‏سال وحدت به روایت دولت مهرورز

امید معماریان
امید معماریان

po_memarian_01.jpg

همزمان با نام گذاری سال جاری توسط مقام رهبری به “سال وحدت”، طی ماه های گذشته حجم برخورد با ‏نیروهای دگراندیش ومنتقدان درسطوح مختلف افزایش چشم گیری پیدا کرده است. ازهمین رو اندک اندک فهمیدن ‏اینکه چنین وحدتی به چه معنی است و چه کسانی قراراست کارگزار برقراری اش باشند پدیده ایی می ‏شودغیرقابل فهم. ‏

در خوش بینانه ترین حالت، به نظر می رسد مقامات دولت محمود احمدی نژاد برداشتشان از آنچه رهبری گفته اند ‏این است که وحدت یعنی اینکه همه را مجبور کنید مثل “ما” فکر کنند. به این معنی که منتقدان را خاموش، ‏دگراندیشان را زندانی، فعالان حقوق بشر را دربند وفعالان جامعه مدنی را تحت فشار قراردهید تا وحدت “خودی ‏ها” شکل بگیرد وصدای دیگری ازجامعه به گوش نرسد. این بخشی از تفسیری است که “ سال وحدت” رهبری ‏برای جامعه ایرانی با روایت “دولت مهرورز” به همراه آورده است. ‏

یعنی درسالی که قراربوده وحدت نیروهای سیاسی واجتماعی شکل بگیرد ودستگاه های دولتی با ایجاد شرایطی ‏متفاوتی زمینه تحمل بیشتر آنها توسط حاکمیت را فراهم کنند، با تشدید سختگیری های موجود، شرایط روز به ‏روز برای کسانی که نگاه متفاوتی نسبت به بخش هایی از قانون و نحوه تصمیم گیری های خرد وکلان و اداره ‏کشور دارند، دشوارتر می شود. ‏

این درحالی است که با توجه به مجموعه تهدیداتی که ایران طی سالهای گذشته با آن مواجه بوده وهر روز نیزبر ‏ابعاد وعمق آن افزوده می شود، وحدت نیروهای سیاسی اجتماعی می تواند در هدر رفتن نیروهایی که برای مقابله ‏با چنین وضعیتی می توانند کارایی داشته باشند، موثر باشد. اما برخورد های سلبی بخش هایی از دولت همچون ‏وزارت کشور و اطلاعات با نیروهای جامعه مدنی( مانند دستگیری سهراب رزاقی وعمادالدین باقی واین ‏موردآخری مریم حسین خواه) ویا صدور احکام بی منطق وغیرقابل دفاع( مانند صدور حکم سنگساروصدورحکم ‏زندان وشلاق برای دلارام علی)، نگهداشتن دانشجویان برای ماه ها درزندان (مورد سه دانشجوی امیرکبیر) ودهها ‏موارد دیگر به نظر می رسد که تفسیر حکومت از “وحدت” با معنای لغت نامه ای ومصطلح آن متفاوت است. ‏

هرچه هست نتیجه چنین وارونه انگاری مفاهیم باعث شده است در وضعیتی که کشور بیش از هرزمان دیگری ‏نیازمند این است که هم چند صدایی از آن به گوش برسد و هم دیدگاه های مختلف بتوانند به طرح نظرات خود به ‏به ترسیم دقیق تهدیدات بپردازند، تنها یک صدا از ایران خارج شود. صدایی که هیچ پیام خوشی به همراه ندارد و ‏تنها نمایندگی بخشی ازجامعه سیاسی ایران را می کند که به قدرت در اشکال مختلفش دسترسی دارند و از شنیده ‏شدن صداهای دیگر به شدیدترین وجه آن جلوگیری می کنند.‏

ثمره چنین یکدست سازی فضای سیاسی واجتماعی کشور وبستن منفذهایی که منتقدان سیاست های دولت می توانند ‏درآن نفس بکشند این می شود که وقتی درجشنواره مطبوعات می خواهند مطبوعات ناقد را انتخاب کنند، روزنامه ‏کیهان ورسالت (شریعتمداری وانبارلویی) جایزه منتقد سال را دریافت می کنند. هیچ انتخاب دیگری به این ‏روشنی نمی توانست از ثمره یکدست سازی دولت درجامعه ایرانی پرده برداری کند. دراین میان روزنامه کیهان ‏که سردمدار پرونده سازی ها و دخالت درپرونده های امنیتی و انتشار مطالب کذب علیه بسیاری از فعالان جامعه ‏مدنی وسیاسی است، به دلیل برخی خرده گیری هایی که نسبت به توزیع غنایم کرده است، می شود منتقد سال. ‏

درواقع وقتی برای دولت مهرورز یا کارگزار ایجاد وحدت ـ دستورالعمل رهبری- کیهان منتقد به حساب می آید، ‏آن موقع حساب بقیه که دیگر معلوم است. ‏

این تفسیر مختلفی که مقامات حکومتی از واژگان مختلف دارند البته منحصربه “وحدت” نمی شود. مفاهیمی مانند ‏امنیت ملی، موقعیت منطقه ای وملی، آزادی های انجمنی، حقوق بشر، تورم، آوردن پول نفت سر سفره و مواردی ‏ازاین دست نیز هم وقتی زیر دست دولت مهرورز می رود معنی دیگری پیدا می کنند که با آن چیزی که مردم ‏انتظار دارند، کاملا متفاوت است. آنگونه که اندک اندک زبانی که مقامات حکومتی استفاده می کنند، یا غیرقابل ‏فهم به نظر می رسد، یا باید تفسیرهای عجیب وغریبی از آن کرد. خداعاقبت وآخر ما واین دولت را به خیر کند. ‏