عربستان سعودی، کویت و امارات متحده عربی مبلغ 12 میلیارد دلار از درآمدهای نفتی خود را برای کمک به مصر دادند که میتواند هدیهای برای ارتش مصر محسوب شود، که محمد مرسی و اخوان المسلمین را از قدرت پایین کشید.
حذف مرسی در داستان ناتمام مصر لحظه بزرگی را رقم زده است. اما برای اسلامگراهای کشورهای دیگر هم سئوالهایی را پیش کشیده است. آیا میتوانند در جاهایی که قدرت را در دست دارند باقی بمانند یا میتوانند در جاهایی که قدرت ندارند به قدرت برسند؟ آیا کودتا علیه رهبر بزرگترین کشور دنیای عرب – که محبوب و شایسته نبود- و بصورت دموکراتیک انتخاب شده بود، می تواند به این نتیجه برسد که آنها از صندوق رای دوری کنند و به خشونت روی آورند؟
بشار اسد که دشمنانش را تندروهای جهادی مینامد پس از برکناری مرسی «سقوط اسلام سیاسی» را ستود. این موضوع اسد را با عربستان سعودی، که از شورشیان سوریه حمایت میکند، در یک موضع قرار داد. ترکیه و تونس که هر دو توسط احزاب اسلامی اداره میشوند، هر دو این کودتا را محکوم کردند. ایران هم همینطور.
کمک اقتصادی از کشورهای خلیج فارس هم استراتژیک است و هم سیاسی: عربستان از طرفی میخواهد مصر با ایران مقابله کند و با آمریکا نزدیک بماند. این امر اما از طرفی نگرانی داخلی از قدرت اسلام سیاسی اخوان المسلمین را نشان میدهد. عامل دیگر همسایه تک روی آنها یعنی قطر است که در دوران مرسی فعالیت اقتصادی زیادی در مصر داشت و از طریق شبکه الجزیره او را مورد ستایش قرار داده بود.
یکی از تحلیلگران موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک میگوید: “کشورهای خلیج فارس میتوانند با یک مصر ضعیف بسازند اما نمیتوانند مصر مشکلدار را با سیاست خارجی بیهدف تحمل کنند. وقتی خاور نزدیک در تلاطم است و ایران و عراق هم در تمام مسایل استراتژیک ساز مخالف میزنند، آنها باید مطمئن باشند که از جهت غرب امن هستند.”
متخصصان هشدار میدهند که شکست اخوان المسلمین میتواند موضعگیری اسلامگراهای رادیکال را، که هیچوقت به دموکراسی یا انتخابات اعتماد نداشتند، تقویت کند و الجزایر در سال 1991 و حماس در سال 2006 را مثال میآورند تا ثابت کنند که چطور به مسلمانان اجازه نمیدهند قدرت را در دست بگیرند. ویدیوهای قدیمی رهبر القاعده، ایمن الظواهری، دوباره دست به دست میچرخد که دقیقا همین نکته را میگوید. ندیم شهادی از چتهام هاوس میگوید: “مرسی و اخوان المسلمین در جایی بودند که مسئولیت داشتند؛ حالا میتوانند ادعای قربانیشدن بکنند تا افراطیون مشروعیت پیدا کنند.”
مصریهایی که از اقدام ارتش علیه مرسی حمایت کردهاند اعتقاد دارند نزول اخوان بخشی از یک روند گستردهتر است. هانی شکرالله ستوننویس چپگرا میگوید: “من مطمئن هستم که ما شاهد سحرگاه احیای اسلام نه تنها در مصر بلکه در سراسر جهان عرب هستیم. اسلام تا مدتها فقط گزینه ای در برابر برای دیکتاتوری های سکولار بود. این دیدگاه به مدت سی سال غالب بود؛ دیگر اینطور نیست.”
احتمال دیگر این است که اسلامگراها در جاهای دیگر از تجربه مصر درس بگیرند و رفتار دیگری در پیش بگیرند؛ از قدرت دوری کنند و نمونه جنبش های تونس و مراکش را دنبال کنند و با احزاب دیگر همکاری کنند.
منبع: گاردین، 12 ژوئیه