اروپا، در پی گفتگو با ایران بر سر حقوق بشر

نویسنده

noshtani.jpg

‏‏ نوشابه امیری – حسین باستانی


برنارد کوشنر، وزیر امور خارجه فرانسه، در گفت و گوی اختصاصی با “روز”، بر تمایل کشور خود به ‏‏”توسعه روابط ویژه با ایران و تحکیم روابط دراز مدت میان ایرانیان و فرانسویان” تاکید می کند. وی می ‏گوید اتحادیه اروپا در پی از سرگیری گفت و گو با ایران بر سر حقوق بشر است که “توسط تهران قطع شده”. ‏

کوشنر در ارتباط با مذاکرات هسته ای خاطرنشان می کند: “ ما هیچ کانالی را برای گفتگو با مقامات ایرانی ‏کنار نمی گذاریم… منطقی است همان طور که مقامات ایرانی از امکان دسترسی به شخص اول حکومت ما ‏برخوردارند، ما هم از امکان دسترسی به رهبر جمهوری اسلامی برخوردار شویم.”

‏‏

دلیل تغییر سیاست دولت فرانسه در قبال ایران پس از انتخاب نیکلا ساکوزی چیست؟ ‎

‏ سیاست دولت فرانسه در قبال ایران پس از انتخاب آقای سارکوزی به عنوان رئیس جمهور دچار تغییر نشده ‏است. سخنان رئیس جمهور فرانسه در 22 آگوست 2007 در گردهم آیی سفرای فرانسه در پاریس در تطابق ‏کامل با اقدامات فرانسه از زمان آغاز بحران [هسته ای] در سال 2003 بود. وی گفت: “سیاست ما در قبال ‏ایران، شامل ترکیبی از تشدید تحریم ها و گشایش روابط با آن کشور در صورت پایبندی ایران به تعهدات خود ‏‏(…) تنها رویکردی است که می تواند جلوی گزینه های فاجعه بار را بگیرند، که عبارتند از بمب ایرانی یا ‏بمباران شدن ایران.“‏

koshner723.jpg

تصمیم قاطع به اعمال فشار علیه دولت ایران برای قانع کردن آن به پاسخگویی به نگرانی های جامعه بین ‏المللی چیزی نیست که با انتخاب آقای سارکوزی به وجود آمده باشد: سه قطعنامه دیگر شورای امنیت در ‏مورد ایران (1696، 1737، 1747) با حضور آقای شیراک در ژوئیه 2008، دسامبر 2006 و مه مه ‏‏2007 به تصویب رسیدند. از آن گذشته، نه قبل و نه بعد از انتخاب آقای سارکوزی، سیاست دولت فرانسه ‏محدود به تنها اعمال فشاربر ایران نبوده است. از همان ابتدا، فشار ها همواره با میل به مذاکره و گفتگو با ‏ایران، در صورتی که ایران فعالیت های حساس هسته ای خود را متوقف کند، همراه بوده است. مذاکره با ‏ایران می توانست بر پایه همکاری های بسیار گسترده با این کشور صورت گیرد که نمونه هایی از آن با ‏جزئیات، درپیشنهاد اول اروپا (فرانسه، آلمان، انگلیس) در سال 2005، و بعد ها در پیشنهاد اروپا، آمریکا، ‏چین و روسیه منعکس شده است. آخرین نسخه تجدید نظر شده و بهبود یافته این پیشنهادات، که در ماه مه به ‏تائید شش کشوررسیده، به زودی به مقامات ایرانی ارائه خواهد شد.‏

‏ این پیشنهادات، علاوه بر در بر داشتن موارد مشخص در راستای ثبات و شکوفایی ایران (امنیت منطقه ای، ‏اقتصاد، انرژی، کشاورزی، هوانوردی، محیط زیست و زیرساخت ها) شامل پیشنهادات همکاری در زمینه ‏انرژی هسته ای صلح آمیز نیز هست. مایلیم مردم ایران بدانند که نیت ما هیچ گاه محروم کردن آنها از ‏دسترسی به انرژی هسته ای نبوده است. بر عکس رئیس جمهور فرانسه با اعتقاد به اینکه این نوع انرژِی ‏متعلق به آینده است، به برخی از کشور ها، که به تعهدات بین المللی خود پایبند هستند، پیشنهاد بهره گیری از ‏تخصص فرانسه را در این زمینه ارائه داده است. تنها مانع ما در جهت حرکت به سوی این چشم انداز وسیع ‏آن است که مقامات ایرانی نتوانسته اند جامعه بین المللی را از صلح آمیز بودن ماهیت برنامه هسته ای خود ‏مطمئن سازند؛ چیزی که توسعه این گونه فعالیت ها را مساله ساز کرده است. تناقض در اینجاست که ایران ‏با دنبال کردن فعالیت غنی سازی، که از نقطه نظر اقتصادی بی معنی است، عملا آن کشور را از هر گونه ‏همکاری با آمریکا یا اروپا محروم ساخته است.‏

ما همچنان برای این وجه از سیاست خود اهمیت فوق العاده ای قائل هستیم. به دنبال تصویب قطعنامه 1803، ‏فرانسه بیانیه مشترکی را امضا کرد که بر اساس آن تاکید شده بود که شش کشور [مذاکره کننده با ایران] ‏مجموعه پیشنهاداتی را که در سال 2006 به ایران ارائه داده بودند، مورد تجدید نظر قرار داده و آن را ‏واضح تر و مشخص تر سازند که این پیشنهادات جدید به زودی به مقامات ایرانی عرضه خواهند شد. ما ‏امیدواریم مقامات ایرانی ها قانع شوند که سیاست های را در پیش گیرند که مردم ایران را به خواست های ‏مشروع خود برای توسعه، شکوفایی وثبات، برسانند. معنی تعلیق [غنی سازی اورانیوم] ایجاد شرایط مناسبی ‏برای مذاکره در جوی از اطمینان است که بتوان در آن، به توافقی که گویای منافع ایران و پاسخگوی نگرانی ‏های بین المللی باشد دست یافت.‏


‎ ‎دولت فرانسه تا چه حد امکان دارد فشار اقتصادی و سیاسی علیه جمهوری اسلامی ایران را ‏افزایش دهد؟ از دیدگاه دولت شما حد این فشار کجاست؟‎ ‎

ما حد مشخصی را برای این فشار تعیین نکرده ایم. چرا که وضع تحریم ها اقدامی دیپلماتیک است که هدفش ‏قانع کردن مقامات ایرانی به تبعیت از تعهدات بین المللی است. با رویکردی که قبلا توضیح دادم، ما باید تشدید ‏تحریم ها را توام با آمادگی دائمی برای مذاکرات به جلو ببریم و تا جایی ادامه دهیم که ایران از قطعنامه های ‏شورای امنیت سازمان ملل پیروی کند. این تنها هدف تحریم های بین المللی است که به صورت سراسری، ‏توسط اکثریت قاطع سازمانی که نماینده جامعه بین المللی است، یعنی شورای امنیت سازمان ملل، مورد تائید ‏قرار گرفته. این تحریم ها، به خودی خود، هدف نیستند و هیچ کس مایل نیست مردم ایران را تحت فشار ‏بگذارد. ما از تاریخ غنی و میراث فرهنگی ایران و نیز از توان بالقوه اقتصادی و استراتژیک آن در ‏خاورمیانه آگاه هستیم و تنها آرزویی که داریم توسعه روابط ویژه با ایران و تحکیم روابط دراز مدت میان ‏ایرانیان و فرانسویان است. ولی تا زمانی که مقامات ایران از حرکتی که مورد انتظار جامعه بین المللی است ‏سر باز می زنند، ما چاره ای جز تشدید تحریم ها نداریم.‏

‏ ‏

‎ ‎فرض کنیم ایران تعلیق غنی سازی اورانیوم را بپذیرد، آیا آنگاه سایر مسائل، نظیر حقوق بشر، به ‏عنوان مسائل داخلی نگریسته می شوند؟‏‎ ‎

حقوق بشر را هیچ گاه نمی توان به عنوان موضوعی داخلی در نظر گرفت. ایران با امضای تعدادی از ‏معاهدات بین المللی متعهد شده است که به این معاهدات پایبند باشد و اصول و استاندارد های آنها را زیر پا ‏نگذارد (از جمله: محاکمه در شرایط غیر انسانی و تحقیر آمیز؛ ایجاد محدودیت بیان و گردش اطلاعات، ‏مجازات مدافعین حقوق بشر و فعالان جنبش زنان، و تبعیض علیه اقلیت ها به خصوص اقلیت های قومی و ‏دینی).‏

از آن گذشته رابطه ای میان بحران بین المللی ناشی از برنامه هسته ای ایران و اقدامات فرانسه در دفاع از ‏حقوق بشر در ایران وجود ندارد. تعهد فرانسه به بهبود وضعیت حقوق بشر، در هر کجا لازم باشد، در ایران ‏و یا هر کشور دیگری که احساس کنیم وضع نامطلوبی وجود دارد، به جای خود باقی است. موضع اعلام شده ‏ما در این زمینه، با دوران قبل از بحران هسته ای تفاوتی نکرده است. دلیلی ندارد این موضع را، اگر موفق ‏شویم - که امیدوارم بشویم - بحران هسته ای را حل کنیم ولی شرایط حقوق بشر در کشور شما بهبود محسوس ‏پیدا نکند، تغییر دهیم. لذا موضع ما در زمنیه حقوق بشردر هیچ شرایطی این نیست که از آن برای اعمال ‏فشار، همراه با فشار های دیگر، برای تعلیق فعالیت های حساس هسته ای توسط ایران استفاده کنیم.‏

این موضع در تطابق کامل با خط مشی اتحادیه اروپاست که به مجموعه ای از ارزش ها دراین زمینه پایبند ‏است و مرتبا آن را اعلام کرده (تحرکات دیپلماتیک در تهران، اعلامیه ها؛ بیانیه های هیات وزیران و امثال ‏آن). در زمینه حقوق بشر، در دو موضوع مهم را باید مورد توجه قرار داد: اول اینکه اتحادیه اروپا، تا سال ‏‏2005 در پیشبرد مذاکرات مربوط به حقوق بشر به عنوان شرط پیشرفت تجارت و همکاری میان اروپا و ‏ایران موفق بود. دوم اینکه اتحادیه اروپا مرتبا تمایل خود را برای از سر گیری گفتگوها میان ایران و اتحادیه ‏اروپا در باره حقوق بشر، که توسط ایران قطع شد، اعلام کرده است.‏


‎ ‎بسیاری معتقدند که منشا اغلب تنش های میان جمهوری اسلامی ایران و جامعه بین المللی فقدان ‏دموکراسی در ایران است؛ چرا که اگر در ایران انتخابات آزاد برگزار می شد، اساسا آقای احمدی نژاد به ‏ریاست جمهوری نمی رسید. در این راستا، برخی از هموطنان من احساس می کنند غرب به طور غیر مستقیم ‏به آقای احمدی نژاد و متحدین وی کمک کرده است تا بر فضای سیاسی کشور حاکم شوند. این گروه، به ‏عنوان مثال به انتخابات سال 2004 مجلس در ایران اشاره می کنند که طی آن تندروها، از طریق نوعی ‏‏”کودتای آرام” موفق شدند تقریبا تمامی اصلاح طلبان (از جمله بسیاری از نمایندگان مجلس) را از کاندیدا ‏شدن باز دارند که این کار حتی به تحصن نمایندگان مجلس هم منجر شد. ولی بی تفاوتی جامعه بین المللی در ‏این خصوص، شرایطی را فراهم آورد که افراطیون اطمینان یافتند این نحوه برگزاری انتخابات، تبعات بین ‏المللی منفی برای آنها نخواهد داشت. تا چه حد این انتقاد را می پذیرید که که غرب با بی تفاوتی خود در ‏مقاطعی چون انتخابات 2004، به تسلط تندروها بر ایران کمک کرده است؟‎ ‎

ما تا سر حد امکان به نتایج انتخابات در ایران اهمیت داده ایم و نگرانی خود را در هر جا لازم بوده اعلام ‏کرده ایم. ما هم فکر می کنیم حتی با وجود انتخابات، دموکراسی در ایران ناقص است. ما نگرانیم از اینکه در ‏شرایط فعلی، حق انتخاب محدودی از میان کاندیداها برای مردم ایران باقی می ماند، بخصوص با روند ‏گزینش کاندیدا ها توسط ارگانی مثل شورای نگهبان، که اغلب هم به ضرر اصلاح طلبان تمام می شود. ما به ‏این مساله اهمیت زیادی می دهیم که حق انتخاب مردم ایران، که با مشارکت خود در انتخابات مختلف نشان ‏داده اند به حیات سیاسی کشور خود اهمیت می دهند، باید به آزاد ترین وجه ممکن تامین شود.‏

شما به طور مشخص به انتخابات مجلس در سال 2004 اشاره کردید. در این رابطه کلیه ملاحظاتی که هم ‏اکنون توضیح دادم در مواضع اعلام شده فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی مورد تاکید قرار گرفته است. ‏برای مثال وزرای اروپایی، در نشستی در 23 فوریه در بروکسل، تصریح کردند: “شورای وزیران اروپا ‏انتخابات ایران را در نشست 20 فوریه مورد بحث قرار داده و خاطرنشان می کند که ظرف ده سال گذشته ‏مردم ایران پیشرفت های زیادی در جهت آزادی های سیاسی کرده و در انتخابات فوریه 2000 [مجلس ششم] ‏به وضوح خواست خود را به انجام اصلاحات نشان داده اند. با عطف به این پیشینه، شورا از اینکه تعداد ‏زیادی از کاندیداها، از جمله برخی از نمایندگان فعلی مجلس، از شرکت در انتخابات محروم شده اند، و از ‏اینکه مردم ایران نتوانسته اند نمایندگان خود را انتخاب کنند، مراتب تاسف و نارضایتی خود را اعلام می ‏نماید. شورا همچنین ابراز امیدواری کرد ایران دوباره به راه اصلاحات و دموکراسی باز گردد.“‏

در حاشیه نشست این شورا، وزیر خارجه فرانسه اظهار داشت: “ما مراتب نگرانی خود را از نحوه برگزاری ‏انتخابات پارلمانی 20 فوریه ابراز می کنیم. نگرانی ما از رد صلاحیت تعداد کثیری از کاندیدا هاست که ‏باعث شده مردم ایران نتوانند به آرامش و وضوح خواسته های خود را بیان کنند.“‏

همین موضع به وضوح اخیرا، نه تنها توسط سخنگوی وزارتخانه ما، که به وسیله رئیس اتحادیه اروپا نیز ‏درمورد آخرین انتخابات مجلس ایران در 14 مارس 2008 نیز بیان شده است.‏

 

‎ ‎آیا شما مطمئن هستید که مذاکره کنندگان ایرانی در پرونده هسته ای، مقامات ارشد خود (خصوصاً ‏رهبر جمهوری اسلامی) را به درستی در جریان وخامت شرایط فعلی قرار می دهند؟ آیا شماهیچ گاه به این ‏موضوع فکر کرده اید که خطرات فوری و واقعی پیش روی حکومت و کشور را با رهبر ایران در میان ‏بگذارید و یک کانال مستقیم ارتباطی را با وی باز کنید؟‎ ‎

ما هیچ کانالی را برای گفتگو با مقامات ایرانی کنار نمی گذاریم. تماس اصلی من با همتای ایرانی ام، آقای ‏منوچهر متکی، صورت می گیرد. ولی به هرحال، منطقی است همان طور که مقامات ایرانی از امکان ‏دسترسی به شخص اول حکومت ما برخوردارند، ما هم از امکان دسترسی به رهبر جمهوری اسلامی ‏برخوردار شویم. ‏


‎ ‎برخی تحلیلگران باور دارند که تحریم های بین المللی علیه ایران بیشتر باعث تضعیف بخش ‏خصوصی شده تا حکومت. درواقع، بسیاری از شرکت های خصوصی در نتیجه تحریم ها از ادامه فعالیت ‏خود بازمانده اند و مجبور شده اند صحنه را به نفع شرکت های رقیب وابسته به دولت و سپاه پاسداران خالی ‏کنند که علی رغم تحریم های موجود، راه های خاص خود را برای تأمین اقلام لازم از خارج کشور دراختیار ‏دارند. نظر شما در این مورد چیست؟‏‎ ‎

تحریم های بین المللی علیه ایران، به خودی خود هدف نیستند. تحریم ها گروه خاصی از ایرانی ها را هدف ‏نگرفته اند و منظور از آنها بوجود آوردن مشکل برای شرکت هایی نیست که مشغول معاملات قانونی و ‏مشارکت در بهبود وضع مردم ایران هستند. هدف این تحریم ها حاکمان ایران و سازمان هایی هستند که این ‏حاکمان، در جهت منافع خود از آنها استفاده می کنند. من خاطر نشان می کنم که علت این تحریم ها، سیاست ‏هسته ای فعلی ایران است که باعث ناخشنودی به حق جامعه بین المللی و همسایگان این کشور شده است. ‏


‎ ‎مهمترین مساله فرانسه با جمهوری اسلامی چیست؟ آیا روشن شدن تکلیف رابطه میان ایران و ‏اسرائیل جزو خواسته های فرانسه از جمهوری اسلامی است؟‏‎ ‎

فرانسه مرتباً مراتب نگرانی عمیق خود را نسبت به اظهارات مقامات بلندپایه ایران درقبال اسرائیل ابراز ‏کرده است. تکرار چنین بیاناتی از سوی یکی از اعضای سازمان ملل درباره یک عضو دیگر، می تواند تنها ‏به خشم و انزجار منتهی شود. چنین اظهاراتی اثر منفی فوق العاده ای بر نگرش فعلی جامعه بین المللی نسبت ‏به ایران دارند، زیرا اعتبار مقامات ایرانی را در ایفای نقش ثبات بخش در بحران های منطقه ای خدشه دار ‏می کنند. ما فکر می کنیم این به نفع همه، خصوصاً ایران است که در یک فضای مسوولیت پذیر، برای ‏رسیدن به شرایطی آرامتر در خاور نزدیک و خاور میانه اقدام کنند.‏

‏ ‏

در هر صورت این مساله، تنها مایه نگرانی ما نیست. در واقع، همان طور که گفتم علاوه بر جوانب منطقه ‏ای، برنامه هسته ای و اوضاع حقوق بشر هم مایه نگرانی ما هستند. من امیدوارم دیپلمات های فرانسوی و ‏ایرانی در حل و فصل همه این مشکلات، ارتقای روابط میان دو کشور و تامین منافع مشترک دو کشور و دو ‏ملت موفق شوند. ‏