روزنامه شرق در گزارشی نوشت: گردشگر که باشی اول از هر چیز، حواست به ساختمانهای زیبای تاریخی کاخ گلستان میرود. زیبایی و هوای خوب کاخ تو را در محوطه نگه میدارد، آنقدر که دلت نمیخواهد آنجا را بگذاری و به شلوغی و آلودگی شهر برگردی. در این میان کمتر کسی است که به شرایط نگهداری درختان و خالیبودن حوضهایی که تکمیلکننده زیبایی و حال خوب اینجا هستند، توجه کند.
بعد از گشتی در محوطه بخشهای مختلف کاخ متوجه میشوم که به جز حوض ورودی سایر حوضها مدتهاست که بیآب بودهاند و حتی شرایط نگهداری خوبی ندارند. از سربازهای داخل محوطه که بهنوعی نقش راهنما را هم دارند میپرسم، میگویند، شهرداری آب به کاخ میرساند و از چند باغبان که میپرسم همین جواب را میگیرم. میپرسم اینجا قنات داشته و نباید نیازی به بیرون از کاخ داشته باشد، میگویند، خیلی سال است دیگر قناتی در کار نیست، قناتها خشک شدهاند. مترو که آمد قناتها خشک شدند.
کاخ زنده است و با وجود شرایط کمآبی که کل شهر را دربر گرفته، نسیم خنک درختان به صورت میخورد. پای درختان با شیلنگهایی پرآب میشود و باغبانها شیلنگ به دوش اینور و آنور میروند. عمارت بادگیر در حال مرمت است تا جلوی تخریب بیشتر و احیانا افتادن کاشیها روی سر گردشگران را بگیرند. در دل کاخ گلستان اتفاقات خوبی در حال رخدادن است که مدیر موزه برای تعریفکردن شرح اقداماتش فرصت زیادی میخواهد. او میگوید در شرایطی که اعتبارات کم است و مشکلات زیاد، باید اهم و فیالاهم کنیم. پروین صدر ثقهالاسلام اضافه میکند: در دل این کاخ، سه هزار سند تاریخی مهم بوده که تاکنون دستهبندی و ثبت نشده و حالا این کار را شروع کردهایم، شیشههای قدیمی کاخ را در حال مرمت و ثبت داریم. چندین کتاب تاریخی را در نوبت ثبت ملی گذاشتهایم، هنوز بخشهای زیادی از کاخ در حال مرمت و احیا هستند و همه اینها از ما وقت و هزینه میگیرد. حالا تصور کنید که در این میان به دلیل اشتباهات مدیران مترو و شهرداری در سالهای قبل، قناتهای این کاخ و جاهایی دیگر در بازار خشک و خفه شده و در این سالها با یک چاه که آن هم پارسال خشک شد، روزگار گذراندیم.
کلمه