روحانیون شیعه ایران از دیرباز بسیار ساده لباس می پوشیدند تا اینکه ۳۶ سال پیش در چنین روزهایی با انقلاب سال ۱۳۵۷ به قدرت رسیدند. بعد از آن سادگی به تدریج جای خود را به طرح های ظریف و زیبا و پارچه های اعلا داد و رهبران کم کم از پوشش به عنوان روشی برای بیان مواضع خود و تحت تأثیر قرار دادن اقشار مختلف جامعه استفاده کردند.
آیت الله علی خامنه ای ممکن است بیشتر به فکر الهامبخشی به بسیجیان باشد، اما یک متفکر اصلاح طلب مثل محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین، بیشتر در پی ایجاد ارتباط با روشنفکران، جوانان و طبقه متوسط بود.
گفته می شود که لباس روحانیون از حضرت محمد و دوازده امام مذهب تشیع الهام گرفته شده و اجزای اصلی این پوشش عبارتند از عمامه، ردایی یقه هفت و عبا.
روحانیون مدرنی نظیر حسن روحانی، رئیس جمهوری فعلی، پوشیدن ردا را رها کرده اند و بجای آن لباده برتن می کنند. در حالی که حجاب اسلامی زنان معمولا سیاه است، روحانیون ایرانی بجز در مراسم عزاداری معمولا از پوشیدن لباس های سیاه پرهیز می کنند.
طرفداران محافظه کار آیت الله علی خامنه ای همیشه ساده زیستی او را تحسین می کنند. آقای خامنه ای خود را یک روحانی انقلابی علاقمند به هنر و ادبیات می داند. این رهبر ۷۶ ساله به کوه پیمایی هم علاقه دارد، و گفته می شود سال ها پیش پس از رسیدن به ریاست جمهوری دخانیات را کنار گذاشته است.
آقای خامنه ای در انظار عمومی زیر عبایش یک چفیه چهارخانه سفید و سیاه می اندازد. به گفته خبرگزاری فارس، این چفیه “می تواند نماد دفاع مقدس در جریان جنگ ایران و عراق، و یا حمایت او از فلسطینی ها، و یا وحدت امت اسلامی باشد”.
برخی از هواداران، چفیه آقای خامنه ای را خواستنی ترین یادگار می دانند. او بعضی اوقات چفیه هایش را به چهره های مشهور طرفدار حکومت و ورزشکارانی که در مسابقات بین المللی افتخار کسب کرده اند هدیه می دهد. یکی دیگر از علامت مشخصه های ظاهری آقای خامنه ای انگشترهای رنگارنگیست که به دست چپش می کند. دست راست او در سال ۱۳۶۰ در جریان یک سوء قصد از کار افتاده است.
در سنت اسلامی برخی سنگ ها از جمله عقیق و فیروزه از فرد محافظت می کنند، و بر دست داشتن انگشترهایی که حاوی چنین سنگ هایی هستند می تواند مانع چشم زخم و باعث شکست دشمنان او شود.
نقل است که در جریان نا آرامی های بعد از انتخابات سال ۱۳۸۸ آقای خامنه ای انگشتری با یشم ختایی به دست می کرده که گفته می شود برای مواجهه با شیطان خوب است. گفته می شود که علی بن ابی طالب، اولین امام شیعه هم در هنگام جنگ با دشمنان انگشتری با همین سنگ به دست می کرده است.
روسای جمهوری روحانی
از زمان انقلاب سال ۱۳۵۷، ایران تابه حال سه رئیس جمهوری غیر روحانی و چهار رئیس جمهوری روحانی داشته است. در سال های اول استقرار جمهوری اسلامی سیاستمداران ایرانی به خوش پوشی شهره نبودند. اما از میانه دهه ۱۳۷۰ خوش پوشی آنها برایشان تحسین به همراه آورد.
این روند با ریاست جمهوری محمد خاتمی (۸۴-۱۳۷۶) شروع شد. بعضی ها او را خوش لباس ترین روحانی ایران در سالهای پس از انقلاب می دانند. خاتمی که آغازگر ایده “گفتگوی تمدن ها” بود، معمولا با ریشی مرتب در انظار عمومی ظاهر می شد و عباهای آراسته و گران قیمتی به تن می کرد.
او شلوارهای سبک غربی اش را با عبایش هماهنگ می کند و رنگ هایی مثل شکلاتی، خاکستری روشن یا بژ به تن می کند که به عمامه سیاه کوچکش می آیند. گفته می شود که ترجیح رنگ های روشن از سوی آقای خاتمی نشانه اعتماد بنفس و تمایل به ایجاد اعتماد است.
حسن روحانی، رئیس جمهوری میانه روی فعلی که در سال ۱۳۹۲ با شعار “دولت تدبیر و امید” بر سر کار آمد، هم بخاطر آراستگی اش مورد تحسین قرار گرفته است. البته آقای روحانی به نسبت آقای خاتمی به رنگ های محافظه کارانه تری مثل سرمه ای و خاکستری گرایش دارد.
او معمولا زیر عبایش پیراهنی سفید و یقه گرد می پوشد. طبق گزارشی که اخیرا در روزنامه اصلاح طلب شرق منتشر شده، روی پیراهن های او حروف اول نامش همراه تصویری از بنای تاریخی تخت جمشید با ظرافت دوخته شده اند.
او هم به خوبی از رنگ های متضاد استفاده می کند و عمامه سفیدش را با عباهای تیره از ابریشم یا پشم خالص همراه می کند. رسانه های ایران می گویند که او اگر چروک کوچکی روی لباسش ببیند، آن را با لباس اتوکشیده تازه ای عوض می کند. پوشش آراسته رئیس جمهوری میانسال با شخصیت معقول، و چهره مطمئن و صدای آرامش همخوانی دارد.
روسای جمهور غیرروحانی
هیچیک از دو رئیس جمهوری اول ایران، یعنی ابوالحسن بنی صدر (بهمن ۱۳۵۸ تا خرداد ۱۳۶۰) و محمد علی رجایی (۱۱ مرداد تا ۸ شهریور ۱۳۶۰) میراثی در زمینه لباس از خود بجا نگذاشتند. بنی صدر که تحصیلکرده فرانسه بود و به عنوان سیاستمداری سکولار شناخته می شود، کت و شلوار می پوشید، اما کراوات نمی زد.
از جانشین محافظه کار او، محمد علی رجایی، به عنوان الگوی ساده زیستی یاد می شود. رئیس جمهور “شهید” ایران که به مقابله با معیارهای حاکم برخاسته بود، جانش را در انفجار دفتر نخست وزیری از دست داد. او پیراهن های آستین بلند و ارزان قیمتی می پوشید و دکمه یقه اش را هم می بست و پیراهنش را روی شلوارش می انداخت، و با معیارهای امروز شاید قدری ژنده پوش بنظر می آمد.
۲۶ سال بعد، یک رئیس جمهوری محافظه کار و غیرروحانی دیگر بنام محمود احمدی نژاد بر سر کار آمد که بنظر می آمد که مصمم است در سادگی لباس از آقای رجایی هم سبقت بگیرد. او در انظار عمومی کاپشن های خاکستری ارزان قیمتی می پوشید و ریشش را آراسته نمی کرد.
رئیس جمهور تندروی در اولین دوره ریاست جمهوری اش (۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸) سعی کرد از شباهت های ظاهری با آقای رجایی نهایت استفاده را ببرد، اما خیلی زود راه و روش خلف انقلابی اش را کنار گذاشت و در جلسات مهم و سفرهای خارجی آراسته تر ظاهر شد. او کاپشنش را عمدتا برای سفرهای استانی نگاه داشت.
آقای احمدی نژاد در دوره دوم ریاست جمهوری اش بیشتر با کت و شلوارهای خوش دوخت و تیره رنگ دیده شد، و گفته می شد که برای رها شدن از دست چین و چروک های صورتش به سراغ درمان های آرایشی رفته بود.
منبع: بیبیسی