برانون مادوکس
اگر ایران سلاح هستهای بدست آورد، اسرائیل به آن کشورحمله نظامی میکند. این نمایشی ترین اظهارنظر رسمی از زمان آغاز بررسی استراتژیک موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک (آیآیاساس) در ارزیابی سالیانه مشکلات جهان بود.
مارک فیتزپاتریک متخصص تکثیر (سلاح هستهای) این موسسه و تحلیلگر مشهور ایران گفت: “اسرائیل نمیتواند تحمل کند که ایران سلاح هستهای داشته باشد.”
فیتزپاتریک که یک مقام سابق وزارت امور خارجه آمریکا است، استدلال کرده است که ایران در موقعیتی قرار دارد که می تواند در دوره ریاست جمهوری پرزیدنت اوباما یک سلاح هستهای بسازد. وی همچنین عنوان کرده است که تلاشهای باید متمرکز بر کشیدن “خط قرمزی” بین توانایی ساختن بمب و انجام عملی آن باشد.
استنتاج دوم این بود که اکثر یا تمام سربازان (خارجی) باید افغانستان را در دو سال آینده ترک کنند و توسعه اقتصادی باید به مهمترین تلاش خارجیها تبدیل شود. جان چیپمن، مدیر این مرکز مطالعات و تحقیقات اقرار کرد که اکنون توسعه فقط با امنیتی که سربازان خارجی فراهم میکنند امکانپذیر است. درگزارش او از این وضعیت انتقاد شده است.
اما اگر این دومطلب را کنار هم بگذارید، متوجه لحنی نامطمئن در مورد وضعیت جهان – و نیز نفوذ آمریکا – در این گزارش میشوید. به نظر می رسد این نظر، یک سال پس از اینکه بحران اقتصادی توجه تمام رهبران را به خود جلب کرد ومساله مبارزه ده ساله با تروریسم را به کناری زد،رویکرد درستی باشد.
آمریکا علیرغم افزایش نیروهای خود در افغانستان، ممکن است در حال عقبنشینی محتاطانه از دیگر مشکلات باشد، مگر اینکه به اجبار با آن درگیر شده باشد، مانند ریسک تسلیحات هستهای ایران، یا حمله اسرائیل به ایران. چیپمن گفت، اوباما ممکن است استدلال کند که در درون آمریکا: “بله، ما میتوانیم”؛ اما بطور فزاینده ای در خارج: “نه، نمیتوانیم”.
آیا این نشان از زوال آمریکا دارد؟ این گزارش به قدرت گرفتن کشور های جی-20 اشاره میکند، البته با این موخره که اندازه آن و برخورد بین منافع اعضای آن دستیابی به پیمان را دشوار میکند. این گزارش تصمیم آمریکا مبنی بر”جنگ نظامی علیه گروههای تروریستی که حد غایی توان نظامی آمریکا را بر ملا ساخت” سرزنش میکند.
چنین تحلیلی برای موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک یک تغییر جهت محسوب میشود چرا که به هر حال همین موسسه بود که “پرونده” هشداردهنده ای در مورد تسلیحات عراق، که شدیدا بر تونی بلر تاثیر گذاشت، را ارائه کرد. به هر حال قطعیت مفرط درمطالعات موسسات مطالعاتی و تحقیقاتی یک ارزش به حساب می آید ولی فقط زمان در مورد نادرست بودن آن قضاوت خواهد کرد.
یا شاید هم در مورد صحت آن. این گزارش دورنمایی شایسته از موقعیت آمریکا ترسیم می کند چرا که می گوید “در درازمدت، به نظر منطقی میرسد که موقعیت نسبی آمریکا نمیتواند به دوران بلافاصله پس از فروپاشی اتحاد شوروی برگردد… اما توجه واقعی به انتخاب باراک اوباما در سراسر جهان نشان داد که آمریکا به هیچ وجه فقط یک قدرت بر تر نیست.”
ضعف اصلی در درک این مطلب است که چگونه چین توانسته بر بحران جهانی فائق آید. بزرگنمایی موفقیت چین راحت است ولی به هر حال، رشد آن کشور در ماههای اخیر سرعت گرفته است و به راحتی میتواند به رقم 8 درصد، در سالی بسیار چالشبرانگیز، دست یابد. آنچه مسلم است نفوذ چین به صورت غیرقابل اجتنابی در حال افزایش است.
منبع: تایمز آنلاین، 16 سپتامبر