چاپ دوم/ از اینجا – نادره اعتمادی: زنگ هشدار برای ناشران ایرانی به صدا درآمده است. روزانه پنج کامیون کتاب ایرانی از مرزهای پاکستان وارد افغانستان میشوند و بدون اینکه سودی عاید ناشران ایران و افغان شود، به فروش میرود. به گفته اجمل عازم، رییس اتحادیه ناشران افغانستان بیش از ۸۰درصد کتابهای بازار افغانستان، ایرانی هستند هرچند بیشتر این کتابها در پاکستان چاپ افست و به صورت قاچاق روانه افغانستان میشوند. کشوری که سالها درگیر جنگ و بحرانهای داخلی بوده حالا تشنه دانستن است آنهم از طریق کتابهای ایرانی اما موضوع تاسفآور آنجاست که ناشران کشور ما تاکنون نتوانستهاند سهم زیادی از این بازار داشته باشند. حالا اتحادیه ناشران افغانی در تلاش است تا این چرخه را به نفع فعالان رسمی دو کشور برگرداند در سفری که با حضور سیدعباس صالحی، معاون فرهنگی ایران به همراه اتحادیه ناشران ایرانی به افغانستان انجام شد، تفاهمنامهای برای ایجاد همکاریهای دو کشور صورت گرفت تا از این طریق، بازار کتابهای ایرانی در افغانستان در کنترل ناشران دو طرف قرار گیرد. بیستوهفتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران هم که اردیبهشت سالجاری برگزار شد، فرصتی را فراهم کرد تا ناشران افغانی با شرکت در این رویداد، معرفی بهتری از ادبیات خود در کشور ما داشته باشند هرچند به گفته “عازم” هنوز این ارتباط یکسویه است و ایرانیان نهتنها از وضعیت کتاب نویسندگان افغانی خبر ندارند، بلکه کمتر متوجه بازار آثار نویسندگان خود در افغانستان هستند. او که در رشته پزشکی تحصیل کرده، معاون انتشارات عازم نیز است و برای سومین سال متوالی در نمایشگاه کتاب حضور داشت. به بهانه تفاهمنامه دو اتحادیه و نحوه ارایه کتابهای ایرانی در افغانستان با او صحبت کردیم. عازم همچنین یک پیام هم برای رسانههای ایرانی دارد و دوست دارد با انتشار این حرف صدای مردم افغان را به ایرانیان برساند: “پیام امسال ما برای رسانههای ایران این است که از این پس، اخبار منفی از افغانستان نشر نکنید، اگر اخبار منفی منتشر میکنید، وقایع مثبت را هم منتشر کنید چون ذهنیت مردم ایران نسبت به افغانستان باید تغییر کند تا مهاجران افغانی برای رفتن به کشورشان تشویق شوند. جنگ و بدبختی تصویر واقعی افغانستان نیست.”
در خبرها عنوان شده است که بخش زیادی از بازار کتاب افغانستان را آثار ایرانی تشکیل میدهد. وضعیت بازار کتابهای ایرانی در افغانستان چگونه است؟
در رسانهها گفته شده است بیشتر از از ۸۰درصد کتابهایی که در افغانستان توزیع میشود، ایرانی هستند. مردم ایران و افغانستان همزبان هستند و شاید بیشتر از یک قرن باشد که افغانستان از کتابهای ایرانی استفاده میکند، به همین دلیل نمیتوان واردات کتاب ایران به افغانستان را تخمین زد اما برعکس، واردات کتاب از افغانستان به ایران کم بوده است که بخش زیادی از آن به روابط فرهنگی دوجانبه میان دو کشور برمیگردد و این رابطه بیشتر یکطرفه بوده است. در اسفند سال ۹۲ آقای صالحی، معاون فرهنگی وزارت ارشاد ایران به کابل آمد و میهمان اتحادیه ناشران افغانستان بود. در این دیدار در مورد مباحث فرهنگی بحثهایی صورت گرفت که منجر به تفاهمنامهای میان ناشران و چاپخانهداران افغانستان و ایران شد. من نیز با آقای محمود آموزگار، رییس اتحادیه ناشران ایران مذاکره کردم. در این تفاهمنامه ما به سرفصلهایی رسیدیم مانند اینکه صادرات کتاب افغانستان به ایران زیرنظر اتحادیه ناشران باشد. درحال حاضر نمایشگاه دایمی کتاب ایران در افغانستان دایر است اما ما میخواهیم نمایشگاهی از کتابهای افغانستان هم در ایران برگزار شود. همچنین درنظر داریم سهولت ویزای ناشران افغانستان به ایران و برعکس بیشتر شود و برنامههای آموزشی برگزار کنیم تا تجربیات ناشران ایرانی به افغانها منتقل شود چون نشر در افغانستان نوپاست و نیازمند حمایت پیشروهای خود است. ایران از ما پیشروتر است. خوشبختانه در اینجا مردم مانند افغانستان درگیر جنگ نبودهاند و توانستهاند از نظر فرهنگی رشد کنند اما در افغانستان بنابر بدبختیهایی که وجود داشته است، عمر ناشران به یک دهه میرسد. به همین دلیل ضرورت دارد تا ناشران ما از تجربیات دیگران استفاده کنند. الان برای ناشران ایرانی بازار خوب کتاب در افغانستان وجود دارد. رقم ۸۰در صد بسیار زیاد است. بنابراین همانطور که دولت ایران توجه زیادی به نشر در داخل کشورش دارد به همان مقدار میتواند به بازار افغانستان هم توجه کند.
ارتباطی که قرار است میان دو اتحادیه انجام شود، به چه صورت خواهد بود. قرار است جلو بخشی از کتابهای ایرانی که به صورت افست در پاکستان منتشر و وارد افغانستان میشوند، گرفته شود؟
این بحث به قانون مالکیت فکری و قانون کپیرایت برمیگردد و هر دو کشور هنوز به این قانون نپیوستهاند اما واردشدن کتابهای ایرانی در افغانستان ناشی از یک نوع بیتوجهی به کار بزرگ فرهنگی از جانب ایران و افغانستان بوده است. البته ایران سهم بیشتری در بیتوجهی به این بخش داشته است.
چرا؟
اول اینکه ایرانیها بازار افغانستان را با دید خوبی ندیدند یعنی بازار از ۸۰درصدی افغانستان از نظر دوستان ایرانی کمتر به چشم آمده است. به این جهت کتابها به شکل پراکنده به افغانستان روان شده و سیاستگذاری دقیقی برای صادرات کتاب به افغانستان دیده نشده است، مثلا کتابهایی که در ایران تولید میشوند براساس نیازهای داخلی مردم این کشور هستند درحالیکه برای صادرات باید قیمت کتاب کمتر شود معمولا در همه دنیا، حق صادرات علیحده است و براساس نیازهای بازار کشور مقصد و با نرخ مناسبی صورت میگیرد. در یک مجله آمریکایی خواندم شرکت “مایکروسافت” یک سیدی را در آمریکا صددلار میفروشد و همان سیدی در چین به پنج دلار فروش میرود چون تعداد خریداران چینی زیادتر است و اگر قیمت اثر پایینتر باشد حجم فروش، سود لازم را به شرکت میآورد. برای صادرات کتاب به افغانستان هم میتوان چنین مسالهای را درنظر گرفت. متاسفانه یکسری از سودجویان که به فکر سود خود هستند، به مسایل فرهنگی توجه ندارند و بیشتر پاکستانی هستند و میدانند در افغانستان چه کتابهایی فروش دارد و آنها را تولید میکنند. این کار از سوی افغانها انجام نمیشود. من معاونت چاپ در افغانستان را نیز برعهده دارم و میدانم حتی یک کتاب افست در افغانستان چاپ نمیشود. اصلا دولت افغانستان اجازه این کار را نمیدهند اما کتابهای افست از مرزها وارد افغانستان میشود.
اجمل عازم، رییس اتحادیه ناشران افغانستان
هیچ کنترلی در این زمینه وجود ندارد؟
چه کنترلی؟ وقتی چنین کتابهایی وارد میشوند، تنها ناشران ایرانی متوجه اصل یا غیراصلبودن آنها میشوند. مردم عام متوجه تقلبیبودن کتاب نمیشوند.
منظورم این بود که وقتی کامیونهای کتاب از پاکستان وارد افغانستان میشوند، نباید مجوزی داشته باشند یا نظارتی رویشان صورت گیرد؟
اگر بر این محمولهها نظارت شود واردکنندگان میگویند کتاب فارسی را از ایران خریدهاند و به افغانستان آوردهاند.
یعنی بهنظر نمیآید که کار قاچاق میکنند؟
هیچ بهنظر نمیآید که کار قاچاق میکنند.
تفاوت قیمت کتابی که در پاکستان چاپ میشود با کتابی که در داخل ایران منتشر شده، چقدر است؟
تفاوت قیمت خیلی زیاد نیست البته کیفیت کتابهای پاکستانی بسیار پایین است چون از کاغذ ساخت پاکستان یا روزنامههای این کشور استفاده میکنند. طی ۱۰روزی که در نمایشگاه بودم با برخی از ناشران ایرانی صحبت کردم، یکی از آنها “فرهنگ معاصر” است، محاسباتی کردیم و به این نتیجه رسیدم که این ناشر میتواند کتابهایی را وارد افغانستان کند که با قیمت کتابهای پاکستانی برابر باشد. چاپ در پاکستان، افغانستان و ایران از نظر قیمت یکسان است اما وقتی کتابها از طریق انفرادی وارد افغانستان میشوند و چون تعدادشان محدود و با تیراژ کمتر است، هزینه انتقال کتاب و توزیع باعث گرانتر شدن کتاب میشود. اگر از سوی دولت و اتحادیه ناشران ایران، برنامههای درست و دقیقی محاسبه میشد میتوانستیم برنامهریزی کنیم که چه کتابهایی وارد افغانستان شود. وقتی کتاب با حجم بالا وارد افغانستان شود، قیمت کتاب پایینتر میآید. البته با توافقی که میان اتحادیه دو کشور صورت گرفته، این اتفاق خواهد افتاد. مردم افغانستان ذوق بسیار خوبی دارند، چیز خوب را میپسندند. ناشر، کتابفروش و مردم عام افغان به هیچوجه به کتاب چاپ پاکستان علاقهای ندارند منتها جبری که در زمان گذشته و طالبان وجود داشته، این بینظمی را به وجود آورده است اما حالا میتوانیم گلیم کارهای ناسالم را جمع کنیم. با این تفاهمها ناشران و کتابفروشان افغانی هم شناخته و تقویت میشوند. من به عملیاتیشدن این موضوع در آیندهای نزدیک امیدوارم.
کدام شهرها یا استانهای افغانستان در حوزه ادبیات فعالیت بیشتری دارند؟
طبیعی است کابل چون پایتخت است، نفوذ زیادی دارد و هر تحول فرهنگی از مرکز شروع میشود مثلا هرات، مزارشریف و غزنی نیز شهرهای بزرگ افغانستان هستند که کارهای فرهنگی در آنها انجام میشود اما کابل جایگاه بیشتری دارد. بیشترین ناشران در کابل هستند و بیشترین کتاب در کابل فروش میرود.
بیشترین تیراژ انتشار یک کتاب چقدر است؟
کتابهایی داریم که شاید ۵۰هزار یا صدهزار نسخه هم فروش رود.
در چه زمینهای هستند؟
کتابهای مدرسه، دانشگاهی و کمکآموزشی.
کتابهای پرفروش ایرانی کدامند؟
کتابهای دانشگاهی و علوم پایه مثل دیکشنریها و فرهنگنامهها. بخش ادبیات داستانی، ذوقی است و طرفداران خود را دارد اما در کل پیشرفت تکنولوژی امروزی یکنوع مشغولیت فکری و ذهنی برای مردم دنیا به وجود آورده و کارهای ذوقی کمرنگتر شده است. چنانچه در خود ایران هم اینطور است.
در میان کتابهای دانشگاهی کدام حوزه بیشترین فروش را دارد؟
بلااستثنا در تمام حوزهها. البته ما در تلاش هستیم اندکی این کتابها را بومی کنیم تا مردم دری هم بتوانند استفاده کنند. به این صورت فروش کتاب بالا میرود و ناشران ایرانی از نظر مادی و معنوی میتوانند سود کنند البته ناشر افغانی هم سود میبرد. قطعا این ارتباط در درازمدت به نفع منطقه و فارسیزبانها خواهد بود.
کدام نویسندههای ایرانی در میان مردم افغان شناختهشدهتر هستند؟
مردم آثار محمدعلی فروغی و دکتر خانلری را زیاد میخوانند. در حوزه اندیشه و دین علی شریعتی، مرتضی مطهری، ناصر مکارم شیرازی، عبدالکریم سروش و در حوزه ترجمه کتابهای روانشناسی دکتر رابینز و… شناخته شدهاند اما ناشران معروفتر هستند مثل انتشارات امیرکبیر و فرهنگ معاصر.
از ۲۰درصد دیگر بازار کتاب در افغانستان چقدر به آثار افغانها و چقدر به ترجمه کتاب از زبانهای دیگر برمیگردد؟
نشر افغانستان در مجموع در یک دهه گذشته حدود سههزار تا سههزارو۵۰۰ عنوان کتاب منتشر کرده است. بقیه کتابها بیشتر دینی هستند که از پاکستان و هند وارد میشوند. البته بخشی از کتابهای اهل تسنن از لبنان میآیند. این کتابها به زبان عربی هستند و اگر ترجمهای در این زمینه صورت گیرد در ایران، ترکیه و افغانستان انجام شده است. بقیه کتابها به زبان انگلیسی هستند که از هند و پاکستان میآیند.
در افغانستان چقدر کتاب، ترجمه میشود؟
ترجمه کتاب به تازگی شروع شده است به خصوص در حوزه پزشکی. گروههای ۱۰ الی ۱۵ نفری در هند و پاکستان کتابها را منتشر میکنند. قصد داریم کتابهایی را که در ایران منتشر میشوند، به زبان دری برگردانیم البته از راه قانونمند.
درحال حاضر وضعیت نشر در افغانستان چگونه است و یک کتاب برای انتشار باید چه مراحلی را طی کند؟
برنامههای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی هر کشور فرق میکند. در ایران اول باید مجوز انتشار کتاب از سوی وزارت ارشاد صادر شود اما در افغانستان هیچگونه ممانعتی وجود ندارد ولی در قانون نشر کتاب در وزارت فرهنگ افغانستان آمده است ناشران و نویسندگان باید قوانین کشور را مراعات کنند. همچنین در قوانین افغانستان بیخبری از قانون، عذر پنداشته نمیشود. هرکسی که در حوزه نشر فعالیت میکند باید قوانین اساسی و کپیرایت را بداند و بعد از آن شروع به انتشار کتاب کند. البته اگر بخواهید قرآن کریم را نشر کنید، باید به وزارت حج و اوقاف و دادگستری مراجعه کنید و تاییدیه بگیرید. هرگاه بدون در جریانگذاشتن این نهادها کتابی منتشر شود، دولت با توجه به قوانین، مجازاتهایی را در نظر میگیرد. آزادی بیان در افغانستان وجود دارد اما باید هرکس نسبت به بیان خود مسوول باشد. این روش در بسیاری از ممالک دنیا هم وجود دارد. کتابها نباید برخلاف دین اسلام باشند، به اقوام و اشخاص دولتی توهین نکنند و به مناسبات بینالمللی افغانستان خدشهای وارد نکنند.
مجازات کسانی که به این موارد بیاعتنا باشند، چه خواهد بود؟
برحسب قوانین، مجازاتها اعمال میشود. در ابتدا کتاب گردآوری میشود و ناشر و نویسنده جریمه نقدی میشوند.
ناشر باید به نهادی اطلاعرسانی کند که قصد انتشار کتابی دارد؟
خیر.
چرا وضعیت نشر در افغانستان ضعیف است و ۸۰درصد کتابها از ایران وارد میشوند؟
در کشور ما ۳۰ سال جنگ وجود داشته و شاهد فرار مغزها بودهایم. سهمیلیون مهاجر در ایران و پنجمیلیون مهاجر در آمریکا و اروپا داریم که بسیاری از آنها متخصصان برجسته، نویسنده و شاعر هستند. کتابهای خیلی از نویسندگان ما در ایران و اروپا منتشر میشود. حالا که شرایط مناسب شده و ناشران فعال شدهاند، کتاب میتواند در خود افغانستان نیز منتشر شود. تا سال ۷۰ یک کتاب هم بدون مجوز دولت نمیتوانست منتشر شود و بعد از آن هم یک دستگاه چاپ افست در افغانستان نداشتیم چون درگیر جنگ بودیم. طی این ۱۰ سال اخیر ۳۰۰ تا ۵۰۰ عنوان کتاب منتشر شده است که رفتهرفته زیادتر میشود.
چند چاپخانه فعال دارید؟
حدود ۱۵۰ چاپخانه. من کتابهای خودم را در چاپخانهام چاپ میکنم. دستگاههای وب، تکرنگ، دورنگ، چهاررنگ و… داریم.
تعامل میان نویسندگان داخل و خارج افغانستان چگونه است؟
نویسندهها و شعرا با هم در ارتباط هستند. نویسندههای خارج از افغانستان، آرزو دارند کتابهایشان در داخل کشور منتشر شود. خالد حسینی در آمریکاست و کتابهایش را به افغانستان میفرستد تا از زبان انگلیسی به زبان دری چاپ شود یا زریاب، اکرم عثمان و باختری در ایران و افغانستان شهرت بالایی دارند. اشعار و داستانهای آنها در مجامع بینالمللی و در افغانستان چاپ شده است.
گمرک افغانستان چقدر از تبادلات میان اتحادیه ناشران ایران و افغانستان حمایت خواهد کرد؟
گمرگ هیچ ممانعتی ندارد چون کتاب، کالای فرهنگی محسوب میشود و گمرکی به آن تعلق نمیگیرد. همچنین سهولت گمرکی از سوی اتحادیهها انجام میشود تا به مشکل برنخوریم.
دولت از نویسندههای افغانی حمایت میکند؟
نباید حمایتهای دولت را نادیده گرفت اما به ناشر و نویسنده مربوط میشود که چقدر میتوانند دولت را به طرف خود بکشند. دولت از ما پشتیبانی میکند، مثلا برقراری ارتباط بینالمللی و رایزنی از طریق دولتها صورت میگیرد. همایشهایی که در افغانستان برگزار میشود با حمایت دولت است. تقاضای ما حمایت معنوی است نه مادی اما نویسندههای افغانی که در ایران زندگی و با رسانهها صحبت میکنند، میگویند دولت افغانستان به کتاب رسیدگی نمیکند. آنها متاسفانه از داخل افغانستان آگاه نیستند. من 38 سال دارم و در تمام این سالها ساکن افغانستان بودهام اما افغانیهای ساکن ایران در داخل افغانستان کار نمیکنند و به همین دلیل نباید ناشیانه نسبت به مسایل داخلی صحبت کنند.
به دلیل اینکه در گذشته حکومت طالبان یا گروههای افراطی در افغانستان سلطه داشتند، زنان افغان دچار محدودیت زیادی بودند. الان نویسندهها و شاعران زن چه وضعیتی دارند؟
الان فضا باز و شرایط برای زنان فراهم شده است اما همچنان اوضاع عمومی و امنیتی، چالشهای کوچکی را برای زنان به همراه دارد اما به این معنا نیست که از کار فرهنگی آنها جلوگیری کند.
منبع: روزنامه شرق