تمام دنیا یک طرف من یک طرف، عزیزم، عززززززیزم
من نمی دانم چرا هر وقت به این داستان “ سید و شیخ” محمد قوچانی فکر می کنم، یاد حکایت مرد ترسا و دختر فریبکار یا داستان کنیزک و بهرام گور می افتم، حالا چه ربطی دارد بماند. البته اصولا معلوم نیست ربطی داشته باشد یا نه، ولی به هر حال ربط داشته باشد یا نه، امروز، رعدی زد و برقی زد و آسمان شکافت و زمین الیگودرز جر خورد و شیخ مهدی کروبی نامزدی خودش را رسما اعلام کرد. حالا خیلی خوش پروپاچه است، هر روز هر روز هم می رود حمام و اعلام می کند که من آمدم، من امروز می خواهم نامزد بشوم، من امروز واقعا نامزد شدم، من امروز واقعا واقعا بعنوان نامزد ثبت نام کردم…. خب؟ دستت درد نکند، خدا خیرت بدهد. مرسی عزیزم. از لطف شما ممنون. خوب کردی نامزد شدی. علاوه بر اینها شیخ اصلاحات که فعلا در حال تئوریزه شدن توسط “کیسینجر اصلاحات” است، علاوه بر اینکه رسما اعلام کرد “ من آمدم” بطور غیر رسمی هم اعلام کرد “ بقیه نیایید”. وی گفت: ”در میان اصلاح طلبان فقط باید یک نفر کاندیدا شود.” آگاهان از این جمله نتایج زیر را بسرعت گرفتند که:
1) ما اصلاح طلب هستیم.
2) فقط یک نفر از اصلاح طلبان نامزد باید بشود و ما شدیم.
3) بقیه بروند جلو بوق بزنند….
در همین راستا، اداره راهنمایی و رانندگی از کلیه بوق زنندگان خواست جلوی بیمارستان، در ساعات نیمه شب و در هنگام عبور ماشین عروس هیچ کس بوق نزند. البته ابعاد حضور انتخاباتی شیخ اصلاحات از ثبت نام وی فراتر رفت و باعث شد که موسوی لاری پس از سالها غیبت کبری و صغری و نتیجه، اعلام کند که “ آمدن کروبی و خاتمی ربطی به هم ندارد.” به همین دلیل می شود نتیجه گرفت که اصلاح طلبان در انتخابات آینده می توانند دو تا رای بدهند، یکی به کروبی و یکی به خاتمی و قضیه حل است. البته هدایت آقایی از حزب کارگزاران اعلام کرد که “ اعلام کاندیداتوری خاتمی هنوز منتفی نشده است.” من فکر کنم منتفی شده باشد، ولی چون آقایان فکر ما را هم می کنند، نمی خواهند دو تا خبر بد را با هم بدهند، مبادا ما و بقیه دچار سکته شدید بشویم. فکر کنید در یک روز هم خبر بدهند خاتمی نمی آید، هم خبر بدهند کروبی می آید، با این دو مصیبت کجا برویم؟
کردان گیت قفل می شود
به نظر می رسد سر قضیه گیر کرده و بیرون نمی آید. البته فکر بد نکنید، منظور از قضیه همان وزیر کشور است و طبیعتا منظور از سرش هم همان سرش است . در هر حال بعد از اینکه وزیر کشور پذیرفت که مدرک دکترای آکسفورد تقلبی است و اعلام کرد که علیه کسی که آن مدرک را به او داده است، شکایت خواهد کرد و طبیعتا معلوم است که در این جور موارد کسی که به عنوان فروشنده مدرک تقلبی تحت تعقیب است، همه چیز دارد جز اسم، یک استاد دانشگاه گفت: “ کردان که جعلی بودن یک مدرک را تشخیص نمی دهد، چگونه در پست وزیر می تواند تقلب در انتخابات را تشخیص بدهد؟” در همین راستا برخی سووالات فعلا حائز اهمیت است:
1) طبیعتا آدم باید خیلی احمق باشد که فکر کند عوضعلی کردان( مواظب باشید تا هفته بعد اسمش تبدیل به اسفندیار دانشجو نشود، چون بعید نیست وزیر کشور تا امروز با اسم مستعار وزارت کرده باشد.) چون جعلی بودن مدرکش را تشخیص نداده است، به همین دلیل باید تقلب در انتخابات را بتواند تشخیص بدهد… اتفاقا قضیه را یک جور دیگر باید دید؛ چطور ممکن است کسی که نمی تواند یک مدرک تحصیلی تقلبی برای خودش جعل کند، می تواند یک انتخابات تقلبی برگزار کند؟
2) چیزی که فعلا اثبات شده این است که وزیر کشور به مجلس، رئیس جمهور، ملت، دولت، رهبری و شورای نگهبان دروغ گفته، که دروغ گفتن به هر کدام از این مقامات یا نهادها خودش جداگانه کار سختی است، اما آنچه واضح و مبرهن است این است که ایشان هنوز وزیر کشور است و به دلیل عمق حقیقت جویی و راستگویی و مخالفت با دروغ هنوز کسی با ایشان به عنوان دروغگو مشکل ندارد، و اگر هم مشکل داشته باشد، کاری نمی تواند بکند. چون با وجود اینکه تقریبا همه با ایشان مخالفند و هیچ کس با ایشان موافق نیست، هنوز کردان وزیر است. حالا فرض کنید همین آقای کردان یک انتخابات تقلبی برگزار کرد، تقلبش هم آنچنان آشکار بود که مثل جعل مدرک آکسفورد فورا مطرح و اثبات شد( در حقیقت مثل یک نظارت بین المللی بر انتخابات) و حتی قضیه چنان جدی بود که خودش هم پذیرفت که مدرک جعل کرده است، با همه این فرضیات فکر می کنید که اگر معلوم شد که انتخابات تقلبی بوده است( مثل حالا که معلوم شده مدرک وزیر تقلبی بوده است) می خواهیم چه غلطی بکنیم؟
3) به نظر من غیر از اینکه وزیر کشور قدرت تشخیص این را نداشت که بفهمد مدرک دانشگاه آکسفورد او تقلبی است، موارد دیگری هم وجود دارد که وزیر کشور نمی دانست و به نظر من ندانستن آنها برای هر وزیر کشور خوبی کلا جالب است. مثلا اینکه وزیر کشور نمی دانست که دکترایش افتخاری است یا نیست، و نمی دانست که اگر افتخاری است حتما باید یک کاری کرده باشد که به افتخار آن دانشگاه آکسفورد به او دکترا داده باشد. و از همه مهم تر اینکه اگر دکترای او افتخاری نیست، یک وزیر بهتر است بداند که برای دریافت دکترا آدم باید یک کارهایی بکند، نه اینکه هیچ کاری نکند…..
در هر حال از این سووالات زیاد مطرح است، اما مساله بسیار مهمی که توسط علی مطهری مطرح شد و نزدیک بود ما هم فکر کنیم ممکن است این حرف درست باشد این بود که علی مطهری گفت “ ما به اصل دروغگویی اعتراض داریم.” وی توضیح نداد که چرا فقط به دروغ های کردان معترض هستند و مشکلی با رئیس جمهور که هفته ای شش روز در حال بیان حقایق است، ندارند؟
گلشیفته و صدای آمریکا
آقا! هر کسی در این مدت مرا دید گفت: عکس های گلشیفته فراهانی را دیدی؟
با خودم گفتم به قول رضا زاده یا ابوالفضل! چه فاجعه ای رخ داده.
یکی از دوستان می گفت: گلشیفته فراهانی لخت رفت روی فرش قرمز.
من هرچه فکر کردم که اصولا کسی بدون لباس روی فرش قرمز نمی رود و اصولا ممکن است لباس آدم مثلا باز باشد یا مثلا کوتاه باشد یا اینکه اصلا لباس آدم کوتاه نباشد، بلکه قدش دراز باشد، چون نتیجه خیلی فرق نمی کند، خیلی خانمها لباس شان کوتاه نیست، بلکه خودشان دراز هستند، ولی نتیجه اش یکی است، در هر حال فکر کردم چطور ممکن است گلشیفته فراهانی لخت رفته باشد روی فرش قرمز؟ راستش را بخواهید اینقدر هم به من گفتند که می ترسیدم به عکس ها نگاه کنم. بالاخره خودم را قانع کردم و عکس ها را دیدم، بیچاره دختر مردم. یک جوری می گویند لباس لخت، آدم فکر می کند طرف استریپ تیز کرده.
بچه ام، یک لباس تمیز و مرتب و مشکی کاملا خانمانه پوشیده بود و در مجموع از نظر نوع لباس خیلی با لباس های خانم شیرین عبادی لباس اش فرق نمی کرد، تنها فرقش این بود که خانم عبادی فرق احمدی نژاد و خاتمی را نمی دانست، اما گلشیفته فراهانی هم فرق احمدی نژاد و خاتمی را می داند و هم دختر بهزاد فراهانی است که خودش موضوع بسیار مهمی است.
حالا این وسط صدای آمریکا هم گیر سه پیچ داده که حتما برای دختر مردم در همان لحظه ورود به آمریکا دردسر درست کند، او هم بچه معقول می فهمد صدای آمریکا اصولا موضوع محترمی نزد ایرانیان نیست، مصاحبه نکرده. حالا چه اجباری است؟ به نظر من که گلشیفته بسیار عاقلانه رفتار کرده و من فکر می کنم بعنوان یک هنرمند خوب و باشعور بیخودی خودش را نباید دست این لمپن های اپوزیسیون بدهد. اصلا معلوم نیست این صدای آمریکا چه نذری کرده است که حتما باید روی سر هر کسی که از ایران خارج می شود یک سطل گند و کثافت بریزد؟ تفصیلات قضیه بماند برای بعد.
فعلا دکتر گفته نباید زیاد کار کنی.