مسئولان دولت پدیده “فرار مغزها” را به رسمیت نمی شناسند. پس از محمود احمدی نژاد، این بار نوبت به وزیر علوم دولت او رسیده که با انتقاد از مباحثی که تحت این عنوان مطرح می شود، بگوید: “فرار مغزها را قبول ندارم”. کامران دانشجو، با این ادعا که “فارغ التحصیلانی که در کشور ماندهاند، نخبه و چه بسا نخبهتر هستند و مملکت خود را بیشتر دوست دارند” گفته است: “برخی افراد مطرح میکنند 400 نفر از بورسیهها به کشور بازنگشتهاند، اما این مطلب را مطرح نمیکنند که این تعداد افرادی که باز نگشتهاند، در طول 30 سال و از میان بیش از 12 هزار و پانصد نفر دانشجوی بورسیه بوده است و اینکه عنوان میشود دانشگاههای ممالک دیگر قدر دانشجویان ما را بیشتر میدانند، درست نیست و به نوعی توهین به مردم محسوب میشود.”
اظهارات وزیر علوم در حالی مطرح می شود که به گزارش شبکه فن آوری اطلاعات ایران، نتایج تحقیقات دیگری که در سطح دانشگاه های معتبر ایران انجام شده، نشان می دهد به طور متوسط از هر۱۸ نفری که از سوی دانشگاه برای کسب تخصص به کشورهای توسعه یافته اعزام شده اند، تنها۳ نفر به ایران بازگشته اند.
پیش از این محمود احمدی نژاد هم در سفری که اردیبهشت ماه سال 86 به کشور امارات متحده عربی داشت، آنگاه که در برابر نخبگان و تجار ایرانی مقیم آن کشور درمورد بحث فرار مغزها از کشور مورد پرسش قرار گرفت، گفته بود: “برخیها با تعبیر غلط از عنوان فرار مغزها استفاده میکنند. در حالیکه ما فرار مغز نداریم زیرا میبینیم بسیاری از ارزشهای فرهنگی ملتهای شرق آسیا حاصل سفر ایرانیهاست ولی دوست داریم هر ایرانی هر توانمندیای که دارد در داخل مرزهای ایران صرف کند.”
ایران، رتبه اول دنیا در فرار مغزها
مهاجرت متخصصین رشته های مختلف از ایران و ورود آنها به بازار کار یا مراکز آموزش عالی کشورهای توسعه یافته که در سال های پس از انقلاب اسلامی شدت بیشتری گرفته، اصطلاحا به “فرار مغزها” مشهور شده است.
صندوق بین المللی پول در گزارش سال 2009 خود ایران را به لحاظ مهاجرت نخبگان، در میان ۹۱ کشور در حال توسعه یا توسعه نیافته جهان، دارای مقام نخست معرفی کرد. بر اساس این گزارش سالانه بین ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار نفر از ایرانیان تحصیل کرده برای خروج از ایران اقدام میکنند. خروج سالانه این تعداد از کشور معادل سالیانه خروج ۵۰ میلیارد دلار سرمایه از کشور است.
منحنی این مهاجرت با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد، و سرعت گرفتن روند “پاک کردن محیط دانشگاه از وجود عوامل نفوذی لیبرال و سکولارغرب” بالا گرفت. با اجرای این طرح بسیاری از اساتید شاخص و اعضای برجسته هیات های علمی دانشگاه های سراسر کشور به صورت اجباری بازنشسته یا رسما اخراج شدند. همزمان با تصفیه اساتید، تعداد زیادی از فعالین دانشجویی با احکامی مانند تعلیق از تحصیل، اخراج از دانشگاه یا حتی زندان مواجه شدند.این در حالی است که مسئولان عالیرتبه نظام، از جمله آیت الله خامنه ای همچنان به غیراسلامی بودن دانشگاه هاانتقاد دارند و حتی سخن ازلزوم “انقلاب فرهنگی دوم” در دانشگاه ها می رود.
مجموعه شرایطی که مراکز آموزش عالی و دانشگاه های کشور را به فضایی نا امن برای دانشگاهیان تبدیل کرده و موجب مهاجرت بسیاری از دانشگاهیان و نخبگان علمی کشور شده است.
طبق آمار منتشره از سوی سازمانها و نهادهای دولتی مانند هفته نامه سازمان مدیریت و برنامه ریزی، از هر ۱۲۵ دانش آموزی که در سه سال گذشته در المپیادهای جهانی رتبه کسب کردهاند، 90 نفرهم اکنون در دانشگاههای آمریکا تحصیل میکنند. نخبگانی که بسیاری از آنان دیگر جهت زندگی دائم به ایران باز نمیگردند.
همچنین آنگونه که صندوق بین المللی پول اعلام کرده در حال حاضر بیش از ۲۵۰ هزار مهندس و پزشک ایرانی و بیش از ۱۷۰ هزار ایرانی با تحصیلات عالیه در آمریکا زندگی میکنند. طبق آمار رسمی اداره گذرنامه، در سال ۸۷ روزانه ۱۵ کارشناس ارشد، ۳/۲ دکترا و در مجموع ۵۴۷۵ نفر لیسانس از کشور مهاجرت کردند. به موجب گزارش صندوق بین المللی پول بیش از ۱۵ درصد سرمایههای انسانی ایران به آمریکا و ۲۵ درصد به کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی اروپا مهاجرت میکنند.
در میان ایرانیان مقیم آمریکا که از نظر درآمدی در بین مهاجرین از برترین گروهها هستند، ۳۰ درصد شان در زمینه مدیریت و ۲۰ درصد در زمینه های فنی و امور دانشگاهی مشغول کارند. همچنین صدهزار ایرانی مقیم آلمان در سالهای گذشته ۲۰۰۰ جلد کتاب منتشر کرده اند، در حالیکه ۲ میلیون ترک مهاجر آلمان تنها ۱۰۰ جلد کتاب منتشر کرده اند.
صندوق بین المللی پول “بیکاری، سطح پائین درآمد اساتید و نخبگان، نارسائی های مالی و اداری، کمبود امکانات تخصصی-علمی و بی ثباتی سیاسی و اجتماعی” را از علل اصلی مهاجرت ایرانیان ذکر کرده است.مهاجرینی که آمارها حکایت از رسیدن تعداد آنان به بیش از4 میلیون نفر دارد.
پرجاذبهترین کشورها برای فرار مغزهای ایرانی براساس گزارش “مهاجرت نخبگان از ایران” که در کتاب “آسیبهای اجتماعی ایران، نگاهی به آینده” از سوی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام منتشر شده، کشورهای آمریکا، کانادا، فرانسه، هلند و برزیل است.
راهتان باز است
قبول نداشتن بحث فرار مغزها منحصر به وزیر علوم فعلی نیست. سلف اودر همین وزارتخانه مهاجرت نخبگان ایرانی به خارج از کشور را نه تنها به معنای فرار مغزها ندانسته بلکه آن را یک “فرصت” توصیف کرده بود.
محمد مهدی زاهدی، وزیر علوم در دوره قبلی دولت احمدی نژاد در حاشیه همایش بزرگ ایرانیان خارج از کشور در سال 88 با اعلام مخالفت خود با بحث فرار مغزها اعلام کرده بود: “من فرار مغزها را قبول ندارم چرا که دنیای امروز دنیایی نیست که تصور کنیم نخبگان حتما باید در مکانی خاص یا موطن خود مستقر شوند.”
وی گفته بود: “معقول ترین حالت این است که بدانیم نخبگان مهاجرت می کنند نه فرار. آیا نخبگان ایرانی که در سراسر جهان برای کشور نام آوری می کنند فرار کرده اند؟”
زاهدی افزوده بود: “مهاجرت افراد لیسانس و فوق لیسانس به دیگر کشور ها برای ادامه تحصیل یا کار بسیار خوب است چون بسیاری از این افراد به کشور بازمی گردند و کشور از وجود آنان بهره مند می شود.”
وی تصریح کرده بود: “حتی اگر نخبگان ایرانی به وطن بازنگردند و در هر جای دنیا که نام ایران را پرآوازه کنند جای افتخار دارد.”
بحث درباره فرار مغزها در ایران البته عمری به اندازه جمهوری اسلامی دارد.
پیش از این آیت الله خمینی، بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران در آبان ماه 1358 گفته بود: “منافقین هی میگویند مغزها دارند فرار میکنند. به جهنم که فرار میکنند. این دانشگاه رفتهها، اینها که همه اش دم از علم و تمدن غرب میزنند، بگذارید بروند. ما این علم و دانش غرب را نمیخواهیم. اگر شما هم میدانید که اینجا جایتان نیست فرار کنید. راهتان باز است.”