اسراییل در میان انقلاب های عربی است و آینده این کشور با صحنه سیاست در خاورنزدیک عجین شده. آیا وضعیت ژئوپلیتیکی اسراییل واقعاً متحول گشته؟ سباستین بوسوا، محقق در دانشگاه بروکسل و “بنیاد ژاک برک” در رباط و کارشناس امور اسراییل و فلسطین به سؤالات لوموند در رابطه با حمله اسراییل به ایران پاسخ داده است.
بنیامین نتانیاهو در اوایل بهار عربی گفت که نگران نابودی اسراییل است. امروز نظر او در رابطه با این انقلاب ها چیست؟ آیا مواضع متحدان عربی اسراییل از مواضع تل آویو فاصله گرفته؟
نخست وزیر اسراییل هرگز این تصور را به ذهن نیاورده که اسراییل نابود شود. او بنا به دلایل سیاسی انواع تهدیدهای بالقوه را برمی شمرد. تا زمانی که اسراییل از حمایت بی قید و شرط ایالات متحده سود می برد، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. البته حق با شماست که در ذهن دولتمردان یهود نگرانی هایی وجود دارد. با ظهور بهار عربی در اوایل سال ۲۰۱۱، دولت اسراییل دیگر هیچ تضمینی ندارد. اخوان المسلمین در تونس، مصر و مراکش به پیروزی هائی دست یافته و مواضع حماس نیز در منطقه تقویت شده است.
امروز برخی جناح های سیاسی در اسراییل تهدید به حمله علیه تأسیسات هسته ای ایران می کنند. آیا به نظر شما چنین اقدامی می تواند به تحقق بپیوندد؟
من فکر می کنم این یکی از شیوه های دولت اسراییل است تا از حل و فصل جنبش های اجتماعی و مسأله فلسطین دوری کند. و همچنین بودجه تخصیص یافته برای مسایل دفاعی را دست نخورده نگاه دارد.
شاید تهدید ایران وجود داشته باشد، ولی این تهدید بیش از حد بزرگ نمایی شده است. زمانی که اسراییل در سال های ۱۹۶۰ به کمک فرانسه به سلاح اتمی دست یافت، نظر هیچ کس را جویا نشد. اگر اصل بازدارنده اتمی برپایه تعادل میان طرفین است، چرا تاکنون هیچ وزنه ای در خاورمیانه در برابر اسراییل قرار نگرفته تا تعادل برقرار شود؟
چرا ایران یا هر کشور دیگری نمی تواند سلاح اتمی داشته باشد؟ من فکر می کنم که اسراییل به یک دشمن جدید نیاز دارد و به نظر می رسد که این خطر از داخل خود اسراییل ظاهر شود.
از اوت ۲۰۱۱، زمانی که این کشور شاهد بزرگ ترین تظاهرات مردمی در تاریخ خود بود، دولت اسراییل به واقع هراسید. به همین دلیل نتانیاهو به حمایت جناح افراط گرای مذهبی و ملی احتیاج دارد تا بتواند اهمیت تخصیص بودجه دفاعی را توجیه کند. آیا به ایران حمله خواهد شد یا خیر؟ پیش بینی آن سخت است، ولی احتمال آن قبل از انتخابات آمریکا بسیار کم است.
و اگر این اتفاق پس از انتخابات روی دهد، چه خواهد شد؟
ابتدا باید بپرسیم: این حمله چه سودی خواهد داشت؟ بسیاری از اسراییلی ها معتقدند که یک حمله نظامی ماه ها طول خواهد کشید تا نتیجه بدهد، به ویژه که تأثیر و کارآمدی بمباران ها علیه تأسیسات زیرزمینی ایران نیز زیر سؤال رفته است.
من براین باورم که نفوذ امروز ایران در منطقه نیز، با توجه به وضعیتی که این کشور دارد، بیش از حد واقعی برآورد می شود: شکاف میان رهبر انقلاب و محمود احمدی نژاد؛ کاهش رهبری این کشور در منطقه که دیگر در محور تشیع به عنوان الگو شناخته نمی شود. پس حمله آمریکا و اسراییل چه فایده ای خواهد داشت؟ به ویژه که دو حمله اخیر ارتش اسراییل علیه لبنان در ۲۰۰۶ و علیه غزه در ۲۰۰۸ به شکست انجامیده. حزب الله و حماس نیز همچنان در صحنه حضور دارند. اکثر ناظران در اسراییل معتقدند که در صورت حمله به ایران، مواضع حکومت اسلامی تقویت خواهد شد.
منبع: لوموند، ۱۶ مارس
