همزمان با انتشار خبر توافق هستهای جمهوری اسلامی و کشورهای غربی که بعد از ماهها مذاکره و اعطای امتیازات فراوان بدست آمد، بخشی از نیروهای سیاسی داخل ایران خواستار گسترش “سیاست گفتگو” در داخل کشور هم شدند.
مسعود پزشکیان، نماینده کنونی مجلس و وزیر سابق بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در کابینه سیدمحمد خاتمی، طی یادداشتی در روزنامه اعتماد که با عنوان “از گفتوگوی بینالمللی تا گفتوگوی ملی” منتشر شد، نوشت: “ما توانستیم با طرفی که دشمن کلاسیک نظام سیاسی ما را در ترکیب خود داشت به گفتوگو بپردازیم و از این میان محصولی مشترک به نفع طرفین ایجاد کنیم. این تجربهای است که دیر یا زود باید در بعد ملی هم به کار گرفته شود. در حالی که معجزه گفتوگو در بعد بینالمللی آن برای ما حاصل شده است در داخل همچنان دوقطبیها و چند قطبیهای سیاسی جامعه ایران را رنج میدهد.” پزشکیان اضافه کرد: “جامعهای که قطع به یقین گروهها و طیفها و نگرشهای موجود در آن فاصلهای به مراتب کمتر از فاصله نظامهای سیاسی ایران و امریکا از یکدیگر دارند و انطباق مواضع و منافع آنها به مراتب بیشتر و گستردهتر است. حالتی که قطعا زمینهسازی گفتوگو در داخل را بسی آسانتر از گفتوگوهای خارجی و دیپلماتیک میکند. سوال اساسی که باید بعد از توافق ایران و کشورهای ۱+۵ به آن پرداخته شود این است که چگونه تجربه مذاکرات و گفتوگوهای دو سال اخیر باید در ابعاد ملی تجلی پیدا کند؟”
همچنین حسین مرعشی، عضو حزب کارگزاران نیز در گفتگو با خبرگزاری ایلنا، ضمن اشاره به موفقیت مذاکرات خارجی گفت: “ما توانستیم به پیشرفت همراه عزت برسیم، اما باید از این موفقیت در سیاست خارجی درس گرفت و این را آویزه گوش خود کنیم که برای کارهای گران مرد کاردیده باید فرستاد. ملت ایران نیز مرد کار دیدهای را به نام حسن روحانی در سال ۹۲ به میدان فرستاد و او هم مردان کاردیدهای مثل ظریف، عراقچی، تختروانچی و صالحی را به مذاکرات فرستاد و توانستیم نتیجه دلخواه را کسب کنیم.” او اضافه کرد: “ما توانستیم با قدرتهای رقیب که دشمنی دیرینهای با ایران داشتند، سر یک میز گفتوگو کنیم و به نتیجه برسیم، اما چرا در داخل نمیتوانیم مشکلات خود را با گفتوگو حل کنیم. برای همین از آقای روحانی میخواهیم که پس از گفتوگوها و مذاکرات موفق بینالمللی گفتوگوهای عرصه سیاست داخلی را نیز پیگیری کنند.” حسین مرعشی همچنین با اشاره به نقش رهبر جمهوری اسلامی در این مذاکرات، تاکید کرد: “تجربه نشان داده هرگاه رهبری جمهوری اسلامی ایران بر روی موضوعی تمرکز میکند، توانستهایم آن را حلوفصل کنیم در موضوع هستهای نیز همین روند رخ داد. اگر این تمرکز در سیاست داخلی نیز صورت گیرد، قطعا بسیاری از مشکلات ما حل و فصل خواهد شد.”
تاکید بر ضرورت گفتگوی داخلی و حل اختلافات ملی با گفتگو از سوی سیدمحمد خاتمی، رئیس اسبق جمهوری اسلامی نیز بیان شد. به گزارش سایت رسمی خاتمی، او در نشست بنیاد باران ضمن تبریک توافق هستهای انجام شده، گفت: “میتوان در منطقه و داخل کشور نیز با منطق و گفتگو و شناخت اهداف و منافع مشترک گام برداشت. انشاءالله دستاوردی که نصیب ما خواهد شد دستاورد خوبیست.” او ابراز امیدواری کرد که روحانی بتواند به وعدههایی که داده و “وعدههای حقی است”، عمل کند و: “با این شیوه تفاهم و هماهنگی، آنچه در داخل و خارج مورد خواست ملت ماست انجام میگیرد و فضای بهتری را در منطقه و دنیا خواهیم داشت.”
از سوی دیگر، ابراهیم یزدی، دبیر کل نهضت آزادی ایران هم با ارسال نامهای سرگشاده به حسن روحانی ضمن تبریک حصول توافق هستهای نوشت: “اکنون زمان مذاکره ملی برای حل مسایل داخلی و دستیابی به وفاق ملی فرا رسیده است. اکنون انتظارعمومی این است که دولت اعتدال و امید بتواند با خردورزی اجماع نظرمقامات تصمیم ساز را برای تغییر فضای سیاسی کشور، آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصرها فراهم آورد. تا همزمان با رفع تحریمها و گشایش مالی، راه برای جذب سرمایهها و کاهش رکود وایجاد اشتغال گامهای اولیه برای توسعه پایداربرداشته شود.”
در سالهای گذشته، که دولت روحانی مشغول مذاکرات هستهای با کشورهای غربی بود، مهمترین بهانه برای کمتوجهی به مسائل داخلی و مطالبات سیاسی و حقوقبشری منتقدان، وجود تحریمهای خارجی و ادعای اولویت تلاش دولت برای رفع تحریمها و به سرانجام رساندن مذاکرات بود. هرچند که حتی در همان دوره هم انتقاداتی از ضعف سیاست داخلی دولت صورت میگرفت.
برای نمونه اواخر خرداد ماه امسال، علی مطهری با انتشار یادداشتی به ارزیابی عملکرد دولت روحانی در طی دو سال گذشته پرداخته و نوشته بود: “در سیاست داخلی، دولت ضعیف عمل کرده و به شعارها و رفتارهای خود جامه عمل نپوشانیده است. بدون شک آزادی بیان در این دولت کمتر از دولت سابق است. البته عامل اصلی این است که همواره دولتهایی که قصد اجرای کامل قانون اساسی را دارند از سوی برخی نهادها تحت فشار قرار میگیرند. فشارهایی که امروز بر دولت آقای روحانی در زمینه برهم زدن سخنرانیها و جلوگیری از اظهار عقیدهها وجود دارد بر دولت آقای احمدینژاد وجود نداشت و تنها در اواخر آن دولت که ایشان گاهی به حقوق ملت میپرداخت فشارهایی وارد میشد.” او اضافه کرده بود: “اما این امر عذر پذیرفته شدهای برای دولت آقای روحانی نیست که هنوز نتوانسته است فصل سوم قانون اساسی را به درستی اجرا کند و بسیاری کارهای خلاف قانون اساسی درباره منتقدان انجام میشود، در حالی که رئیس جمهور طبق اصل صد و سیزدهم قانون اساسی مسئول اجرای قانون اساسی است و لااقل میتواند در مورد تخلفات دو قوه دیگر از قانون اساسی، تذکر یا اخطار بدهد و البته فشار افکار عمومی کار خود را خواهد کرد.”
محمدرضا خاتمی، از اعضای جبهه مشارکت نیز در همان روزها طی گفتگویی با روزنامه اعتماد تاکید داشت: “مهمترین مسالهای که اصلاحطلبان به دولت انتقاد دارند در دو بخش است. یکی در بخش سیاست داخلی دولت است که اصلا هماهنگ با شعارها نیست. اگر جایی بخواهم سخنرانی کنم عیبی ندارد که قوه قضاییه بگوید حق ندارید سخنرانی کنید، به من بر نمیخورد و نسبت به دولت آقای روحانی گلهای ندارم اما اگر رییس دانشگاه منصوب دولت آقای روحانی یا وزیر او این حرف را بزند، نشان میدهد جایی از کار ایراد دارد. در برخی وزارتخانهها که متکفل سیاست داخلی کشور است این مساله وجود دارد. نکته دیگر اقتصاد است. من دولت آقای روحانی را صادق و تلاشگر میدانم اما دولت نتوانسته است با مردم ارتباط برقرار کند. مشکل دولت همین است. اگر واقعیت جامعه را در همان طنزهای فضای مجازی ببینید متوجه میشوید. مثل همین که اتفاقا دست به دست هم شد و میگفتند شنوندگان عزیز توجه فرمایید بنزین آزاد شد.” او اضافه کرده بود: “به نظر من آقای روحانی به این نتیجه رسیده است که همه هم و غم خود را به لحاظ ارتباط با مردم باید در مساله هستهای بگذارد و در این راه طوری پیش رویم که حل شود و بعد به مسائل دیگر بپردازیم. حالا سیاست داخلی هم پرداخته نشد اشکالی ندارد.”
اکنون با حل و فصل نهایی پرونده هستهای و پایان دوره تحریم، به نظر میرسد که دوره بهانهها برای بیتوجهی به سیاست داخلی به پایان رسیده و دولت روحانی ناچار به رویارویی با مشکلات داخل کشور خواهد بود.