امید معماریان
مهندس محمدتوسلی، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران و اولین شهردار تهران پس از انقلاب در گفت وگوبا روز تاکید می کند که علی رغم انتقاد نسبت به شورای نگهبان وعملکرد وزارت کشور، معتقد است اگر مردم درانتخاب شرکت کنند، سناریویی که محافظه کاران برای برگزاری یک انتخابات مهره چینی شده وفرمایشی طراحی کرده اند، تاحدودی خنثی می شود. متن این مصاحبه در پی می آید.
آقای پورمحمدی وزیر کشور اعلام کرده که تنها احزاب وگروه های سیاسی شناسنامه دار می توانند درانتخابات شرکت کنند. شما به عنوان نهضت آزادی چه تفسیری از این اظهارات دارید؟
وقتی وزارت کشور موضوع احزاب شناسنامه دار را مطرح می کند، احتمالا نظرش همان نهضت آزادی ایران است، برای اینکه نهضت آزادی ویا سایر گروه های اپوزیسیون داخل حاکمیت نتوانند در انتخابات حضور پیدا کنند. درگذشته منطق وزارت کشور یا مسئولانی که نمی خواستند نهضت آزادی در انتخابات شرکت کند این بود که می گفتند نهضت غیرقانونی است. گاهی به نامه منتسب به امام استناد می کردند، گاهی هم به چیزهای دیگر. ما در مصاحبه های متعدد به صورت مستدل گفتیم که آن نامه غیر قانونی است ونمی تواند مستند چنین اظهار نظرهایی باشد. درخصوص این هم که نهضت را غیرقانونی می دانند به دلیل اینکه پروانه یا مجوز ندارد، توضیح مفصلی داده ایم که طبق مواد قانون اساسی و قانون احزاب، فعالیت احزاب درداخل کشور نیازی به مجوز ندارد، بلکه وزارت کشور تنها باید پروانه صادر کند که ما هم این درخواست را درسالهای 67 و68 بعد از تصویب قانون احزاب دادیم. بنابراین سخنانی که توسط وزیرکشور مطرح شده خلاف قانون اساسی واحزاب است.
الان بحث مجوزمطرح می شود ویانامه آیت الله خمینی؟
الان این دومنطق را کنار گذاشته اند ومی گویند فقط احزاب شناسنامه دارمی توانند درانتخابات شرکت کنند، چون حربه شان درارتباط با غیرقانونی بودن نهضت وبحث مجوز کند شده است. به این معنی که سیاهه ای از احزابی را که از نظرشان شناسنامه دارند دروب سایت وزارت کشور منتشر می کنند ومی گویند اینها می توانند در انتخابات شرکت کنند وبقیه نمی توانند. این کار وزارت کشور نقض اصل 24 قانون اساسی وقانون احزاب است. اما نهضت آزادی اعتقاد دارد با وجودی که آنها نمی خواهند احزاب خارج از حاکمیت در انتخابات شرکت کنند، ما بایستی کماکان برحضور درانتخابات اصرار داشته باشیم. چون این یک حق ملی است و اگر اینها بخواهند ما را از این حق ملی محروم کنند ما باید درمقابل حقوق اساسی ملت ایستادگی و از آن صیانت کنیم.
برهمین اساس است که به رغم همه انتقاداتی که به شورای نگهبان ورفتار وعملکرد وزارت کشورداریم، و به رغم برگزاری انتخابات های ناسالم و غیرآزاد مجلس هفتم وریاست جمهوری نهم، درراستای همین سیاست راهبردی، اصرار داریم که دربحث انتخابات ایستادگی واز اقداماتی که خلاف قانون انجام می شود، جلوگیری کنیم.
اینکه نظام سیاسی چنین حذف خودآگاهی را توسط برخی نهادها مانند شورای نگهبان انجام می دهد، چه تبعات ومخاطراتی را متوجه کشور می کند؟
فکر می کنم پیامدهای محروم کردن بخشی مهمی از جامعه مدنی ایران از شرکت درانتخابات دقیقا درجهت تضعیف نظام جمهوری اسلامی وکاهش مشروعیت آن است. چنین روندی موجب می شود که هم درداخل وهم درسطح جهانی، اعتبار جمهوری اسلامی کاهش پیدا کند وبنابراین فشارهای بین المللی برایران افزایش یابد. ازجمله شواهد تضعیف نظام جمهوری اسلامی می توان به فشاری که روسیه دردریای خزر وارد کرده اشاره داشت که درشرایطی که ما در موضع ضعف هستیم، می خواهند سهم ایران را از وضعیت 50-50 به کمتر از بیست درصد وبه قول وزیر امورخارجه به 11.2 درصد کاهش بدهند. درجنوب کشور در حوزه کشورهای خلیج فارس فشارهای خود را افزایش داده اند وبا حضور رییس جمهوری ما قطعنامه علیه تمامیت ارضی کشور صادر می کنند. آقای طالبانی درغرب کشور، در عراق که این همه روی آن سرمایه گذاری کردیم وارتباط نزدیکی با آنها داریم بحث بی اعتبار بودن قرارداد الجزایر را مطرح وصحبت لغو آن رامی کند. اگر چه بعدا خواستند این بحث را با توضیحاتی اصلاح کند، اما عملا طرح چنین مباحثی، موضع گیری آنها را در قبال جمهوری اسلامی ایران نشان می دهد.
درسطح جهانی هم مشخص است که چین وروسیه و بازار مشترک هم علاوه برآمریکا از ضعیف شدن پایه های مردمی جمهوری اسلامی سوء استفاده می کنند که این درراستای منافع ملی ایران نیست. بنابراین احزاب وگروه های سیاسی که به فکر نسل های آینده کشورهستند باید درمقابل این روند ایستادگی کنند و تسلیم آن نشوند.
چه نگرانی هایی باعث می شود که بخشی از حاکمیت چنین هزینه ای را درسطوح مختلف متحمل شود اما از مشارکت بخش هایی از نیروهای فعال جامعه مدنی وجامعه سیاسی جلوگیری کند؟
فکر می کنم نگرانی شان این است که اگر انتخابات آزاد وسالم برگزار شود آنها جایگاهشان تضعیف می شود. برای حفظ موقعیت خودشان است که قانون اساسی ومعیارهای شناخته شده جهانی را در برگزاری انتخابات آزاد ومنصفانه نقض می کنند. یعنی فکر نمی کنم این بخش به جز بقای خود به ارزش دیگری فکر کند. صرفا بحث بقا است. من فکر می کنم همه نظام های توتالیترچنین اندیشه ای دارند. اما این کوتاه مدت خواهد بود. آنچه که اتفاق خواهد افتاد چیزی نیست که در راستای منافع ملی باشد. توصیه مشفقانه ما به مسئولان جمهوری اسلامی این بوده که مقداری به تاریخ بیشتر توجه وتجربیات گذشته را مرور کنند واجازه ندهند آنچه خیر وصلاح مملکت نیست رخ دهد. ما همیشه درطی سی سال گذشته در جایگاه اپوزیسیون قانونی همین خط مشی را داشته ایم. ما کوشش کرده ایم مشفقانه به مسئولان جمهوری تذکر دهیم که تسلیم قانون و اراده ملت شوند چون این ارزشی است که پایدار است و حتی می تواند ادامه حضور آنها را درقدرت بیشتر تضمین کند. یعنی احتمالش از این راه خیلی بیشتر است تا اینکه روش هایی را به کار ببرند که همراه با نقض حقوق اساسی ملت است. این حرف ها گهگاه موثربوده ولی درعمل و در انتخابات مجلس نشان داده شده که کماکان دنبال این روش هستند وما این را چالشی برای مسئولان نظام می دانیم وهشدار می دهیم تا آنجا که می توانند خود را مهار کنند وخلاف منافع ملی عملی انجام ندهند.
با توجه به اظهارات وزیر کشور، نهضت آزادی هنوز هم برشرکت درانتخابات پافشاری می کند؟
ما دربیانیه اخیرمان هم تصریح کردیم که حضورمان درانتخابات را برای رسالت آزادی بخش خودمان ضروری می دانیم. نوع رویکردمان هم بستگی به شرایط دارد. یعنی تاکتیکی است که درراستای استراتژی کلی خودمان انتخاب می کنیم. ما فکر می کنیم نیروهای ملی هم بایددر این مرحله ثبت نام کنند و خود را تسلیم این اقدامات خلاف قانون نکنند تا به جای اینکه هزینه اش را ملت پرداخت کند، شورای نگهبان و کسانی پرداخت کنند که خلاف قانون صلاحیت افراد را رد می کنند.
شما اشاره به لزوم تجربه اندوزی از روندهای مختلف درتاریخ کردید. چنین نگاه تاریخی شامل چه رویدادهایی می شود؟
به نظرم بعد ازانقلاب، دوره مشروطه شاید دوره تاریخی آموزنده ای باشد برای دیدن این واقعیت که حاکمانی که نخواهند تسلیم اراده ملت بشوند به چه سرنوشتی دچارمی شوند. این یک تجربه تاریخی است و فکر می کنم مخاطبین شما همه با این تجربه آشنا هستند. دیگر تجربه اینکه بعد ازکودتای 28 مرداد با اینکه رژیم کودتا حاکم بود، ولی نهضت مقاومت ملی وکسانی که از همین ارزش ها پاسداری می کردند، در آن شرایط هم شعارشان این بود که باید درانتخابات شرکت و حقوق اساسی ملت را مطالبه کرد. این شعار را همان موقع هم مطرح می کردند که ما درانتخابات شرکت می کنیم یا پیروز می شویم یا رسوا می کنیم. من فکر می کنم این تجربه تاریخی ما می تواند برای نسل امروز مفید باشد. پس ازانقلاب هم روش ما همین بود. مجلس اول مجلس آزادی بود وهمه می توانستند حضورپیدا بکنند. ما درانتخابات های دیگر حضور داشتیم و بحث آزادی وسلامت انتخابات را همیشه مطرح کردیم. اسناد ومدارک ما را نگاه کنید، ببینید سمینارهایی که ما برای سلامت انتخابات برگزار می کردیم با چه حکم ها وبرخوردهایی مواجه می شد. وقتی که آن حداقل شرایط فراهم نمی شد بیانیه می دادیم که در آن انتخابات رای نمی دهیم. از مجلس پنجم که شرایط نسبی فراهم شد حضور و مشارکت بیشتری داشتیم. بنابراین در هر مقطعی متناسب با شرایط آن تاکتیک مناسب را اختیار کردیم. فکر می کنم تجربه صد سال اخیر ومقاطع مختلف می تواند برای تصمیم گیری احزاب سیاسی وفعالان سیاسی در شرایط کنونی مفید باشد.
البته باید تصریح کنم که گفتمان سیاسی درشرایط کنونی هم گفتمان آزادی و حقوق بشر است وآن گفتمانی که در دهه چهل و پنجاه مطرح بود دیگر مطرح نیست. بنابراین ما با توجه به این گفتمان جهانی و واقع بینی، تاکتیک های خودمان را انتخاب می کنیم. ما فکر می کنیم تاکید برآزادی، حقوق بشر و دموکراسی وشرکت در انتخابات وزمینه سازی برای رشد و آگاهی مردمی که حقوق سیاسی اجتماعی خودشان را مطالبه کنند درشرایط کنونی یکی از رسالت هایی است که هم احزاب سیاسی وهم رسانه ها باید دنبال کنند.
طی سالهای گذشته برخی از گروه های سیاسی وافراد مطرح موضوع تحریم انتخابات را مطرح کرده اند. درحالی که با توجه به ماهیت غیرحزبی رای دادن، بخش عمده ای از رای دهندگان، عملا چنین موضوعی فاقد کارایی بوده است. به علاوه تصور اینکه دموکراسی ـ درهرشکلش ـ بخواهد با تحریم به کار بیاید اندکی دشوار است. شما این تاکتیک را چگونه ارزیابی می کنید؟
ببینید، بعضی ازفعالان سیاسی درگذشته تاکتیک تحریم وعدم مشارکت را به عنوان تاکتیک درست انتخاب کرده ومورد عمل هم قرارداده اند. این تاکتیک درشرایطی که احزاب وگروه های سیاسی بتوانند اکثریتی از جامعه را بسیج وآنها را متقاعد کنند که مثلا بیش از 50 درصد مردم درانتخابات شرکت نکنند یک تاکتیک کاملا دموکراتیک است وموثر. اما می دانیم که چنین تاکتیکی درشرایط کنونی کشور ما موثر نیست. تجربه گذشته هم نشان داده که تحریم جز منزوی کردن مردم نتیجه دیگری ندارد. بنابراین بهتر است که درشرایط کنونی نگاه مثبتی داشته باشیم ومردم را به شرکت درانتخابات دعوت کنیم. تجربه چند انتخابات گذشته نشان می دهد که هر جا که مردم بیشتر حضور داشته اند، نتیجه انتخابات بیشتر درراستای منافع ملی ما بوده است. نمونه اش دوم خرداد سال 76 است. در شورای شهر اول وسوم که حضور ومشارکت مردم بیشتر بود، شوراها ملی تر وبیشتر در جهت مصالح ملی بوده است. درانتخابات شورای دوم با اینکه انتخابات از آزادی نسبی برخوردار بود، اما چون مردم شرکت نکردند، شوراها دراختیار محافظه کاران قرارگرفت ومحافظه کاران درتحلیل های خود به این نتیجه رسیدند که مردم درشهرهای بزرگ وتهران خودزنی کردند وخود مردم هم درتحلیل نهایی به این جمع بندی رسیدند که دودستی امکانات شهر تهران را در دراختیار محافظه کارانی قرار دادند که سکوی پرشی شد برای انتخابات مجلس هفتم وانتخابات ریاست جمهوری بعدی. بنابراین هر وقت مردم حضوربیشتری داشتند، به رغم همه چالش هایی که شورای نگهبان به وجود آورده، وقتی انتخاب بین بد وبدتر شده باز نتیجه به نفع مردم بوده است.
با توجه به روندی که در خصوص انتخابات مجلس هشتم شکل گرفته است، چه تفاوت وشباهتی بین مجلس ششم اصلاحات، مجلس هفتم اصول گرا ومجلس پیش روی هشتم می بینید؟
آنچه درمجلس ششم اتفاق افتاد زمینه هایی بود که درانتخابات ریاست جمهوری دوم خرداد ایجاد شده بود. مردم حضور داشتند وتوانستند نمایندگان خود را انتخاب کنند. مجلس ششم هم علی رغم همه انتقاداتی که به آن وارد است اما درمجموع کارنامه درخشانی را درتاریخ پارلمانی ایران از خود برجای گذاشته است. پیامد شرایط دوران هشت ساله اصلاحات و شورای دوم وعدم حضور مردم باعث شد با بسته شدن فضای ایران و سیاست های خاصی که شورای نگهبان اعمال کرد و رد صلاحیت گسترده ای که درخصوص جمع کثیری از داوطلبان انجام داد، مجلس هفتم شکل بگیرد. در مجلس هشتم به نظر می رسد جریان محافظه کاربه دنبال تشکیل مجلسی شبیه مجلس هفتم است تا نمایندگانی انتخاب شوند که طرفدار محافظه کاران باشند واگر اقلیتی هم وجود دارد، اقلیتی بی تاثیر باشد. این جریانی است که محافظه کاران دنبال می کنند اما اگر مردم حضور داشته باشند و ثبت نام کنند وکوشش کنند تا جریان را تغییر دهند موثر خواهد بود. در دوم خرداد جریان محافظه کار دنبال چه رییس جمهوری بود؟ آیا با حضور مردم آن جریان موفق شد؟ به نظر می رسد مقداری مشکل باشد اما درهر حال با حضور مردم ـ چه اینکه کسانی ثبت نام کنند وچه با حضور موثر درانتخابات ـ این احتمال وجود خواهد داشت که سناریویی که آنها برای برگزاری یک انتخابات مههرچینی شده وفرمایشی طراحی می کنند تاحدودی خنثی شود. اما اتفاقات روزهای آینده نشان خواهد داد که کدام گزینه در تحلیل نهایی به واقعیت نزدیک تر است.