اوون ماتیوز
آیا توافق هسته ای ایران برای ارسال 1200 کیلوگرم اورانیوم با درجه خلوص پائین به ترکیه، یک عقبگرد تاریخی از سوی محمود احمدی نژاد در مواجه با تهدید تحریم ها محسوب می شود؟ و یا اینکه دسیسه ای است که برای فرار از تحریم ها و ایجاد انشعاب در جامعه جهانی؟
این توافق در ظاهر شبیه سازشی است که مورد خواست سازمان ملل بوده است. رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه قول داد اورانیوم تحت نظارت بازرسان آژانس بین المللی انرژی هسته ای قرار بگیرد. ایران در ازای تحویل 1200 کیلوگرم اورانیوم خود، اورانیوم با درجه خلوص بالاتر برای استفادۀ در رآکتور تحقیقاتی تهران تحویل خواهد گرفت؛ رآکتوری که مقامات ایران ادعا می کنند در خدمت تولید ایزوتوپ های پزشکی است.
تا اینجای کار همه چیز خوب به نظر می رسد، خصوصاً اینکه این توافق بر اساس پیشنهاد سال گذشته گروه وین (شامل روسیه، فرانسه، ایالات متحده و آژانس انرژی هسته ای) به دست آمده است. بر اساس طرح یاد شده، ایران می بایست تمامی ذخایر اورانیوم 3.5 درصدی خود را به روسیه می فرستاد تا به میله های سوختی با درجه خلوص 20 درصد تبدیل شود. این پیشنهاد ابتدا مورد موافقت ایران قرار گرفته بود، اما سپس پس زده شد و شورای امنیت سازمان ملل را به سوی تصویب دور جدیدی از تحریم ها سوق داد.
با این حال، چندین تفاوت بنیادی میان پیشنهاد سال گذشته و توافق اخیر وجود دارد. برای مثال، دلیل اصلی ارائه پیشنهاد سال گذشته، توقف کامل غنی سازی سوخت هسته ای توسط ایران بود؛ امری که مورد پافشاری شورای امنیت نیز قرار دارد؛ ولی احمدی نژاد کاملاً روشن کرده است که ایران هیچ قصدی برای دست برداشتن از برنامه ساخت سانتریفوژهای خود ندارد.
تفاوت دیگر این است که هیچ شفافیتی درباره توافق به دست آمده وجود ندارد. آیا سوخت هسته ای به ترکیه ارسال خواهد شد؟ البته گمان می رود محموله ارسالی بخش کوچکی از کل ذخیره اورانیوم ایران باشد. آیا همین محموله به سوخت با درجه خلوص بالاتر تبدیل خواهد شد و یا اینکه از این محموله تنها به عنوان نوعی ضمانت در ترکیه نگهداری خواهد شد؟ ترکیه صاحب هیچ رآکتور هسته ای نیست و غنی سازی بیشتر باید در یک کشور هسته ای دیگر صورت بگیرد. به بیان دیگر، هرچند توافق اخیر قدمی رو به جلو است، اما تنها یک گام به سوی پیشنهاد اولیه گروه وین است.
بنابراین منظور از این توافق ایجاد شکاف میان طرفداران وضع تحریم (به سرپرستی ایالات متحده) و مخالفان بالقوه آن (نظیر روسیه، ترکیه، برزیل و چین) است. اگر احمدی نژاد بتواند درجاتی از همکاری را نشان بدهد، می تواند کشورهای دیگر را نیز همراه کند. در واقع رهبران روسیه از توافق اخیر حمایت کردند و احمد داوود اوغلو وزیر خارجه ترکیه نیز همین پیام را به کشور خود برد: “توافق مبادله سوخت نشان می دهد تهران در پی گشایش مسیری سازنده است… دیگر جایی برای وضع تحریم های جدید و یا اعمال فشار بیشتر باقی نمانده است.” ضمناً این توافق به مرزبندی سنتی میان کشورهای در حال توسعه از یک سو و ایالات متحده در سوی دیگر نیز کمک می کند. برای همین است که مذاکرات اخیر در حاشیه یک کنفرانس بین المللی با شرکت کشورهای در حال توسعه با میزبانی احمدی نژاد در تهران صورت گرفته است.
اکنون ایالات متحده تحت فشار قرار گرفته تا به متحدانش ثابت کند هنوز دلیلی برای وضع تحریم ها وجود دارد. روسیه در حال عقب نشستن از پشتیبانی قبلی خود از تحریم هاست؛ پشتیبانی که باراک اوباما برای بدست آوردن آن، سخت کار کرده بود. احمدی نژاد استاد برقراری سازش های دقیقه آخر است، سازشی که برای ایجاد شکاف در میان مخالفان به اندازه کافی بزرگ و چشمگیر باشد.
منبع: نیوزویک- 17 مه