هاروی موریس
”اینجا تهران است. صدای جمهوری اسلامی…” اخبار صبحگاهی هر روز با اعلام فهرست اسامی کسانی شروع می شد که شب گذشته اعدام شده بودند: وزیران و تیمسارها، درباریان و شکنجه دهندگان. سپس نوبت به پری بلنده رسید، فاحشه معروف در زمان شاه که گفته می شود در عین نجابت و آرامش، خود را به جوخۀ مرگ سپرد. هرچند انقلاب از فساد متنفر و عاشق پرهیزگاری بود، اما بالاتر از همه طرفدار خشونت در قالب مرگ بود.
کسانی که آیت الله خمینی را از پاریس تا خانه همراهی کردند، می گفتند اعدام ها شدیداً لازم است. ابوالحسن بنی صدر، هوادار فرانسه که بعداً به مقام ریاست جمهوری رسید می گفت جوخۀ آتش یک ضمانت است تا نیروهای واکنشی نظیر آنچه در سال 1953 سبب بازگشتن رضا شاه به قدرت شد، دست به یک ضد انقلاب در کشور نزنند.
ضمناً آن زمان، دورۀ تظاهرات، ضدتظاهرات و کشمکش های خیابانی کسانی بود که اعتقاد داشتند وارثان مشروع انقلاب هستند: فدائیان مارکسیستی، کمونیست های طرفدار مسکو، مجاهدین سوسیالیست مردمی و آزادی خواهان سکولار.
در واپسین ماه های خونین سال 1357، مردم شب ها بر بام خانه ها می ایستادند تا در مخالفت با نظام شاهنشاهی، فریاد الله و اکبر سر بدهند. هرچند مردم با اکثریت قابل توجهی به نظام جمهوری اسلامی رأی دادند، اما از نظر بسیاری از آنها اسلام تنها یک سمبل بود نه دلیل و انگیزه.
نظم اجتماعی تا هر اندازه ای که وجود داشت، به دستان “کمیته های انقلاب” سپرده شده بود که متحد و هم پیمان روحانیون شیعه بودند.
متعصبان سر تراشیده از منطقه بازار در جنوب تهران فرا خوانده می شدند تا مغازه های “آلوده به مظاهرغرب” - عبارت به کار رفته از سوی خمینی- را با سنگ و زنجیر ویران کنند. آنها خود را حزب الله می خواندند.
روند اسلامی شدن بدون نظم پیش می رفت. تا پیش از دوران سخت جنگ 1359 تا 1367، هنوز زنان به استفاده از پوشش اسلامی مجبور نشده بودند.
درمیان درگیرهای روحانیون و نزاع های داخلی در درون دولت، خمینی که با عزت و احترام در منزلش زندگی می کرد، تنها کسی بود که اراده اش را تحمیل می کرد. بسیاری از سخنان او را چنین نقل قول می کردند: “امام فرمودند…“
روحانیون تا سال 1980 به تثبیت کنترل خود بر رهبری سیاسی تحت سرپرستی آیت الله محمود بهشتی مشغول بودند.
بهشتی حزب جمهوری اسلامی را تأسیس کرد، هرچند این اقدام با تردید خمینی روبرو شد، زیرا وی فکر می کرد تحزب به معنای مرگ روحانیت خواهد بود. هشدار او به نوعی پیشگوئی تبدیل شد. بهشتی و 72 نفر از سران دولت در جریان یک بمبگذاری که به مجاهدین نسبت داده شد، کشته شدند. از آن پس، سازمان مجاهدین به فعالیت زیرزمینی رو آورد.
بسیاری از ایرانی ها که توان خارج شدن از کشور را داشتند، آنجا را ترک کرده اند. از همان اولین روزهای انقلاب، پروازهای فرودگاه بین المللی مهرآباد مملو از کسانی شد که درنهایت نتیجه گرفتند دوران خوش آرامش در زمان شاه به پایان رسیده است.
تودۀ عظیمی از ایرانی ها که در وطن باقی ماندند، پذیرای یک جنگ هشت ساله با عراق شدند، این بدتر از هرچیز دیگری بود که انقلاب می توانست بر سرشان فرود آورد. این جنگ تا زمانی ادامه داشت که امام- فقط و فقط امام- بگوید جنگ کافی است.
هاروی موریس درزمان انقلاب ایران مدیر دفتر خبرگزاری رویترز در تهران بود.
منبع: فایننشیال تایمز- 31 ژانویه