صفحه چهار فصل در بخش قاب اختصاص دارد به معرفی طراحان و کاریکاتوریست ها در سراسر جهان. این شماره به “گیلرمو موردیلو” آرژانتینی می پردازیم.
بدون شرح خنده دار
“گیلرمو موردیلو” متولد 1932 بوئنوس آیرس، شاید معروفترین آرژانتینی باشد که شهرتش را نه از طریق فوتبال که طراحی کارتون کسب کرده است. او حتی از همکار و هم وطن اش “کینو” محبوب تر است هرچند محبوبیت بیشتر، دلیلی بر کیفیت بالاتر نمی شود. کما اینکه “روان اتکینسون” (آقای بین) محبوبیت بیشتری از “وودی آلن” دارد اما “تعطیلات آقای بین” حتی به پای کمدی های سی سال پیش “آلن” هم نمی رسد.
در هر حال شکی نیست که موردیلو استاد طراحی کارتون های بدون شرح خنده دار است و مقایسه اش با این کمدین های سینمایی چندان هم بی ربط نیست چون یک وجه اشتراک مهم با آنها دارد؛ “اتکینسون” و “وودی آلن” در طی چند دهه، شمایلی از خود بر پرده ی سینما خلق کرده اند که ذهن ما را شرطی و آماده ی خندیدن کرده، دیدن آقای بین با آن میمیک صورت و وودی آلن با عینک ته استکانی اش ناخودآگاه خنده بر لبان ما می آورد، حتی پیش از آنکه اتفاقی کمیک افتاده باشد! موردیلو هم مشابه این کار را با خلق کاراکتر ثابت معروف اش انجام داده؛ موجود خنگی با کله، دماغ و هیکل گرد و پفکی و چشمان زُل دایره ای که بیش از نیم قرن هنرپیشه ی ثابت کارتون ها، انیمیشن ها، کتاب ها و کارت پستال های اش بوده است. کارتونیست آرژانتینی حتی اگر بی نمک ترین ایده اش را بر صفحه آورده باشد-که کم پیش نمی آید-پیشاپیش ما به آدمک یا حیوانات مضحک او خندیده ایم! جالب این که او توانسته ساختار و آناتومی بانمکِ آدمک اش را تسری دهد و تمام جمادات و نباتات و حیوانات را در دنیایش به همان روال طراحی کند. در واقع دنیای کارتونی موردیلو یکی از کاملترین، خاص ترین و منحصربه فرد ترین دنیاهای کارتونی است که حتی میز و صندلی و تخته سنگِ آن هم مهر و امضای کارتونیست را بر خود دارد. او در عین حال تصویرگر فوق العاده ای است و کار با رنگ را عالی انجام می دهد. بعضی آثارش چنان زیبا رنگ آمیزی شده اند که کمال نقاشی های کلاسیک را به یاد می آورند، شاید به همین خاطر، فکاهه های کم مایه ترِ رنگی اش بیشتر، حس و حال کارت پستال های تبریک تولد و کریسمس را به بیننده می دهند تا یک کارتون قابل بحث و اثرگذار.
گاهی احساس می کنیم دنیای کارتونی کامل و رنگ و وارنگ موردیلو او را بلعیده، فرو داده و اسیر خود کرده است. همانطور که “روان اتکینسون” اسیر طلسمِ آقای بین شده و هربار می خواهد قالب بشکند و جدی یا متفاوت باشد نمی تواند، موردیلو هم انگار محکوم است با آن کاراکتر ابله و دماغ گنده فقط ما را بخنداند، محدودیتی که مثلاً “کینو” از دام آن رسته چرا که کاراکتر یا مجموعه کاراکترهایش انعطاف بیشتری برای انتقال طیف وسیع تری از ایده ها- از فکاهه تا طنز سیاه- دارند.
با این حال نباید بی انصاف بود، موردیلو با همین کاراکتر، آثار عمیق و ماندنی کم ندارد. او مانند “کینو” استاد کارتون های چندقابه-استریپ-است و در بهترین آثارش کمال تکنیکی با ایده ای درخشان ترکیب می شود و ترکیبی حیرت انگیز می سازد که علاوه بر خنداندن، ما را به اندیشه هم وا می دارد. مجموعه کارتون هایش درباره ی فوتبال، گلف، عشق، … نشان دهنده ی قدرت بالای طنزپردازی او است.
محبوبیت عام فوق العاده ی آثار موردیلو امضاء هنری او را تبدیل به مهر تجاری معتبری کرده که بر هر کالایی بخورد درآمد هنگفتی نصیب او می کند. بخیل نباشیم. تجارت با کارتون هم نبوغ و استعدادی در حد موردیلو می خواهد!