روزهای خون و اسلحه در ایران

فایننشیال تایمز
فایننشیال تایمز

» نگاه فایننشیال تایمز به وقایع دوران انقلاب ایران

enghelab872.jpg

هاروی موریس ‏

‏”اینجا تهران است. صدای جمهوری اسلامی…” اخبار صبحگاهی هر روز با اعلام فهرست اسامی کسانی شروع می ‏شد که شب گذشته اعدام شده بودند: وزیران و تیمسارها، درباریان و شکنجه دهندگان. سپس نوبت به پری بلنده رسید، ‏فاحشه معروف در زمان شاه که گفته می شود در عین نجابت و آرامش، خود را به جوخۀ مرگ سپرد. هرچند انقلاب از ‏فساد متنفر و عاشق پرهیزگاری بود، اما بالاتر از همه طرفدار خشونت در قالب مرگ بود. ‏

کسانی که آیت الله خمینی را از پاریس تا خانه همراهی کردند، می گفتند اعدام ها شدیداً لازم است. ابوالحسن بنی صدر، ‏هوادار فرانسه که بعداً به مقام ریاست جمهوری رسید می گفت جوخۀ آتش یک ضمانت است تا نیروهای واکنشی نظیر ‏آنچه در سال 1953 سبب بازگشتن رضا شاه به قدرت شد، دست به یک ضد انقلاب در کشور نزنند.‏

ضمناً آن زمان، دورۀ تظاهرات، ضدتظاهرات و کشمکش های خیابانی کسانی بود که اعتقاد داشتند وارثان مشروع ‏انقلاب هستند: فدائیان مارکسیستی، کمونیست های طرفدار مسکو، مجاهدین سوسیالیست مردمی و آزادی خواهان ‏سکولار. ‏

در واپسین ماه های خونین سال 1357، مردم شب ها بر بام خانه ها می ایستادند تا در مخالفت با نظام شاهنشاهی، فریاد ‏الله و اکبر سر بدهند. هرچند مردم با اکثریت قابل توجهی به نظام جمهوری اسلامی رأی دادند، اما از نظر بسیاری از ‏آنها اسلام تنها یک سمبل بود نه دلیل و انگیزه.‏

نظم اجتماعی تا هر اندازه ای که وجود داشت، به دستان “کمیته های انقلاب” سپرده شده بود که متحد و هم پیمان ‏روحانیون شیعه بودند. ‏

‏ متعصبان سر تراشیده از منطقه بازار در جنوب تهران فرا خوانده می شدند تا مغازه های “آلوده به مظاهرغرب” - ‏عبارت به کار رفته از سوی خمینی- را با سنگ و زنجیر ویران کنند. آنها خود را حزب الله می خواندند. ‏

روند اسلامی شدن بدون نظم پیش می رفت. تا پیش از دوران سخت جنگ 1359 تا 1367، هنوز زنان به استفاده از ‏پوشش اسلامی مجبور نشده بودند.‏

درمیان درگیرهای روحانیون و نزاع های داخلی در درون دولت، خمینی که با عزت و احترام در منزلش زندگی می ‏کرد، تنها کسی بود که اراده اش را تحمیل می کرد. بسیاری از سخنان او را چنین نقل قول می کردند: “امام فرمودند…“‏
روحانیون تا سال 1980 به تثبیت کنترل خود بر رهبری سیاسی تحت سرپرستی آیت الله محمود بهشتی مشغول بودند.‏
بهشتی حزب جمهوری اسلامی را تأسیس کرد، هرچند این اقدام با تردید خمینی روبرو شد، زیرا وی فکر می کرد ‏تحزب به معنای مرگ روحانیت خواهد بود. هشدار او به نوعی پیشگوئی تبدیل شد. بهشتی و 72 نفر از سران دولت در ‏جریان یک بمبگذاری که به مجاهدین نسبت داده شد، کشته شدند. از آن پس، سازمان مجاهدین به فعالیت زیرزمینی رو ‏آورد. ‏

بسیاری از ایرانی ها که توان خارج شدن از کشور را داشتند، آنجا را ترک کرده اند. از همان اولین روزهای انقلاب، ‏پروازهای فرودگاه بین المللی مهرآباد مملو از کسانی شد که درنهایت نتیجه گرفتند دوران خوش آرامش در زمان شاه به ‏پایان رسیده است. ‏

تودۀ عظیمی از ایرانی ها که در وطن باقی ماندند، پذیرای یک جنگ هشت ساله با عراق شدند، این بدتر از هرچیز ‏دیگری بود که انقلاب می توانست بر سرشان فرود آورد. این جنگ تا زمانی ادامه داشت که امام- فقط و فقط امام- بگوید ‏جنگ کافی است. ‏

هاروی موریس درزمان انقلاب ایران مدیر دفتر خبرگزاری رویترز در تهران بود. ‏

منبع: فایننشیال تایمز- 31 ژانویه ‏