودش فکر کرده، وقتی اینها به فرزند و نوه و نتیجه و ندیده و نبیره و نواده رهبر خودشان که نصف خیابان ها و میادین و فرودگاهها و کوچه های کشور به اسمش است، و همه به نام او همدیگر را جر می دهند، رحم نمی کنند، چطور حاضر می شوند از نوه یک رهبر فاشیست بگذرند؟ فرض کن موسولینی فاشیست هم نبود، روح منی خمینی و بت شکنی خمینی هم بود و همه برایش جان می دادند، وقتی به نوه این آدم توهین می کنند و نه تنها نمی گذارند در مراسم پدربزرگش حرف بزند بلکه سخنرانی اش را هم ممنوع می کنند، دیگر چه فرقی می کند که طرف اسوه اسلام باشد یا اسوه فاشیسم؟ یعنی واقعا چرا این برادر ابول و آن برادر فرج قبل از حرف زدن فکر نمی کنند. آقای طالبی گفته: “اینها یک پک می زنند این خیالات را می کنند.” برادر من! مشکل از آنها نیست، همه که مثل شما ظرفیت شان بالا نیست. ما یک پک بزنیم می چسبیم به سقف، یکی دیگر یک لول می کشد فکر می کند آمریکا نابود شده، این یکی هم دو لول می کشد تازه تنش می خارد پاچه بقیه را می خاراند. حالا یا می خاراند یا می چرخاند. بالاخره همین طوری به آدم الهام می شود. از این گذشته حالا یک خانمی یک حرفی زده مردم هی شبها می روند شیشه ماشینش را می شکنند، چه ربطی به سوفیالورن و موسولینی دارد؟

 

سپاه قالبها را می شکند

سردار جعفری گفته که “سپاه می خواهد قالب های سازمانی را بشکند.” دستش درد نکند. کمر اقتصاد کشور را که شکسته، پشت دوستان و دشمنان خیالی را هم که شکسته، قلم مطبوعات و فرهنگی های کشور را هم که شکسته، سرو دست و پا و گردن ملت را هم که شکسته، جای نشکسته برای ما باقی نگذاشته، این هم روی قبلی ها. اصلا سپاه مگر قالب سازمانی داشته که حالا قرار است بشکند، در تمام امور سیاسی، سیاست خارجی، اقتصاد، اجتماعی، فرهنگی، کنسرت موسیقی، حزب الله لبنان، کتاب کلنل دولت آبادی، مشروبات الکلی و مواد مخدر، مطبوعات، خرید و فروش نفت و بقیه جاها دخالت دارد، همه جا هم نقش تعیین کننده دارد. اصلا همین اظهارات معاون سپاه قدس را بخوانید که فرموده که “برخی مردم سوریه با دولت بشار اسد مشکل دارند و این دولت باید برای حل این مشکل اقدام کند.” البته منظور از مردمی که مشکل دارند آن ۱۲۰ هزار نفری که در سه سال قبل کشته شدند نیست، چون آنها که کشته شدند و جزو قالب های شکسته حساب می شوند، منظور همین مردمی است که هنوز زنده هستند و قالب های سازمانی سپاه تا نشکسته حکم می کند که ایران دخالت کند که بشار اسد مشکلش را با مردم سوریه حل کند، وگرنه بعید نیست که همین سپاه قدش قالب سازمانی دولت سوریه را هم بشکند. به هر حال ما گفتیم، همه مواظب خودشان باشند که یا طرف قالب خودش را می شکند یا قالب آنها را.

 

تشکیل شورای رهبری

من نمی دانم چرا هر کس تا میکروفون دستش می افتد همه اش قول و وعده می دهد. آن از خاتمی که هی قول و وعده می داد و آخرش هم هیچی به هیچی، کلی از ملت اجاق کور از دنیا رفتند، این از هاشمی رفسنجانی که آن موقعی که میکروفونش وصل بود؛ حرف نمی زد، حالا که آب افتاده دست یزید هر روز رودخانه اش طغیان می کند. حالا هم که میکروفون دست جبهه پایداری و ایستادگی است، هی قول می دهند و عمل نمی کنند. منظورم همین آقای احمد سالک نماینده سابق و نمی دانم فعلی اصفهان است که گفته: “جریانی دنبال تشکیل شورای رهبری است.” حالا اینقدر از این حرف ها می زنند که ما به حساب حرف آنها برویم کلی خرید کنیم و پلوخورش بار بگذاریم و مهمان دعوت کنیم. آخرش هم هیچی به هیچی. البته ما خیلی هم امیدوار نیستیم، وقتی آقای احمد سالک می گوید که “جریانی دنبال تشکیل شورای رهبری است.” ما مطمئن هستیم این جریان به هاشمی برنمی گردد، چون اگر هاشمی بخواهد کاری بکند حرف نمی زند، در حالی که این روزها چپ می رویم و راست می رویم و حرف های زیبا از هاشمی می خوانیم. پس از این اکبر آقا قرار نیست آبی گرم شود. می ماند خاتمی و دوستانش که کلا این کاره نیستند، یعنی شانس بیاورند بروند سر کوچه خانه شان بستنی بخورند و بستنی فروش دستگیر نشود. می ماند مجلس خبرگان رهبری که آنها هم سالی شانزده ساعت دور هم جمع می شوند و هشت ساعت طول می کشد از در خودشان را برسانند به صندلی و بنشینند و بعد با لیفت تراک بلندشان کنند و برشان گردانند به محل قبلی، هشت ساعت دیگر هم می گذرد به تعریف و تمجید از رهبری که از آن شورا در نمی آید. آخرین امکان هم همین است که مصباح تشکیل شورای رهبری بدهد که مصباح هم کاری به شورا ندارد. او خلیفه بعدی نشود باید کلاهمان را دو متر پرت کنیم آسمان، آیا برگردد آیا برنگردد.

راهپیمایی حجاب کافی نیست

 

حاج آقا نمازی فرموده است: “مشکل حجاب با تظاهرات و راهپیمایی حل نمی شود.” پرسیدیم: چه چیزی لازم دارید؟ فرمودند: یک شبکه تلویزیونی. عرض شد: ده تا ۲۴ ساعته که دارید. فرمودند: شبکه های مجازی برای ما فعال شود و برای بدحجاب ها بسته شود. عرض شد: فعلا که همین را دارید. فرمودند: باید به زنان تذکر داده شود. عرض شد: در سال گذشته به سه و نیم میلیون زن تذکر داده شده، دیگر کسی برای تذکر دادن نمانده. فرمودند: باید مدل زندگی عوض شود. عرض شد: پس ۳۵ سال است چکار می کنید مدل به مدل خواهر و مادر ملت را حجابانیدید. فرمودند:…. غرض کردیم: شما اشتباه می کنید، یک راه بیشتر ندارد، اولا ساعت و تقویم کشور باید به صد سال قبل برگردد و از آن به بعد صفحات بعدی آن پاره شود. ساختمان بالای یک طبقه، آسفالت، رسانه، برق، اداره، مدرسه، دانشگاه، کلا تعطیل شود. یک راهش را هم ده سال قبل نوشتم گوش ندادید، حالا گوش کنید. کلا ایران را دو قسمت کنیم، قسمت شمالی زنان باشند، قسمت جنوبی هم مردان. وسط کشور هم خوابگاه های تحت حفاظت برای تولید انبوه جمعیت. این جوری همه مشکلات حل می شود. وگرنه تا وقتی هم مرد و هم زن در یک کشور همزمان حل می شود، آن حجابی که شما می خواهید به سر این ملت نمی رود. حالا برو عقب، برو برو برو برو……

 

نرمش قهرمانانه

آیت الله خامنه ای گفت: “تئوریزه کردن سازش مقابل زورگویان خیانت است.” چه توضیحی باید داد؟