اگر کسی بپرسد که در جریان مدرک جعلی وزیر کشور به چه چیزی باید تأسف خورد، خواهم گفت به حال جامعه و مردم خویش.
از جاعل و استفادهکننده از سند انتظاری جز این نیست، دهها نفر از افراد مشابه هم کماکان بر کرسیهای خود تکیه زدهاند و کمترین نانی که میخورند از این مدارک جعلی است و بیشترین آنها از راههای دیگر و چه بسا بدتر حیف و “میل” میفرمایند و بر ریش همه میخندند، و شاید هم گرایش به تراشیدن ریش از این بابت بیشتر شده است که کسی نتواند به آن بخندد. از اطرافیان جاعلان و حامیانشان هم انتظاری نیست که مدرک برایشان مهم نیست، سهل است تخصص و مدرک مضر حالشان هم هست و حتی حاضرند چک 5 میلیونی بدهند و در خماری چک تحویلی زیر برگه دیگری را امضا بگیرند. از اندک منتقدین رسمی این جعل مدرک هم انتظاری نباید داشت که هنوز فرمان سکوت برای آنان صادر نشده است و مخالفت کنونی آنان هم صرفاً از این بابت است که ابروی نداشتهای در حال ریختن است.
اما باید به حال جامعهای تأسف خورد که گویی فاقد بینایی و شنوایی و قدرت واکنش است. برخی افراد فکر میکنند که سیاستمداران غربی آدمهای ترسو یا احتمالا صادقی هستند که وقتی با بحرانی به مراتب کوچکتر از این تخلف مواجه میشوند، فوراً استعفا داده یا حتی خودکشی میکنند و تا آخر عمر به گوشهای میخزند. اما به نظر من چنین نیست، بلکه فشار هنجاری از جانب افکار عمومی است که زندگی را بر چنین افراد متقلبی چنان تنگ میکند که عطای آن زندگی را به لقایش میبخشند. فشاری که اندکی از آن در اینجا نیست، به طوری که نه تنها فرد متهم به خود حق میدهد به جامعه و خبرنگاران درس اخلاق و شرع هم بدهد، بلکه کماکان هم بر مسند قدرت تکیه زده و به همراه رییسش خود را مظلوم میداند که چرا اصولاً با چنین هجمهای مواجه شده است؟!!
ضعف و سستی و فتور جامعه ما در برابر این ناهنجاریهاست که اجازه میدهد مجلسی داشته باشیم که برای استیضاح و برکناری چنین وزیری سه ماه ملت را سر کار بگذارد و به خواهش و تمنا برای استعفا یا عزل وی بپردازد و یک کارمند دولت آنان را با یک چک 5 میلیونی مصوب بودجه خودشان به سخره بگیرد. جامعه ضعیف، منشاء دولت قوی نخواهد بود. اگر به کاری که در جریان واترگیت و در اوج جنگ سرد انجام شد و به استعفای نیکسون انجامید نگاه کنیم، یا برخوردی که دستگاه قضایی و رسانههای ایالات متحده با کلینتون؛ یکی از موفقترین و محبوبترین روسای جمهور خود کردند، را به یاد آوریم، آنگاه مشخص میشود که چنین جامعهای در بطن خود همواره دولت قدرتمند و پاسخگو خواهد داشت. در چنین جامعهای چون مردم و نهادهای مدنی و رسانهها قدرتمند هستند ؛ به تبع این نهادهای قدرتمند است که دولتی قوی شکل میگیرد و نه برعکس.
دولت متکی به درآمدهای نفتی و ملتی وابسته به دولت، هر دو ضعیف هستند و خواهند بود، هنگامی که ملتی قادر نباشد دولتش را به چالش و نقد بکشد، ضعیفترین افراد و غیر سالمترینها بر مجاری امور تکیه میزنند و همین امر موجب ضعف دولت خواهد شد. ملتی که تخلف و تقلب چنین آشکاری را از مقامی مهم جدی نگیرد و صرفاً از طریق جوک و SMS آن را به سخره بگیرد، بیش از این نیز افراد لایق مصدر امور جامعهاش نخواهد بود. فکر میکنید اگر کردان برود، چه کسی میآید؟ از الآن باید گفت که پس از مدتی باید در این ظلمات سیاست، با چراغ موشی به دنبال قبلیها بود. تا هنگامی که مجلسی مقتدر که نماینده ملتی مقتدر باشد، شکل نگیرد، این درب همچنان بر همان پاشنه خواهد چرخید. مسأله حذف کردانها، نیست مسأله کوشش برای حذف کردن تقلب، جعل، فریب و تزویر است.
–
این مقاله هفته پیش به “روز” رسیده بود و بر اثر اشتباه ما، چاپ آن به تاخیر افتاد. به این وسیله از آقای عبدی و خوانندگان به علت تاخیر در چاپ مطلب پوزش می خواهیم.