همزمان با سخنان دادستان تهران، درباره “نزدیک بودن زمان محاکمه سران فتنه”، محمدرضا باهنر از نمایندگان با نفوذ اصولگرای مجلس هشتم، در نشست ماهانه جامعه اسلامی مهندسین، به افرادی که از نظر وی “سران فتنه” هستند تاخت و ریشه اعتراضات پس از انتخابات را به سال 78 نسبت داد.
باهنر در این زمینه گفت:“فتنه سال گذشته از یک اتفاق که انتخابات بود شروع شد. ریشه بسیاری از کارشکنی های ضدانقلاب در سال گذشته را باید در حوادث سال 78 جستجو کرد، این افراد هزینه های سنگینی را به نظام تحمیل کردند ولی در نهایت فتنه به ضرر مخالفین نظام تمام شد.”
سخنان باهنر، در حالی بیان شده که همزمان با تدارکات دولتی برای برگزاری ۹ دی، سالگرد تجمع سازمان یافته هواداران حکومت، آیتالله نوریهمدانی هم در سخنانی راهپیمایی روز نهم دی ماه را “سیلی محکم ملت ایران به جریان فتنه و اربابان آنها” نامید ه و تاکید کرده که: “انقلاب اسلامی نیز تاکنون پالایشهایی داشته است و با این پالایشها افراد نالایق از کاروان انقلاب کنار گذاشته شدهاند.”
باهنر و حوادث بعد انتخابات
اما سخنان باهنر، از آن جهت جلب توجه کرد که وی گرچه چندین بار علیه موسوی و کروبی موضع گرفته، اما همواره سعی کرده به عنوان فردی میانهرو، دولت و مخالفان آن رامورد نقد قرار دهد؛تا جایی که مواضع وی واکنشهای تند اصولگرایان حامی احمدینژاد را در پی داشته است.
وی از جمله افرادی بوده که باحذف موسوی، کروبی و اصلاحطلبان مخالف بوده و حتی زمانی در اینباره گفته: “خود من زمانی به یکی از این سران فتنه میگفتم شما اگر بخواهید اپوزیسیون درون نظام باشید خود من با تمام وجود از شما حمایت میکنم.”
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین، در یک نشست خبری در محل تشکل خود نیز، چنین درباره مخالفان جمهوریاسلامی سخن رانده بود: “درباره اپوزیسیون داخل با رعایت ضوابط و چارچوب های قانونی می توان به انها اجازه داشتن حزب، روزنامه و سایت داد.”
شاید همین مواضع باهنر بود که خشم اصولگرایان را برانگیخت. حمید رسایی، از حامیان تندروی احمدینژاد در مجلس، باهنر را متهم به حمایت از موسوی کرده و گفته بود: “باهنر در ایام انتخابات در جلسات مختلف با افرادی مثل محمد رضا تابش (رییس فراکسیون اقلیت) برای خاتمی پیام داده که زبان ما بسته است و امیدواریم شما برخی نکات را درباره دولت نهم مطرح کنید.”
مهدی کوچکزاده دیگر نماینده حامی احمدینژاد در مجلس نیز، باهنر را “امید تهمانده فتنه در مجلس” خواندو وی را چنین توصیف کرد: “مواضع آقای مهندس باهنر در مواردی خصوصا قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم از نظر بنده قابل نقد و غیر قابل پذیرش بوده است.”
این در حالی بود که برخی از اصولگرایان منتقد، همچون عماد افروغ، درباره نقش باهنر در مجالس هفتم و هشتم، چنین نظر میدادند: “باهنر در مجلس هفتم گرایش بیش از حدی به دولت پیدا کرده بود و اگر سئوال یا استیضاحی مطرح میشد یکی از کوششهای وی این بود که به گونهای سئوال را خنثی و استیضاح را از دستور کار خارج بکند و یا با لابیهای مستقیم و غیرمستقیم خود عدهای از نمایندگان را تشویق کند امضاهای خود را پس بگیرند… اگر ما تفاوتی میان وکیلالدوله بودن و وکیل مردم بودن قائل باشیم باهنر در مجلس هفتم به وکیلالدوله بودن بیشتر گرایش داشت.”
شاید همینگونه حملهها به باهنر بود که باعث شد وی مواضع تندتری درباره اعتراضات پس از انتخابات، اتخاذ کند. وی که پیش از این از سوی اعضای تشکل خود، متهم شده بود “یکی به میخ یکی به نعل میزند” در چرخشی صدوهشتاد درجهای، نه تنها موسوی و کروبی را “سران فتنه” خواند، بلکه هاشمیرفسنجانی و محمد خاتمی را نیز از جمله خواص مردود برشمرد: “از نظر ما موسوی و کروبی سران فتنه هستند. موسوی و کروبی در شکلگیری فتنه نقش اصلی داشتند، اما برخی از خواص مانند هاشمی و خاتمی که سکوت کردند خواص مردود شده هستند.”
این در حالی است که باهنر پیش از این درباره هاشمیرفسنجانی، چنین سخن گفته بود: “برخی دوستان میگویند همه این کسان را باید رها کنیم و به سراغ هاشمی برویم و محاکمه و دادگاهیاش کنیم. ما این را قبول نداریم، هر چند نقد جدی به بعضی مواضع جناب آقای هاشمی داریم.”
باهنر که زمانی اعلام کرده بود “اگر توصیه رهبری نبود احتمال داشت که 8 الی 9 نفر از وزرا رای نیاورند و این آغاز خوبی برای دولت نبود. تیزبینی رهبری باعث شد که چنین اتفاقی نیفتد و در مجلس تغییر تحلیل ایجاد شود” و بر این عقیده بود که مجلس در هر زمانی میتواند بحث عدم کفایت رییسجمهور را مطرح کند، چندی بعد نظر خود را تغییر داد: “طرح سئوال ازرییس جمهور که توسط علی مطهری پیگیری میشود، اقدام انفرادی و شخصی خود اوست. در این زمان این مساله به مصلحت نیست و مطهری باید هر چه زودتر این پروژه را متوقف کند.”