یک دفعه همه با هم با موسیقی مخالفت می کنند، نماینده رهبری در دانشگاهها که گفته “ممنوعیت برگزاری کنسرت در دانشگاهها را ابلاغ کردیم.” علم الهدی هم گفته که در کل خراسان کسی حق برگزاری کنسرت موسیقی را ندارد. دیروز هم آیت الله خامنه ای در دیدار با روحانی از تلاش او برای پایان بردن مذاکرات تشکر کرده و از اینکه تورم کم شده، ابراز امتنان نموده، بعدش هم گفته: “البته ما به تورم دو رقمی راضی نیستیم و تورم سالیانه باید به زیر ده برسد.”
تمام وضعیت این ۳۶ سال را مرور کنیم، کلا دو سه تا دولت داریم که تورم را زیر ده درصد کشاندند، و سه چهار تا دولت داریم که تورم را بالای سی درصد بردند، حتی یک نمونه پیدا نمی کنید که یک وزیر یا رئیس جمهور موفق به مهار تورم باشد، و رابطه خوبی با خامنه ای داشته باشد. یعنی فرمولش همین است که اگر یک مسئول مملکتی بخواهد یا بتواند تورم را مهار کند، حتما آدم با عقل و با شعوری است، که در این صورت حتما رهبری با او مخالف خواهد بود.
اگر هم یک آدم نزدیک به خامنه ای باشد، از جمله احمدی نژاد، طبعا عقل اش نقایص زیادی دارد و یکی اش همین است که تورم می رود بالای سی درصد. اصلا میزان رابطه هر دولت با رهبری با میزان تورم کشور رابطه معکوس دارد، یعنی خامنه ای از هر کسی بیشتر خوشش بیاید، تورم بیشتر می شود. مثلا احمدی نژاد از همه به خامنه ای نزدیکتر بود، به همین دلیل تورم هم بیشتر بود. همین الآن هم مطمئنم اگر روحانی هفته ای سه روز به ملاقات خامنه ای برود و ماچش کند، تورم دوباره می رود بالای بیست درصد. طرف عطسه می کند تورم بالا می رود.
خامنه ای در دیدار دیروزش گفته “اگر برخی تولیدات فرهنگی اعم از نمایشی و مکتوب با مبانی و اصول در تضاد هستند، باید بدون رودربایستی جلوی آنها را بگیرید.” البته همزمان با خامنه ای وزیر فرهنگ اسرائیل هم اعلام کرده که “اگر ارکستر فیلارمونیک برلین به ایران برود، شکایت می کنیم.” بابا جان! شما لازم نیست شکایت بکنید، خود رهبر ایران و آخوندهای کشور خودشان جلوی اجرای ارکستر فیلارمونیک برلین در ایران را می گیرند.
من نمی دانم این حکومت ایران و اسرائیل با هم دعوا دارند، چرا جلوی کنسرت را می گیرند. بروید توی خیابان با هم دعوا کنید، اصلا چکار به ما دارید؟
شمشیرزنان حرم رضوی
یک وقتی کسی نظری دارد که با عقل قابل توجیه است، می شود آن را فهمید. لازم نیست که آن را قبول کنیم، ولی حداقل بفهمیم که یعنی چی؟ مثلا من می توانم بفهمم که افرادی با شنیدن و پخش و اجرای موسیقی شاد و ریتمیک که با آن می شود رقصید مخالف اند، یا مثلا من می توانم بفهمم که کسی اصولا مخالف موسیقی باشد و اجازه گوش دادن و اجرای موسیقی به دیگران ندهد. یا مثلا کسی با دیده شدن موی زنان مخالف باشد. این چیزها از نظر من غلط است ولی قابل فهم است. منتهی نمی شود کسی مخالف موسیقی شاد باشد، ولی از تلویزیون خودش موسیقی شاد پخش کند. یا مثلا کسی مخالف موسیقی باشد، ولی فقط مخالف اجرای کنسرت باشد. نه اینکه نمی تواند باشد، منتهی به چنین آدمی می گویند دیوانه. یا موجود غیرمنطقی.
آقای علم الهدی گفته فاصله بین کوه نیشابور و سلسله جبال بینالود و هزار مسجد حرم امام رضاست. در قطاری که از تهران به مشهد می رود و در مشهد توقف می کند، مثل در حرم امام رضاست. و معتقد هم هست که اگر کسی با نظر او مخالف باشد، فقط مخالف نظر او نیست بلکه مخالف و دشمن خدا و پیغمبر است و به دلیل همین دشمنی باید کشته شود. گیج شدید؟ حق دارید. هر کس دیگری هم اگر این حرف را بشنود نه فقط گیج می شود که دیوانه می شود. آقای علم الهدی معتقد است که به همین دلیل در فاصله کوه نیشابور و سلسله جبال بینالود کسی حق برگزاری کنسرت ندارد. چون مثل این است که شکیرا در وسط حرم امام رضا کنسرت برگزار کند.
حالا فرض کنیم این منطقه که دهها کیلومتر مربع است تماما حرم امام رضا باشد، یعنی در کل شهر مشهد کسی نباید با زن خودش هم رابطه جنسی برقرار کند. چون مثل این است که وسط حرم با زنش رابطه داشته باشد. یعنی کل زن و شوهرهایی که در مشهد با هم زندگی و کمی بیش از زندگی می کنند، همه شان دارند گناه می کنند. حالا اینکه همین شهر مشهد پایتخت اصلی موسیقی سنتی، پاپ، راک، هارد راک، محلی و انواع دیگر موسیقی ایران است، را اصلا بیخیال شویم. و اصلا چطوری می شود که فقط اجرای کنسرت به معنی موسیقی باشد ولی صدا و سیمای خراسان دائما موسیقی پخش کند. اصلا اگر کل این منطقه چند ده کیلومتر مربعی در مشهد حرم است، یعنی هر کسی از بیرون مشهد وارد این شهر می شود باید در هنگام ورود به شهر مشهد کفشش را در بیاورد و بگذارد زیر بغلش. یعنی کلا ملت در مشهد باید پابرهنه راه بروند.
از آن طرف هم گفته شده “هر کسی که به آن روضه به قصد زیارت داخل شود، در روز قیامت از آتش جهنم ایمن خواهد بود.” یعنی همه افرادی که به حرم امام رضا برای زیارت می روند، همه شان می روند بهشت، خوب، این جوری که تقریبا سی درصد همه مردم ایران باید بروند بهشت. اصلا اینقدر جا دارند؟ و اگر شهر مشهد خودش حرم است، طبیعتا هر کسی که وارد این شهر می شود، یعنی به زیارت امام رضا رفته، یعنی صاف با مغز رفته توی بهشت. پس این همه آدم که در مشهد زندانی و اعدام می شوند که اینها همه شان باید بروند به بهشت. نه اینکه من مخالف آقای علم الهدی هستم، من اصلا نمی فهمم چطوری توی مغز یک انسان بعد از دوره پیتک آنتروپ این مزخرفات جا می گیرد؟