قسم خوردن حسن روحانی، بر صفحه اول چندین روزنامه چهارشنبه، یازدهم تیر ماه نقش بست و بخصوص مورد خوشایند منتقدان احمدینژاد و سیاستهایش قرار گرفت. اما از میان حامیان احمدینژاد، علی اکبر جوانفکر پا به میدان گذاشته و با “خوفانگیز” توصیف کردن قسمهای حسن روحانی، از زمینهسازی برای تقلب در انتخابات ریاستجمهوری آینده و ممانعت از بازگشت احمدینژاد به قدرت، ابراز نگرانی کرده است. روحانی در جشن روز صنعت گفته بود که “والله و بالله و تالله که سالهای ۸۴ تا ۹۲ گذشت و تکرار نمیشود.”
روحانی، عضو مدارِ بسته درون حاکمیت!
بخشی از طیف حامیان محمود احمدینژاد که با اصولگرایان سنتی دچار اختلاف شدهاند، این روزها حضوری جدی در فضای سیاسی و رسانهای کشور ندارند. آنها برخلاف سالهای گذشته که رسانههای متعدد در اختیار داشتند اکنون به طور رسمی تنها دو وبسایت دارند و چهرههای نامدار این طیف همانند خود احمدینژاد ترجیح میدهند تا در سکوت و سایه باشند. یادداشت جوانفکر در وبسایت شخصیاش که توسط دولت بهار و میدان ۷۲ بازنشر شده، یکی از معدود موضعگیریهای این طیف است. مدیرعامل سابق ایرنا و مشاور رییسجمهور سابق نوشته است: “کسی که کلید حل مشکلات کشور در اختیار اوست، منطقا نباید برای اثبات کارآمدی خود و ناکارآمد بودن پیشینیانش، به سوگند جلاله متوسل شود! مگر آنکه باور کنیم که این کلید، هیچ اثر دیگری جز قفل زدن بر درهای باز پیشرفت های همه جانبه کشورنداشته است، چه اینکه درهای انرژی هسته ای را سه قفله کرده و عنقریب است که کلید آن را نیز به خانم اشتون تحویل دهند.”
اما بخش اصلی انتقاد او در آنجاست که با اشاره به وظیفه دولت یازدهم در برگزاری انتخابات آتی، این سوگندها را “خوفانگیز” توصیف کرده است: “ آیا دولت یازدهم به عنوان مجری انتخابات، از هم اکنون سرگرم برنامه ریزی و هدف گذاری های خاص در انتخابات آتی است؟ آیا می خواهد به هر قیمت ممکن از تحقق اراده و خواست مردم برای بازگشت دکتر احمدی نژاد به صحنه مدیریتی کشور جلوگیری کند؟ آیا سه بار سوگند جلاله رئیس دولت یازدهم برای تکرار نشدن دوران مشعشع دولت های نهم و دهم، شائبه برنامه ریزی دولت روحانی برای منحرف کردن اراده و خواست واقعی مردم و خدای ناکرده دست کاری در آراء مردم را به اذهان عمومی متبادر نمی سازد؟”
این مدیر سابق که سابقه زندانی شدن در دولت احمدینژاد را هم در کارنامه دارد، دولت روحانی را به “ناکارآمدی و ناتوانی آشکار در اداره امور کشور” متهم کرده، به گونهای که مردم خواستار بازگشت مجدد احمدینژاد به قدرت شدهاند و به این ترتیب سخنان روحانی، “صفآرایی زود هنگام در برابر این مطالبه عمومی مردم” است.
جوانفکر نوشته است: “آقای روحانی از یک مدار بسته درون حاکمیت پا به عرصه ریاست جمهوری گذاشته است؛مدار بسته ای که در هر دوره از انتخابات، چهره های تکراری و صد البته مردود شده در ادوار قبل را در معرض انتخاب دوباره مردم قرار می دهد.”
او معتقد است اعضای همین “مدار بسته” مصمم هستند دیگر اجازه ندهند فردی خارج از این “چهارچوب استیلا یافته بر ارکان تصمیم گیری کشور”، وارد عرصه مدیریت عالی شود.
جوانفکر با برشمردن چند تصمیم اخیر حسن روحانی، آنها را دستورهای فردی دانسته که بازتابدهنده نوعی اعمال مدیریت اشرافی است و می خواهد با نگاه از بالا به پایین منویات خود را جامه عمل بپوشاند. او بار دیگر از شیوه تبلیغاتی همیشگی یاران احمدینژاد استفاده کرده و با بیان آهنگرزاده بودن او و انتسابش به اقشار فرودست جامعه، او را در مقابل طبقه اشراف قرار داده: “معلوم است که تا وقتی شاهد استمرار حاکمیت تفکر مدیریتی طبقه اشراف بر امور اجرایی کشور باشیم، شخصیت های ارزشمندی مانند دکتر احمدی نژاد با استفاده از دستگاه گسترده تبلیغاتی وابسته به دولت و جریانهای سیاسی حامی آن، ترور شخصیت می شوند و تلاش مجدانه ای به عمل می آید تا از ظهور مجدد چنین شخصیتی در صحنه مدیریت عالی کشور جلوگیری به عمل آید.”
انعکاس قسم روحانی در روزنامهها
سخنان حسن روحانی و قول تکرار نشدن دوران ریاستجمهوری احمدینژاد با استقبال و برخورد مثبت روزنامههای منتقد دولت قبل مواجه شد. روزنامه شرق این سخنان را به عنوان تیتر یک خود برگزید و روزنامه اعتماد هم از آن به عنوان “قسم روحانی” یاد کرد. صادق زیباکلام هم در این روزنامه اعتماد به نفس روحانی در بیان این سخنان را مورد توجه قرار داده و آن را ناشی از نزدیک بودن توافق هستهای دانسته است.
روزنامه ابتکار در سرمقالهاش دلیل قسم خوردن روحانی را این گونه تفسیر کرده: “جامعه ایرانی در دوره هشت ساله احمدینژاد با سرعت زیادی در سراشیبی «اعتماد به دولت» قرار گرفته است و این سراشیبی هشت ساله نه تنها بسیار آسیبزا و بحرانزا بوده است، بلکه رهایی از آن نیز در کوتاه مدت امکانپذیر نیست و دولت تدبیر و امید، مجبور است میراثدار بیاعتمادیهایی باشد که مردم نسبت احمدینژاد و دولتش داشتند.”
روزنامه آرمان هم نوشت: “آیا در باور گروهی سیاستهای دولت یازدهم با آنچه احمدینژاد و اعضای کابینهاش در هشت سال انجام دادند و انتقاداتی به آن وارد است شباهتهایی میتوان یافت که دیروز در مراسم بزرگداشت روز صنعت و معدن که در سالن اجلاس سران کشورهای اسلامی برگزار شد که رئیسجمهور تاکید کرد آن سالها دیگر تکرار نخواهد شد؟ روحانی عزم خود را برای حل مشکلاتی که برخی از آنها ناشی از تصمیمات عجولانه و غیرکارشناسی دولت قبل است جزم کرده پس شاید خوشحال از پایان آن دوران است.”
اما در سوی مقابل، روزنامه کیهان با استفاده از علامت تعجب، تیتر “رئیس جمهور برای جلب نظر سرمایهگذاران قسم جلاله یادکرد!” را انتخاب کرد.
مدیر سابق ایرنا و ترس از تقلب
علی اکبر جوانفکر، مرد سیاه مو و سپید ریش پرحاشیه که او را از چهرههای موثر حلقه نزدیکان احمدینژاد(حلقه مشایی که در ادبیات اصولگرایان جریان انحرافی نامیده میشود) میدانند، یکی از جنجالیترین مقامات دولت گذشته بود. جوانفکر در چند برهه، به خط مقدم حامیان احمدینژاد در مقابل منتقدان و مخالفا، نقل مکان کرد. او یک بار پس از اعلام استعفای مصلحی از وزارت اطلاعات، از انتشار خبر مخالفت رهبری در خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ممانعت و از انتشار نامه آیتالله خامنهای در وبسایت شخصیاش انتقاد کرد؛ اقدامی که باعث از کار افتادن این وبسایت شد. او بارها در سرمقالههای روزنامه ایران به مخالفان تاخت و حتی رییس قوهقضائیه را به شکایت تهدید و از زندان انفرادی و بازداشت بدون حکم ملکزاده، یکی دیگر از اعضای حلقه مشایی، انتقاد کرد.
یکی از همکاران قدیمی جوانفکر در ایرنا، او را خبرنگار حوزه رهبری این خبرگزاری از زمان حضور آیتالله خامنهای تا دوره اول دولت اصلاحات معرفی میکند. او البته موسس دفتر این خبرگزاری در اسپانیا هم بود که پس از دفاع از فتوای قتل سلمان رشدی مجبور به بازگشت به ایران شد. مواضع تند جوانفکر در دولت خاتمی، مدیران این خبرگزاری را واداشت تا او را مجددا به مادرید بفرستند و سرانجام با او قطع همکاری کنند تادر دوران شهرداری محمود احمدینژاد که به حلقه یاران او پیوست. این همکار قدیمی اما به روز گفت که جوانفکر در انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۴ به نفع ریشهری فعالیت داشته و در زمان حضور در شهرداری هم با مشایی و بقایی اختلافات شدیدی داشته است. اما چرخش روزگار او را در مقام مدافع مشایی، بقایی و “جریان انحرافی” نشاند تا جایی که علنا دادستان کل کشور را هم به افشاگری تهدید کرد. جوانفکر که حتی پس از ارسال نامهای تند و بیسابقه به آیتالله مکارم شیرازی، مرجع مورد احترام حاکمیت –و دعای به راه راست هدایتشدنش- از گزند پیگیری قضایی مصون ماند، یک روز پس از رویارویی صریح با محسنی اژهای به زندان محکوم شد و محمود احمدینژاد هم نتوانست ـ–یا نخواست-ـ مانع زندانی شدنش بشود.
او اکنون نگران دستکاری در انتخابات از سوی دولت یازدهم است در حالی که خود در دولتی حضور داشت که آن را حاصل انتخابات مردود ریاست جمهوری در سال ۸۸ میدانستند. سئوال اینجاست که چرا او از قسم خوردن روحانی سریعا به موضوع تقلب در انتخابات میرسد؟ آیا سابقهای از این موضوع در ذهن دارد؟