وزیر آموزش و پرورش از امضای تفاهم نامهای میان آموزش و پرورش و حوزههای علمیه خبر داده که بر اساس آن، “نقش روحانیت در مدارس کشور پررنگ تر میشود”. علیاصغر فانی گفته است که “اهمیت و تاثیر حضور روحانیت و کارشناسان دینی در مدارس کشور برکسی پوشیده نیست و آموزش و پرورش نیز بر این مهم اذعان دارد.” به گفته او این موافقتنامه موجب استفاده بیشتر “آموزههای قرآن و عترت” در نظام آموزشی کشور خواهد شد.
این موافقتنامه گام دیگری در راستای افزایش تعامل حوزه و مدرسه محسوب میشود، تعاملی که گرچه قدمهای نخستین آن در سالهای پس از انقلاب اسلامی برداشته شد اما از سال ۸۸ با تاسیس “ستاد همکاریهای وزارت آموزش و پرورش و حوزه علمیه” در وزارت آموزش و پرورش چهرهی جدیتری به خود گرفت. طرحهایی مثل استقرار دائم روحانی در مدارس هم از سوی همین ستاد پیشنهاد شده است. بررسی روند حضور حوزویان در آموزش و پرورش نشان میدهد عزم حوزه علمیه برای گسترش نفوذ در آموزش و پرورش و در دست گرفتن مدیریت مدارس جدی است، از آن سو دولت نیز با این حضور مخالفتی ندارد.، چنانچه تا کنون با امضای تفاهمنامههایی این روند را تسهیل کرده است.
بسیاری از کارشناسان این تلاش را در راستای تربیت کودکان و نوجوانان مطابق میل حکومت میدانند، یک کارشناس مسائل آموزشس پیشتر به روز گفته بود: “هم حوزههای علمیه و هم طیفهای تندروی حاکمیت از خروجی آموزش و پرورش راضی نیستند و در واقع به دنبال این هستند که دانش آموزان را به سمتی که مطلوب حاکمیت است هدایت کنند.”
ورود حوزه؛ مخدوش شدن استقلال آموزش و پرورش
علاوه بر طرحهایی مثل استقرار دائم روحانی در مدارس و حضور فعال حوزویان در تالیف و تدوین کتابهای درسی، تلاشهای بسیار دیگری هم برای جهت دادن به افکار کودکان و نوجوانان و شکلگیری شخصیت آنها مطابق میل حکومت انجام شده است. جذب و تربیت هزاران دانشآموز مداح یکی از این اقدامات بوده است. محمد بنیادی، مدیر کل دفتر دفتر نماز قرآن و عترت وزارت آموزش و پرورش مهرماه گذشته با اشاره به اینکه 25 هزار مداح دانشآموز جذب شده است، گفته بود: “شعار ما این است که پا منبری درست کنیم نه فوق منبر. این شعار بدان معناست که این دانشآموزان مداح، شوری را ایجاد و مهیا کنند برای سخنوران و خطیبهایی که میخواهند خطبهها را بخوانند.” تعداد تعداد هیات های مذهبی مدارس نیز در دوره وزارت علی اصغر فانی افزایش یافته و از ۱۵ هزار به ۱۶ هزار هیات رسیده است.
اما یکی از بحثبرانگیزترین این طرحها واگذاری برخی مدارس به حوزه علمیه بوده است. “همکاری مشترک برای راهاندازی و توسعه مدارس امین وابسته به حوزه علمیه” موضوع تفاهمنامهای است که آذرماه گذشته به امضای حوزه علمیه برادران استان تهران و اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران رسید. بر اساس این تفاهمنامه با انتخاب حوزه علمیه و توافق اداره کل آموزش و پروش، برخی مدارس دولتی به مدارس وابسته به حوزه علمیه تبدیل میشوند، همچنین قرار است هر سال به شمار این مدارس افزوده شود.
مهران مجیدی، نماینده ستاد همکاری حوزه علمیه و آموزش و پرورش در خصوص این تفاهم نامه گفته است: “این حرکت در چارچوب احکام دینی و مقررات نظام جمهوری اسلامی در راستای اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش با محوریت و نشر اندیشه تبعیت از ولایت فقیه، رعایت شئون و نهادینه سازی و ضابطهمند کردن تمام فعالیتها از جمله سیاستهای مدنظر است.” اظهار نظری که به وضوح نشاندهنده تمایل حوزه علمیه برای تربیت دانشآموزان به روش مطلوب حاکمیت است و حکایت از عدم رضایت حاکمیت از وضع موجود دارد. چنانچه جواد بهشتی، مشاور وزیر آموزش و پرورش در امور قرآنی، توسعه فرهنگ اقامه نماز و عترت هم پیشتر صراحتا گفته بود از خروجی مدارس راضی نیست: “دانش آموزی که پس از ۱۲ سال از مدرسه فارغ التحصیل میشود دارای خروجی مناسبی از لحاظ دانش، بینش و انگیزش دینی نیست.”
شیرزاد عبداللهی، کارشناس مسال آموزشی همان زمان در یادداشتی که در روزآنلاین منتشر شد متن تفاهم نامه را برای جامعه فرهنگیان کشور تحقیرآمیز و برخورنده دانست و نوشت: “بر اساس این تفاهم نامه… مدیریت حوزه با استقرار روحانی ثابت، مدیریت تربیتی مدارس وابسته را بر عهده خواهد گرفت. مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران با امضای این تفاهم نامه، سند بی صلاحیتی معلمان و مربیان و مشاوران و مدیران مدارس را امضا کرده و مدیریت دوگانه در مدرسه را پذیرفته است.”
عبدالهی در یادداشتاش یادآور شده بود: “این تفاهمنامه استقلال آموزش و پرورش را مخدوش میکند و احتمالا با قوانین و مقررات وزارت آموزش و پرورش هم در تعارض است. ضمن اینکه ورود مستقیم حوزهها به کار اجرایی با اصل استقلال حوزهها هم مغایر است.” به نوشته او: “از سوی دیگر فعالیت روحانی مدرسه، با اختیارات و وظایف مربیان و مشاوران و مدیریت مدارس تداخل پیدا می کند. ورود مستقیم حوزه در امور اجرایی مدارس از نگاه بدنه آموزش و پرورش ناخوشایند و نشانه بی اعتمادی دولت و حوزه علمیه به معلمان و مربیان تعبیر می شود و در آنها احساس تبعیض و سرخوردگی را تقویت میکند.”
مردم از مدارس وابسته به حوزه استقبال نمیکنند
گرچه سال ۱۳۸۸ اعلام شد که مطابق تفاهمنامهای بین وزیر آموزش و پرورش و مدیر حوزه علمیه قم، ۴۲۰۰ واحد آموزشی در سطح ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان برای ۵ سال در اختیار حوزههای علمیه قرار میگیرند، اما دو سال و نیم بعد روزنامه شرق خبر داد تعداد مدارس وابسته به حوزههای علمیه به ۱۰۰ مدرسه در کشور رسیده که البته سهم حوزههای علمیه در مدیریت مدارس کشور رو به افزایش است.
یک کارشناس مسائل آموزشی در خصوص میزان توفیق طرحهایی که منجر به نفوذ بیشتر حوزه در مدارس میشود به روزآنلاین گفته بود: “باید بگویم چنین طرحهایی تا به حال موفق نبوده، چون در طی این هشت سال فقط توانستهاند ۱۰۰ مدرسه حوزوی تاسیس کنند؛ مدرسههایی که برنامه ریزی فرهنگی به عهده پیمانکارهایی از حوزه است و در حاشیه هم برنامه رسمی آموزش و پرورش تدریس میشود.”
به اعتقاد او “استقبال از این مدارس در کلانشهرها بعید به نظر میرسد. در حال حاضر ۱۰۰ مدرسه وابسته به حوزه در کشور وجود دارد که سهمِ کمِ تهران فرضیه نا موفق بودن در کلان شهر ها را ثابت میکند، چرا که در تهران تنها ۱۷ مدرسه وابسته به حوزه وجود دارد.”
علی اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش دولت روحانی، گزینه اصلی او برای کسب رای اعتماد از مجلس نبود اما وقتی محمدعلی نجفی نتوانست نظر مساعد مجلس را جلب کند برای تصدی این سمت معرفی شد. او از همان روزهای نخست با تاکید بر سیاستهایی مانند “محرمسازی” مدارس دخترانه، مورد پسند اصولگرایان واقع شد و از سوی طیفهای گستردهای از کارشناسان مورد انتقاد قرار گرفت. پررنگ کردن حضور روحانیون در مدارس هم یکی از سیاستهایی است که رویههای دولت احمدینژاد را به خاطر میآورد.