رونق اندیشه، نه رونق زبان

نویسنده

» مانلی / شعر امروز ایران؛ معرفی حسن صفدری

ایلیا معمار

 

حسن صفدری شاعر و مترجم اصفهانی ساکن ایران که بیست سال ساکن امریکا بوده و در همان دیار هم جایزه ای به عنوان شاعر دریافت کرده است، جزء آن دسته از هنرمندان معاصر است که در سابقه ادبی خود از دوستی و هم صحبتی با بیژن جلالی تا شاعران دهه هفتاد مانند علی عبدالرضایی و شاعران جوان دهه هشتاد را دارد، او تا کنون چندین مجموعه از اشعار خود را انتشار داده که آخرین آن مجموعه شعر کوه صفه شامل دو شعر بلند با نام های کوه صفه و کاپادوکیا است. شعر کوه صفحه تنها شعری است که در وصف کوه صفه اصفهان که تفرج گاهی معروف و دارای قدمت تاریخی کهن است تا امروز در ادبیات فارسی سروده شده است. صفدری را می توان شاعری مستقل با طبیعت شاعرانی غنایی دانست که بیشتر وابستگی به نوع شعر گفتاری معمول در دهه شصت شمسی در آن دیده می شود. نمی توان گفت سرنوشت و تاثیر اشعار صفدری بر جهان معاصرش به عنوان یک حضور فوق‌العاده و زیبایی شناسی منحصر به فرد چیست، زیرا اساساً آثار او چنین داعیه ‌ای ندارند، اما می‌توان اینطور گفت که شعر صفدری مخاطبانی دارد که در تنهایی خود، آهسته و آرام شعر او را می خوانند و آن را پشت سر می گذارند، جهان اشعار صفدری رونق اندیشه را در خود دارد، اما چندان توجه ای به رونق و تازگی زبان ندارد.

 

هلهله

به خواهشَت سرکج می کنم

و به تأییدت پلک می زنم

تا بنوازی ام

در هیاهوی هلهله ای

حجابت را پس می زنم

ای عروس با کره ام

تا بگویم: هیچ چیز بهتر از هیچ چیز نیست

 

خواب

بالش خسته از خوابهای قدیمی را

زیر سرت می گذارم

شاید یادآری

در کجای خوابم زیسته ای

 

گلوله و شاعر

قرن روسپیان باکره

و پسران فاحشه

و عاشقان دل خسته ی

آهن و آجر

و رویای رنگ های ناممکن

چه بینوا زمانی

که گلوله ها را هدف

شاعرانند

 

حیاتِ حیاط

خشت بر آب زد نیست

اگر نیندیشی،

عشقه زندگیم

توئی.

سنگ رویم بگذار

یا سنگ تمام بگذار

ای همه هستی من

 آذر 91

اصفهان

 

هیزم

پیش از آنکه هیزم

آتشدانی شوم

رشد کن

سبز شو

بر من بپیچ

از سرما برهانم

ای عشقه ای

که هنوز

در کنار منی