ویلیام برود ـ دیوید سنگر
پس از سالها مخفی کاری، بالاخره ایران در روزهای آینده قرار است جهش عظیم صنعتی خود برای تولید اورانیوم غنی شده را اعلام نماید؛ حرکتی خصمانه که رهبران آن کشور آن را بشارت یک تلاش فنی عمده می دانند و همسایگان ایران آنرا تهدیدی فزاینده می خوانند. اما در حال حاضر بسیاری از متخصصان اتمی معتقدند فعالیتها در واحد غنی سازی نطنز بیشتر یک نمایش سیاسی است.
تاخیرها و ناکامی های ایران در برنامه آزمایشی خود نشان میدهد احتمالا ادعاهای ایران فراتر از تخصص فنی آن کشور رفته است. براساس همین مشکلات است که منابع اطلاعاتی آمریکا فاصله ایران تا ساخت سلاح اتمی را چهار سال تخمین میزنند.
بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی، پس از هفته ها محدودیت برای ورود به ایران، گزارش دادند که تهران قطعات لازم برای 3000 دستگاه سانتریفیوژ را مهیا و نصب آنها را در تاسیسات نطنز آغاز کرده است.
بنا به گفته متخصصان آژانس، ایرانیان از عدم موفقیت خود در برنامه آزمایشی راه اندازی سانتریفیوژها چیزی نمیگویند و بنظر میرسد که فعلا این مرحله را کنار گذاشته اند تا رهبران ایران بتوانند حرکت به سوی مرحله بعدی را اعلام نمایند.
برای غنی سازی اورانیوم در مقیاس صنعتی سانتریفیوژها باید ماههای متوالی و به سرعتی بسیار زیاد بچرخند. اما گزارش آژانس در ماه نوامبر میگوید ماشینهای ابتدایی ایران در واحد آزمایشی فقط بطور متناوب کار و مقدار کمی اورانیوم را غنی کرده اند. در واقع ایرانیان فقط توانسته اند دو دسته از شش دسته 164تایی سانتریفیوژ را راه اندازی کنند.
مارک فیتزپتریک از موسسه بین المللی تحقیقات استراتژیک در لندن می گوید: “این بیشتر سیاسی کاری است، مگر آنکه به پیشرفتی دست یافته باشند که ما از آن بی خبریم.”
ادعاهای اتمی ایران در زمانی عنوان میشود که کار بازی شطرنج بین ملایان ایران و دولت بوش بر سر اهداف برنامه اتمی ایران، نقش آن کشور در عراق و بلندپروازیهای ایران برای تبدیل به یک قدرت منطقه ای بالا گرفته است. حدس وگمانها در مورد حمله قریب الوقوع بقدری شدت گرفته که وزیر جدید دفاع آمریکا مجبور شد روز جمعه بگوید: “آمریکا برنامه ای برای حمله به ایران ندارد.”
متخصصان اتمی میگویند اگر حرکت اخیر ایران موفقیت آمیز باشد، میتواند در ظرف دو یا سه سال آینده بمب اتمی بسازد، یعنی سریعتر از آنچیزی که منابع اطلاعاتی آمریکا حدس زده اند.
با همه اینها بنظر میرسد بیانیه های دولت ایران حاوی مقدار زیادی اداهای سیاسی برای مصرف داخلی و خالی بندی “خفن” باشد.
در داخل ایران احمدی نژاد با فشارهای فزاینده ناشی از بیکاری و تحریم اقتصادی روبروست و مشاوران بوش میگویند او ممکن است از رویارویی اتمی با آمریکا برای تقویت موضع خود استفاده نماید. از مجموع شواهد موجود چنین بنظر میرسد که هدف از تولید صنعتی بیشتر غنی سازی اهرمهای سیاسی ایران باشد تا غنی سازی اورانیوم.
دوتا از ساختمانهای واقع در نطنز در واقع سالن های بسیار بزرگی هستند که وسعت آنها در مجموع حدود نصف ساختمان پنتاگون است و در زیر زمین ساخته شده اند. کارکنان مشغول نصب لوله ها، شبکه برق و پانلهای کنترل هستند تا سانتریفیوژها را بصورت مجموعه به هم متصل کنند. یک دیپلمات اروپایی در روز جمعه گفت: “اکنون مشغول کار بر روی اولین مجموعه هستند.”
این دیپلمات که نخواست نامش فاش شود گفت آنچه بازرسان دیده اند قطعات 3000 دستگاه سانتریفیوژ از نوع ابتدایی “P-1” بودند که طرح آنرا از شبکه پاکستانی عبدالقدیرخان تهیه کرده اند.
آقای احمدی نژاد سال گذشته ادعا کرد که ایران روی نوع پیشرفته تر سانتریفیوژ از نوع “P-2” کار میکند که خیلی سریعتر است. اما هنوز این را به بازرسان نشان نداده اند و این گمان در واشنگتن و وین وجود دارد که ایران تاسیسات مخفی دیگری نیز داشته باشد.
مقامات ایرانی درنطنز میگویند قصد دارند تعداد سانتریفیوژها را از 3000 به 54000 عدد برسانند و مقادیر زیادی از اورانیوم را غنی کنند. اما به گفته آقای فیتزپتریک حرکت در جهت تولید صنعتی در حالیکه ایران در برنامه آزمایشی راه ا ندازی سانتریفیوژها با مشکل روبروست معنی چندانی ندارد: “از نظر فنی سوار کردن 3000 سانتریفیوژ هنگامی که هنوز بلد نیستند با آنها کار کنند منطقی بنظر نمیرسد.”
مشکلات فنی ایران را میتوان در تاخیرهای پیش آمده نیز مشاهده کرد. ابتدا قرار بود ایران شش مجموعه آزمایشی خود را در سال 2003 راه اندازی کند و سانتریفیوژها را در سال 2005 در سالن تولید نصب نماید.
آقای فیتزپاتریک اضافه کرد فشار برای تولید صنعتی از نظر استراتژیک نیز بی معنی است، زیرا با این کار هزاران سانتریفیوژ هدف خوبی برای مخالفان خواهد بود: “فقط کافی است چندتا علامت هم به دور سالنهای تولید بکشند تا هدف را بهتر مشخص کنند.”
آقای فیتزپاتریک میگوید امسال ایران 3000 سانتریفیوژ را در نطنز نصب خواهد کرد، بعد یکسال طول خواهد کشید تا کار یکنواخت کردن آنها را انجام دهد و پس از آن لازم است آنها به مدت 9 تا 11 ماه بچرخند تا سوخت لازم برای یک بمب اتمی تولید شود. اما این مشروط است به اینکه ماشینها درست کار بکنند و ایرانی ها “با سرعت هرچه تمامتر دست بکار شوند.
برنامه غنی سازی ایران در سال 1985 و در کمال مخفی کاری و با کار بر روی نقشه های سانتریفیوژ خریداری شده از دکتر خان آغاز شد. در سال 2002 برنامه پنهان ایران و ساخت کارخانه نطنز توسط یک سازمان مخالف رژیم فاش شد.
در ابتدا بازرسان می توانستند به همه جای ایران سفر و عمق پروژه غنی سازی را ارزیابی کنند. بر اساس برآورد آژانس، ایران میتواند ماهیانه 100 سانتریفیوژ بسازد. اما در زمستان گذشته ایران در عکس العمل به فشارهای واشنگتن و اروپا برای متوقف ساختن غنی سازی یا روبرو شدن با تحریم، دسترسی بازرسان به سایت ها و برنامه های اتمی و پرسنل شاغل در آن را محدود کرد. به آنها دیگر اجازه داده نمیشود تا ماشینها را بازرسی کنند، خاکها را کنار بزنند، فاکتورهای خرید را بازبینی کنند، پشت درها سرک بکشند و به جمع آوری مدارک بپردازند. آنها اجازه ندارند اورانیوم با غلظت بالا را ردیابی کنند و یا مدارک شبکه خان را بازبینی نمایند. اکنون آنها فقط میتوانند طیف محدودی از عملیات را انجام دهند و حدودا کور عمل میکنند.
در یکسال گذشته ایران بر سرعت کار خود افزوده است. اخیرا محمد البرادعی اظهار داشته که تلاشهای ایران بیشتر به یک آتو برای معامله شبیه است و در صورتیکه معامله سر بگیرد میتوان از رویارویی بزرگتر پرهیز نمود. او در 26 ژانویه در داووس سویس پیشنهاد کرد که غرب تحریم اقتصادی را لغو کند و ایران نیز غنی سازی اروانیوم را کنار بگذارد. به گفته او این یک “تنفس” خواهد بود، زیرا مقامات ایرانی به او اطلاع داده اند که کار نصب سانتریفیوژها را دراین ماه در نطنز آغاز خواهند کرد.
دکتر البرادعی به خبرنگاران گفت، “زورآزمایی و بدوبیراه گویی بس است، وقت گفتگو رسیده است.”
منبع: نیویورک تایمز- 4 فوریه 2007