آلفردو: در ایران همه هم‌جنس‌گرا هستند!

نویسنده

» پرده‌ی جادو

مصاحبه‌ی خیالی با کاراکتر فیلمِ “سینما پارادیزو”

مقدمه: جیم.دال کمالی نام خبرنگاری ناشناخته اما خبره‌ای است که ماموریت‌های ناممکن را انجام می‌دهد. پس از سفرِ غیرمترقبه‌ی “آلفردو”- شخصیت فیلمِ “سینما پارادیزو”- به ایران، جیم.دال کمالی با او مصاحبه‌ای درباره‌ی ایران، سینمای ایران و دلیل سفرش به ایران انجام داده که با هم می‌خوانیم.

جیم.دال کمالی: به ایران خوش اومدید آقای آلفردو. ابتدا می‌شه خودتون رو معرفی بکنید؟

آلفردو: فکر می‌کنم همه من رو می‌شناسن. چون گویا فیلم “سینما پارادیزو” بارها از تلویزیون شما پخش شده.

جیم. دال کمالی: بله! اما از اون‌جایی که این فیلم از شبکه‌های جم و فارسی‌وان پخش نشده، شاید مردم شما رو نشناسن.

آلفردو: خب من آلفردو هستم. قبلا آپارات‌چی سینما بودم تا این‌که چشمام نابینا شد…

جیم.دال کمالی: اما الان که خوش‌بختانه چشماتون می‌بینن…

آلفردو: بله به لطف وزیر محترم بهداشت شما آقای حسن هاشمی…

جیم.دال کمالی: که از وزیران متعهد و ارزشی هستند…

آلفردو: بله. بله. بسیار باارزش… نزدیک به صد و بیست هزار دلار خرج ِ عمل شد!

جیم. دال کمالی: بگذریم… می‌شه از دلیل سفرتون به ایران بگید.

آلفردو: برای عمل چمشام اومدم دیگه…

جیم.دال کمالی: اما منابعی به من گفتن که شما در یک ورک شاپ شرکت کردین…

آلفردو: پس این‌که بینایی‌م رو به دست اوردم، ایرانی‌ها که بسیار مهمان‌نواز هستند من رو به عنوان مهمان به یک ورک شاپ یا به قول خودشون کارخانه‌ی آدم‌سازی دعوت کردن.

جیم.دال کمالی: درباره‌ی موضوع این ورک شاپ و مدرسان‌اش می‌شه کمی برای ما صحبت کنید…

آلفردو: موضوع این‌طور که در برشور اومده بود، بذارید از رو براتون بخونم؛ چون شما زبان بسیار سختی دارید؛ “روش‌های بهینه‌سازی آثار نمایشی”. با حضور آقایان علی جنتی و محمد سرافراز؛ مهمان ویژه حسین شریعتمداری. که متاسفانه من افتخار آشنایی با هیچ‌کدوم‌شون رو نداشتم.

جیم. دال کمالی: کسانی که نام‌شون رو بردین “متولیان فرهنگی کشور” هستن…

آلفردو: زبون شما واقعا سخته. انگلیسی‌اش چی می‌شه این متولیان فرهنگی؟

جیم.دال کمالی: این یه عبارت بومیه. هنوز در لغت‌نامه‌ی آکسفورد به ثبت نرسیده؛ بگذریم. در این ورک شاپ چه خبر بود؟ با چه بخشی از فرهنگ ما آشنا شدید؟

آلفردو: برام بسیار جالب بود. من متوجه‌ی چند نکته شدم. ابتدا دیدم که سینمای سوررئال چه پیش‌رفتی در کشور شما داشته…

جیم.دال کمالی: سینمای سوررئال؟ مطمئنید؟

آلفردو: بله. من فیلمی دیدم که در اون از داخل گل و بلبل و سبزه و جنگل صدای گیتار و درامز و پیانو بیرون می‌اومد. فوق‌العاده عجیب و به اصطلاح هنری‌اش سوررئال بود. جالب‌تر این‌که من متوجه شدم در کشور شما همه هم‌جنس‌گرا هستن. این موضوع من رو خیلی سورپرایز کرد.

جیم.دال کمالی: اما رئیس دولت قبلی اعتقاد داشتن ما یک هم‌جنس‌گرا هم در کشور نداریم…

آلفردو: کی؟

جیم.دال کمالی: رئیس دولت قبلی. محمود احمدی‌نژاد.

آلفردو: به‌اش بگو بیاد تا من نشون‌اش بدم.

جیم.دال کمالی: چی رو؟

آلفردو: این‌که در ایران همه هم‌جنس‌گرا هستن. تو فیلمایی که تو ورک شاپ پس از بهینه‌سازی پخش شد، فقط مردا هم‌دیگرو می‌بوسیدن و زن‌ها هم فقط زن‌ها رو بغل می‌کردن. به نظرم وضعیت عجیبی بود اما مدرسان ورک‌شاپ گفتن آثار نمایشی آینه تمام نمای اجتماع‌ست. البته من که متوجه نشدم یعنی چی؛ اما بعدا که توضیح دادن متوجه شدم این فیلما جزو سینمای نئورئالیسم شما هستن.

جیم. دال کمالی: شما گشت و گذاری در شهر هم داشتید؟

آلفردو: متاسفانه خیر. ابتدا در بیمارستان بودم و بعد هم در این ورک شاپ شرکت کردم و حالا هم که در خدمت شما هستم. اتفاقا بسیار دوست دارم که جاذبه‌های توریستی کشور شما رو ببینم… شما در ایران کشیش دارید؟

جیم.دال کمالی: بله. در کشور ما همه‌ی ادیان آزادانه مشغول فعالیت هستن؛ البته به جز یهودی‌ها و بهایی‌ها و کسایی که مسیحی شدن و چند سری دیگه.

آلفردو: یعنی همه یه زنگوله دست‌شونه و تکون می‌دن تا یکی مثل من نگاتیوها رو قیچی کنه؟

جیم. دال کمالی: متوجه نمی‌شم…

آلفردو: شما مثل این‌که فیلم سینما پارادیزو رو ندیدین…

جیم. دال کمالی: متاسفانه نه. گفتم که هنوز از فارسی وان و جم پخش نشده.

آلفردو: در این فیلم یه کشیش بود که فیلم‌ها را بازبینی می‌کرد، اگر صحنه‌ای مورد تاییدش نبود، یه زنگوله رو تکون می‌داد تا من اون قسمت رو سانسور بکنم… خدا من رو ببخشه… البته من همه‌ی نگاتیوهای قیچی شده رو نگه می‌داشتم.

جیم.دال کمالی: حالا متوجه شدم منظورتون از کشیش چیه… در ایران تقریبا از هر سه نفر، دو نفرشون کشیش هستن.

آلفردو: جدی؟

جیم. دال کمالی: البته در ایران ما به‌شون می‌گیم آخوند…

آلفردو: چه کلمه‌ی سختی…. تلفظ این خ برای من خیلی سخته… اگه اجازه بدید به جای این کلمه از عبارت “مسئول بهینه‌سازی سینما” استفاده بکنم.

جیم. دال کمالی: این عبارت خیلی واضح نیست. چون اونا فقط سینما رو بهینه‌سازی نمی‌کنن. زنگوله‌شونو دم اتاق خواب مردم هم تکون می‌دن.

آلفردو: یعنی هم‌جنس‌گرایی در ایران آزاد نیست؟

جیم.دال کمالی: نه!

آلفردو: عجب! پس در کشور شما سینما و رسانه‌های نمایشی یکی از پیشگامان آزادی هستن. به خصوص فیلمی که در ورک شاپ پخش شد… اخراجی‌ها… که فکر می‌کنم فیلمی بود درباره‌ی چند مرد هم‌جنس‌گرا که برای به دست اوردن حق‌شون می‌جنگیدن و جلو توپ و تفنگ می‌ایستادن… کارگردان این فیلم کیه؟

جیم.دال کمالی: مسعود ده‌نمکی…

آلفردو: فکر می‌کنم اسم این مرد رو باید در کنار کسانی مثل تارکوفسکی و پازولینی و دیگران که به دنبال آزادی بشر از راه سینما و نمایش بودن نوشت. چطور جشن‌واره‌های خارجی تا به حال ازش تقدیر نکردن؟

جیم. دال کمالی: ایشون جایزه‌شون رو از دست رهبری گرفتن…

آلفردو: رهبری؟ ایشون از حامیان آزادی هم‌جنس‌گرایان هستن؟

جیم. دال کمالی: من فکر می‌کنم برای آشنایی بیش‌تر با این موضوع شما باید رفتن به ورک شاپ رو ادامه بدین. به خصوص در این بخش آقای شریعتمداری می‌تونن شما رو راهنمایی بکنن.

آلفردو: ایشون هم از رهبران جنبش آزادی هم‌جنس‌گرایان هستن؟

جیم. دال کمالی: نه ایشون از مخالفان جدی این موضوع هستن.

آلفردو: من واقعا گیج شدم… پس چطور فیلم آزادی‌خواهانه‌ی اخراجی‌ها در حضور ایشون پخش شد و ایشون هم خیلی خوش‌شون اومده بود؟

جیم. دال کمالی: این حاصل تفاوت فرهنگی ما و شماست…

آلفردو: تفاوت فرهنگی؟ می‌شه انگلیسی‌شو بگید…

جیم. دال کمالی: متاسفانه نمی‌دونم انگلیسی‌اش چی می‌شه. اما بذارید یه داستان واقعی رو براتون تعریف کنم تا متوجه این تفاوت فرهنگی بشید. یه آقا از مسئولان دولتی ایران در برزیل به استخر می‌ره و به بخش‌هایی از بدن یه دختر برزیلی دست می‌زنه. برزیلی‌ها فکر می‌کردن که تجاوز یا آزار جنسی رخ داده در حالی که تفاوت فرهنگی باعث چنین برداشتی شده بود.

آلفردو: یعنی برزیلی‌ها هم مثل من نمی‌دونستن در ایران همه هم‌جنس‌گرا هستن و فکر کردن اون آقای مسئول قصد و غرضی داره؟

جیم. دال کمالی: راست‌اش توضیح کامل‌اش خیلی سخته…

آلفردو: من متوجه شدم. تفاوت فرهنگی یعنی در کشور شما همه هم‌جنس‌گرا هستن اما کسی این موضوع رو نمی‌دونه. مخالفان هم‌جنس‌گرایی برای یه فیلم درباره‌ی هم‌جنس‌گراها دست می‌زنن و کل این وضعیت با این‌که از نئورئالیسم سرچشمه گرفته اما بسیار سوررئالیستی هست و نشات گرفته از بهینه سازی فرهنگیه…

جیم. دال کمالی: من دیگه مخم داره سوت می‌کشه. اگه اجازه بدین مصاحبه رو در همین جا تموم بکنیم.

آلفردو: اوکی. کاش در کشور شما شراب بود تا یه گیلاس به سلامتی هم می‌زدیم.

جیم. دال کمالی: هست… چی می‌خواین؟

آلفردو: اما تو فیلم‌هایی که تو ورک شاپ پخش شد همه کوکا می‌خوردن و یه نوشیدنی سفید به اسم دوغ…

جیم. دال کمالی: تفاوت فرهنگی رو فراموش نکنید… فقط بگید چی می‌خواین؟

آلفردو: یه بطری پِروسکو لطفا!

جیم. دال کمالی: الان زنگ می‌زنم بیارن…

آلفردو: به کی؟ شریعتمداری؟

جیم. دال کمالی: تقریبا!

آلفردو: عجب وضعیت سوررئالی!