نیما دهقان کارگردان جوان تئاتر که امسال با نمایش “کادنس” در بیست و ششمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر و در بخش چشمانداز 87 حضور داشت، از سال 77 با نمایش “شاعر” کارگردانیاش را در تئاتر آغاز کرد. با نمایش “کفتر به توان دو” بود که به عنوان کمسن و سالترین کارگردان جشنواره نوزدهم فجر، وارد فضای حرفهای شد و سپس نمایشهای “عروس، طوقی”، “کفتر به توان دو”، “پرومته در زنجیر”، “لوله” و “دومتر در دومتر جنگ” را کارگردانی کرد. کادنس آخرین کار او هم اکنون در تهران روی صحنه است
مخاطب شناسی کارگردان جوان
آقای دهقان شما به عنوان کارگردان فکرمی کنید نمایش “کادنس”نسبت به آثار گذشته اتان ساختمان محکم تری دارد؟
به هیچ عنوان اصراری بر خوب بودن نمایش “کادنس” نداریم، زیرا بیشتر تلاش ما و مسئله مهم اجرای این نمایش واکنش بین گروه اجرایی و تماشاگر است که چه برداشتی از اجرا و عقیده ما از زندگی پس از مرگ دارد.
درمورد چگونگی رسیدن به شیوه اجرایی این نمایش بگویید.
برزخ همان طور که در دین ما آمده مکانی قبل از قیامت است که در آن هر کس نفس خود را میبیند. در برزخ کسی مجازات نمیشود، به همین خاطر به سمت این موضوع نرفتم. در برزخ انسان در شرایط نسبی بعد از زندگی قرار میگیرد. به همین خاطر به سمت شکنجه و شرایط سخت نرفتم. گروه از من خواست نمایش را به صورت کمدی اجرا کنم، ولی من موافق نبودم. زیرا دوست نداشتم تماشاگر با تفکر قبلی خود یعنی کمدی بودن نمایش کار من را ببیند.
نمایش “کادنس”باوجودشیوه اجرایی متفاوت خوداما به نظردارای پیامی درمورد جهان برزخ است.آیا می خواستید تئاتری باویژگی های یک اثردینی به وجودبیاورید؟
به نظر من نمایش دینی اثری است که به مخاطب درس اخلاقی بدهد که با این حساب باید گفت تمام نمایشهایی که تا امروز روی صحنه رفتهاند حاوی پیامی اخلاقی هستند. نیاز فطری انسان مانند خداجویی و علاقه به دین است که اگر بخواهیم در نمایش به آن بپردازیم با واکنش متضاد و شاید عصبی تماشاگر مواجه شویم. برای این تصمیم گرفتیم مخاطب را وارد فضای نمایش کنیم و حفرههایی در نمایش ایجاد کردیم تا تماشاگر به نوعی وادار به پر کردن این حفرهها با ذهنیت خود شود.
به نظرتان نمایش هایی که دراین شیوه به وجود می آیند تعریفی کامل ودرست از خود را به تماشاگر انتقال می دهند؟
متأسفانه اکثر ما هنرمندان به خاطر دغدغههای مالی و بدون تفکر و پشتوانه فکری اقدام به ساخت نمایشهایی با مضمون دینی میکنیم و آن را به عنوان اثری با مضمون دینی به تماشاگر ارائه میدهیم که شاید نتواند آنگونه که باید در ذهن مخاطب اثر کند.
قرار بود ابتدا شخصیتی که لیلی رشیدی آن را ایفا می کند را هدایت هاشمی بازی کند. چه شد که این جابه جایی ها شکل گرفت؟
پس از اینکه پیوستن هدایت به نمایش افرا بهرام بیضایی قطعی شد به این فکر افتادم که برخلاف تصورات تماشاگران این سه مرد از یک زن در برزخ بترسندکه اتفاقا جواب داد. قبل از لیلی قرار شد ستاره پسیانی باشد که درنهایت با لیلی به توافق رسیدیم.
شخصیت پردازی ها از همان ابتدا به همین شکل بود؟
بله.تقریبا همین طور بود.البته با گذشت تمرینات و نتایج جدیدی که می گرفتیم تغییراتی را در جزییات می دادیم.سه مرد که با گناهان خود دراین دنیا درحال عذاب دیدن هستند و یک زن که مامور برزخ است وجود دارد و آنها را به شدت کنترل می کند.
شکل طراحی صحنه بر چه اساسی به وجودآمد؟
بر اساس یک فکراولیه و اتود های مختلف.با توجه به نورپردازی ها و وامکانت سالن و البته فضای موجود درنمایش از کارتن های مکعبی برای القای فضای دیده شده استفاده کردیم.
عکس العمل مخاطبین تا به امروز به نمایش شما چه بوده است؟
در چند سالی که نمایشهای مختلف روی صحنه بردهام با مخاطب فعال مواجه شدهام، یعنی مخاطبی که دوست دارد نویسنده، کارگردان یا بازیگران نمایش را ببیند و با آنها صحبت کند. توقع من از مخاطب امروز این است که خنثی نباشد.
شیوه اجرای نمایش های شما معمولا خاص بوده است. فکرمی کنید تماشاگران شما هم از این دسته بندی هستند؟
اتفاقاخیلی اوقات این سئوال مطرح میشود که آیا این نمایش در زمره آثاری است که تماشاگر خاص با آن ارتباط برقرار میکند. به نظر من هر کسی وارد تئاتر شهر میشود به دلیل امکانات محدود مجموعه تماشاگر خاص به حساب میآید، اما این وظیفه ماست که تماشاگر عام را تبدیل به تماشاگر خاص کنیم.