زاویه

نویسنده
محمد صفریان- رهیار شریف

پرونده ی این هفته، نگاهی به زوایا و حواشی متفاوت حضور ایران در جشنواره ی کن است. جای خالی جعفر پناهی، عدم حضور سینمای دولتی ایران، نخستین فیلم اروپایی عباس کیارستمی و…

نگاهی به حواشی حضور ایران در شست و سومین دوره جشنواره کن

پر سر و صدا ترین حضور خاموش

 

سرانجام، عصر روز یکشنبه شصت و سومین دوره ی جشنواره کن به کار خود پایان داد تا سینمای ایران، علی رغم عدم حضور سینمایی در آخرین دوره ی جشنواره ی کن، یکی از پر سر و صدا ترین دوره های حضورش در فستیوال کن را رقم زده باشد.


 

بحث عدم حضور سینمای داخلی ایران در این جشنواره به همراه انتخاب شدن جعفر پناهی برای شرکت در تیم داوری، از همان روزهای پیش از شروع به کار جشنواره، سینمای ایران را در کانون خبری رسانه های جمعی دنیا قرار داد تا همزمان با سردترین حضور سینمای داخلی، گرم ترین استقبال از سینماگران مستقل ایران به عمل آید.

پس از انتخاب جعفر پناهی به عنوان یکی از اعضای هیات داوری، تلاش های اهالی سیاست و هنر برای آزادی این سینماگر در بند شکل جدی تری به خود گرفت. سیاست مداران به همراه سینماگران از چهار سوی دنیا برای آزادی جعفر پناهی بسیج شدند و بیانیه های فراوانی را خطاب به مسئولین سیاسی جمهوری اسلامی قلمی کردند. اما سرآخر تمامی این تلاش ها بی نتیجه ماند تا در روز نخست و مراسم افتتاحیه صندلی خالی جعفر پناهی خبر ساز شود و به سمبلی از حضور سبز او در این جشنواره بدل شود.

 


 در ادامه، وزیر امور خارجه و وزیر فرهنگ فرانسه نیز در روز آغازین این جشنواره، آزادی جعفر پناهی را خواستار شدند. پس از این دو شخصیت سیاسی، تیم برتون رئیس این دوره ی جشنواره نیز در سخنانش خواستار آزادی جعفر پناهی شده و گفت: “ همه ما از آزادی بیان دفاع کرده و برای آن مبارزه می کنیم”

اما جعفر پناهی که امسال اخبار جشنواره را از سلول های اوین دنبال می کرد در پاسخ به حمایت اهالی هنر، پیام تشکری به مسئولین و دیگر سینماگران حاضر در کن ارسال کرد تا رابطه ی میان سالن های کن و سلول های اوین شکل جدی تری به خود بگیرد…

” دوستان عزیزم، از سلول تنگ و تاریک زندان اوین سلامهای گرم مرا بپذیرید.

شوربختانه امروز در پی ملاقات با اعضای خانواده ام در جریان تلاشهای ارزشمند شما در نخستین روز افتتاحیه شصت و سومین فستیوال جهانی کن قرار گرفتم. از این جا به انساندوستی و شرافت شما درود میفرستم و از تمامی دست اندرکاران فستیوال کن بویژه آقای ژیل ژاکوب صمیمانه تشکر می کنم. هم چنین از آقای برنارد کوشنر وزیر امور خارجه و آقای فردریک میتران وزیر فرهنگ فرانسه برای تلاشهایی که در راستای آزادی من انجام می دهند، سپاسگزارم.

صدای شما هم آهنگ صداهایی است که از پشت دیوارهای بلند زندان اوین از سوی همسر، فرزندان و عزیزان هموطنم برای آزادیم می شنوم.

در این لحظات با عشق به همه دوستان سینماگرم در هیئت داوران، فیلمسازان و همه شرکت کنندگان در جشنواره کن که نام مرا در صندلی خالی می بینند، زندگی را سپری می کنم… “

همزمان با قرائت پیام تشکر این زندانی سیاسی، خبر آغاز اعتصاب غذای او نیز نقل محافل خبری و سینمایی شد تا بحث های حضور این سینماگر برنده ی جایزه ی دوربین طلایی در زندان های سیاسی جمهوری اسلامی، بیش از پیش در معرض توجه قرار بگرید.

از دیگر سو،  خبر نخستین حضور عباس کیارستمی با سینمای فرانسه و حضور ژولیت بینوش ستاره ی زیبای فرانسوی در نخستین تجربه ی اروپایی کیارستمی، نام ایران را همچنان در صدر کانون توجهات خبری دنیا قرار می داد.

 


ادغام این دو رویداد سینمایی- اجتماعی بود که در گام دیگر، یکی از تاثیر برانگیز ترین اتفاقات جشنواره ی کن را رقم زد؛ حرف های شجاعانه ی عباس کیارستمی درباره ی به حبس رفتن هنر و هنرمند و اشک های ژولیت بینوش برای دوست و همکار در بندش.


اما کار به همین جا ختم نشد و ستاره ی محبوب فرانسوی در مراسم اختتامیه جشنواره نیز، بار دیگر از جعفر پناهی یاد کرد و آزادی او را خواستار شد.

بینوش که برای بازی در فیلم “ رونوشت برابر اصل “، آخرین ساخته عباس کیارستمی موفق به دریافت نخل طلای بهترین بازیگر زن شده بود، هنگام دریافت جایزه‌ی خود گفت: “چه شادی ای، چه شادی‌ای… چه سعادتی است کار با عباس!… دوربین تو مرا به زنانه‌گی‌ام، به خوی‌ام و به سخاوت‌ام هوشیار کرد. کلامی نمی‌توان یافت… چرا که ما روبه‌روی دوربینی قرار داشتیم که دوست‌مان دارد و دوست‌داشتن زیباترین چیز معجزه است.”


وی در قسمت انتهایی سخنانش از دیگر سینماگر ایرانی یاد کرد. سینماگری که از قرار گفته ی بینوش به گناه هنرمند بودن و مستقل بودنش در زندان است:

 ”و امروز مردی هنوز در ایران است که گناه‌اش هنرمندبودن و مستقل‌بودن است؛ و من امشب به‌ویژه به او فکر می‌کنم و امیدوارم سال دیگر در بین ما حضور داشته‌باشد. هنرمندبودن و روشن‌فکربودن مبارزه‌ی دشواری است… یک کشور (ایران) به ما نیازمند است… همین”

بدین ترتیب، پس از جشنواره های برلین و ونیز و لوکارنو که در سال گذشته همراه مردم ایران سبز شده بودند، جشنواره ی کن نیز با حمایت قاطع از جعفر پناهی و استقبال از سینمای غیر دولتی ایران، به گونه ای دگر به رنگ سبز در آمد تا در آستانه ی نخستین سالگرد آغاز جنبش مردمی، حمایت هنرمندان دنیا از این حرکت مردمی همچنان ادامه داشته باشد.