در جلسه علنی روز یکشنبه مجلس، مجید نامجو با 210 رای موافق، 36 رای مخالف و 19 رای ممتنع به عنوان وزیر نیروی دولت دهم انتخاب شد.
روز 17 آبان، زمانی که احمدی نژاد سه وزیر پیشنهادی خود را به مجلس معرفی کرد، نمایندگان مجلس با شنیدن نام حاجی بابایی با فریاد 4-4 موافقت خود و هنگام اعلام نام صادق محصولی با فریاد 2-2 مخالفت خود را با پیشنهاد احمدی نژاد نشان دادند. در مورد نامجو هیچ واکنش روشنی در مجلس نشان داده نشد، شاید به این دلیل که او چهره ای ناشناخته بود، یکی از همانها که احمدی نژاد از زیرزمین متروک ارتباطات شغلی و دانشگاهی و حزبی گذشته اش بیرون می آورد.
مجلس شورای اسلامی در شهریورماه از میان 21 وزیر تنها به فاطمه آجرلو، گزینه پیشنهادی احمدی نژاد برای وزارت رفاه، سوسن کشاورز، وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش و محمد علیآبادی، وزیر پیشنهادی نیرو رای اعتماد نداد. علت رای آوری اکثر وزرای پیشنهادی، صدور حکم حکومتی و شفاهی رهبری نظام مبنی بر کمک مجلس برای شکل گیری دولتی یکدست و هماهنگ با رئیس جمهور کودتا بود. باهنر گفته بود که اگر دستور صریح آیت الله خامنه ای نبود، حداقل نه وزیر کابینه احمدی نژاد رای اعتماد نمی آوردند. این روند، پازل کودتای رهبر- رئیس جمهور را کامل کرد. بر اساس قانون اساسی، رئیس جمهور تنها سه ماه فرصت دارد تا برای وزارتخانه های باقیمانده وزیر معرفی کند. چندی بعد و در نیمه شهریور احمدینژاد، فاطمه آلیا و علی ذبیحی را به عنوان وزرای پیشنهادی خود برای وزارتخانههای آموزش و پرورش و رفاه به مجلس معرفی کرد.
مجید نامجو کیست؟
مجید نامجو در سال 1341 در کرمان و در خانواده ای مذهبی متولد شد. پدرش باغدار و مادرش خانه دار بود. او دو برادر بزرگتر نیز داشت که اغلب تحت تاثیر آنان بود. کودکی اش در کرمان سپری شد و در جوانی به دلیل علاقه ای که به فعالیت های مذهبی داشت، جذب انجمن های مذهبی شد. فعالیت سیاسی او پیش از انقلاب، شرکت در تظاهرات دانش آموزی و برگزاری سالگرد مراسم های مذهبی در کنار دو برادر بزرگش بود.
زمان انقلاب او تنها 16 سال سن داشت، کمی پس از انقلاب به همراه برادرانش به کمیته پیوست تا اولین قدم را بر نردبام انقلاب بگذارد و به برقراری نظم انقلابی در شهر کرمان بپردازد. او سپس درس را ادامه داد و توانست در سال 59-60 دیپلم ریاضی خود را دریافت کند. با آغاز جنگ به همراه برادرانش به بسیج پیوست تا به جبهه ها اعزام شود. دو برادر دیگر اعزام شدند اما او در بسیج کرمان ماند و از سال 61 جانشینی فرماندهی را عهده دار شد.
همان زمان به سپاه پاسداران پیوست و به عضویت لشکر ویژه سپاه پاسداران در آمد. در همین دوران دو برادر خود را در جبهه های جنوب از دست داد. این دوره زمان مناسبی برای دوستی با فرمانده اش، پرویز فتاح وزیر نیرو در دولت نهم نیز بود. او سپس از سال 65 به عنوان جانشین ستاد لشکر 6 ویژه پاسداران مشغول به خدمت شد. نامجو در همین سمت تا پایان جنگ مشغول به کار بود. وی در سالهای پایانی جنگ با استفاده از سهمیه ای که آن زمان برای رزمندگان وجود داشت وارد دانشگاه شهید باهنر کرمان شد. سال 70 و پس از جنگ کارشناس مهندسی عمران را از این دانشگاه اخذ کرد.
با آغاز فعالیت های سپاه در بخش عمران و اقتصاد به لشکرثارالله پیوست. چندی بعد و از سال 73 دوره کارشناسی ارشد خود را در دانشگاه شهید باهنر کرمان آغاز کرد. همان زمان و از طرف سپاه به عنوان مدیر پروژه احداث خط انتقال آب از سد پیشین به چاه بهار انتخاب شد. سال 74 وی فرماندهی مهندسی لشکر 41 ثارالله را برعهده گرفت و به عنوان مدیر اجرایی پروژه هتل 5ستاره پارس کرمان ( بخش سازه ی بتنی) منصوب شد.
یک سال بعد و در سال 75 او کارشناسی ارشد مهندسی عمران در رشته سازه های هیدرولیکی را از دانشگاه باهنر اخذ کرد. همزمان مدیریت اجرایی پروژه ی پوشش فولادی تونل انتقال آب از سد جیرفت به نیروگاه را عهده دار بود. با پایان تحصیلاتش، همچنان کار در سپاه را ادامه داد و به عنوان مدیرعامل موسسه سازندگی ثارالله برگزیده شد؛ منصبی که تاکنون نیز جسته و گریخته به آن مشغول بوده است.
سال 76 مدیریت پروژه احداث موزه دفاع مقدس کرمان را برعهده گرفت. از سال 77 و از طرف سپاه، مدیریت پروژه احداث سد سیرجان را عهده دار شد. 3 سال بعد و در سال 80، مدیر ساخت تونل های انحراف آب سد نرماشیر بم شد. مدتی بعد به عنوان مدیر پروژه اجرای سد آغ چای آذربایجان غربی منصوب شد. او سپس به قرارگاه سازندگی کربلا رفت و از سال 83، معاونت آن نهاد نظامی-اقتصادی را عهده دار شد. چندی بعد در قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا ماموریت یافت و معاونت عمرانی آنجا را برعهده گرفت.
او در انتخابات نهم چون دیگر سپاهیان از محمود احمدی نژاد حمایت می کرد. وی همچنین توانست به شورای شهر کرمان در دومین دوره راه یابد. او در شورا، ریاست کمیسیون فنی و مهندسی را عهده دار بود. با وزارت فتاح که خود از قرارگاه خاتم به وزارت نیرو منتقل شده بود، نامجو نیز به وزارت نیرو رفت. فتاح، دوست قدیم خود را به عنوان معاون وزیر نیرو و سپس مدیر عامل و رئیس هیات مدیره شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور منصوب کرد. طی دوره 4 ساله که ایران با برودت شدید و گرمای شدید مواجه بود او از سوی وزیر به عنوان مسئول مقابله با شرایط بحرانی انتخاب شد، هرچند که کارنامه خوبی از خود به جای نگذاشت. در پی رای عدم اعتماد نمایندگان مجلس به علی آبادی، احمدی نژاد، وی را به عنوان سرپرست وزارت نیرو منصوب کرد. او طی این مدت فعالیت هایش را چند برابر کرد و چند کنفرانس و جلسه با مدیران استان ها برگزار کرد.
وی اولویت خود را حرکت ذیل شعار اصلاح الگوی مصرف و مواجهه با بحران بی آبی و بی برقی قرار داده است. معرفی وی به عنوان وزیر، حاکی از آن است که فعالیت های وی به ثمر نشسته است. او که وی چون اغلب وزرای دولت پیشینه ای سپاهی دارد، متاهل است و دو فرزند دارد. به زبان انگلیسی آشناست و در دانشگاه باهنر هر از گاهی دروس فنی کارشناسی عمران، هیدرولیک را تدریس می کند. چند مقاله مشترک با دانشجویان کرمانی داشته و یکبار نیز در کنفرانس سازه های هیدرولیکی در دانشگاه باهنر، سخنران بوده است.