با نزدیک شدن انتخابات مجلس شورا و مجلس خبرگان، رویارویی جریانهای سیاسی جمهوری اسلامی شدت گرفته است. راستگرایان که امیدوار بودند با ردصلاحیتهای گسترده، بخش بزرگی از رقیبان انتخاباتی خود را حذف کنند، اکنون نگران مقاومت حسن روحانی و نیروهای سیاسی نزدیک به وی در برابر اقدامات شورای نگهبان شدهاند. هرچند که اساسا مشخص نیست حسن روحانی و متحدان او توان مقابله با اقدامات شورای نگهبان را داشته باشند، اما اظهارات تند رئیس جمهوری اسلامی در هفتههای اخیر که با اعتماد به نفس ناشی از نتیجه مذاکرات هستهای نیز همراه شده، کشمکش میان جریانهای سیاسی را تشدید کرده است.
روحانی در کنفرانس مطبوعاتی اخیرش باز هم به مساله انتخابات پرداخته و تاکید کرده: “امیدواریم در انتخاب پیش روی مجلس شورای اسلام با مشارکت خوب و شکوهمند مردم به صورت رقابتیتر از گذشته احساس سلامت انتخابات را بالا ببریم و ما در این راه دعوایی با هیچ نهادی نداریم و امیدواریم همه دست به دست هم بدهیم تا بتوانیم انتخابات شکوهمندی برگزاری کنیم.” او ضمن تاکید بر این که “ وظیفه رییس جمهور اجرای قانون است” گفته است: “ من به عنوان رییس جمهور به وظایف خود عمل خواهم کرد و در این راه ممکن است برخی خوشحال شوند و برخی نیز خوشحال نشوند، اما ما مجری قانونی خواهیم بود و وقتی همدل و همزبان باشیم آثار مثبت آن را خواهیم دید. “
روحانی کنایهای هم به اجرای قانون زده بود: “نمیدانم چرا حق اینقدر تلخ است، هر جا میگوییم قانون باید اجرا شود، برخیها ناراحت میشوند. بعضیها دعوت به قانون را میگویند حاشیهسازی نکنیم. پس قانون شد حاشیه!” کنایه حسن روحانی به صادق لاریجانی بود که قبلا سخنان او درباره نظارت شورای نگهبان را حاشیهسازی نامیده بود.
روز بعد حجتالاسلام محسنیاژهای سخنگوی قوه قضائیه در جلسه با خبرنگاران باز هم به دفاع از شورای نگهبان پرداخت و گفت: “اگر همه ملتزم به اجرای قانون باشیم به نفع کشور است. گاهی اوقات افرادی قانون را تفسیر می کنند. اما تفسیر شخصی است. در این خصوص اگر جایی قانون صراحت دارد، این کار قابل تعقیب است و اگر جایی ابهام دارد می توان تفسیر آن را از شورای نگهبان خواست.” او اضافه کرد: “شورای نگهبان نهادی است که بسیار مفید و موثر است و وظایف آن روشن بوده و ابهامی در آن مشاهده نمی شود. اینکه نظارت این شورا چگونه است، تفسیر شده. این نظارت استصوابی است یعنی در همه مراحل و بخش های انتخابات می تواند نظر بدهد. برخی فکر می کنند که نظارت به این معنی است که ناظر می ایستد و نگاه می کند و کاری انجام نمی دهد در حالی که نظارت هم دست است هم چشم، یعنی هم می بیند و هم اقدام می کند. البته این مورد هم فقط به شورای نگهبان مربوط نیست. سازمان بازرسی کل کشور هم نظارت می کند و هم اختیار دارد تا اقداماتی انجام دهد. شورای نگهبان جزء نهادهایی است که امتحان خود را در طول سالهای پیروزی انقلاب پس داده و البته در زمان امام هم همین حرفها وجود داشت که امام (ره )در مقابل این افراد محکم جواب دادند.”
پیش از این هم وقتی که حسن روحانی خواستار واگذاری اجرای انتخابات به مجری آن شد و تلویحا از دخالت شورای نگهبان در اجرای انتخابات گله کرد، صادق لاریجانی به دفاع از شورای نگهبان پرداخته بود. روحانی گفته بود: “شورای محترم نگهبان ناظر است نه مجری. مجری انتخابات دولت است. دولت مسئول برگزاری انتخابات است و دستگاهی هم پیشبینی شده که نظارت کند تا خلاف قانون صورت نگیرد. شورای نگهبان چشم است و چشم نمیتواند کار دست را بکند، نظارت و اجرا نباید مخلوط شوند باید به قانون اساسی کاملاً توجه کرده و عمل کنیم. ” و صادق لاریجانی ضمن دفاع از شورای نگهبان پاسخ داده بود: “به حمد خداوند تا به حال محکم ایستاده اند و مطمئنم لااقل برخی افرادی که من در شورای نگهبان می شناسم کالجبل الراسخ پای حرفها میایستند و پای این شعارهای مختلف هم هرگز نخواهند لرزید. بحث این است که ما چرا فضاسازی میکنیم، حرفهای حاشیهای میزنیم و چرا اینها جدالهایی راه میاندازند؟ راه، روشن و تفسیر قانون اساسی هم روشن و وظایف هر نهاد و همچنین وظیفه نظارتی شورای نگهبان هم روشن است.” او اضافه کرده بود: “به دولت خدوم این نکته را تذکر می دهیم که اکنون کشور نیاز به همدلی و تلاش و کارمجاهدانه دارد ، حاشیهسازی در این زمان از هیچ کسی پذیرفته نیست.”
جدال بر سر حدود اختیارات شورای نگهبان و خصوصا مرحله تایید صلاحیتها که همواره در انتخابات برگزاری شده در ایران مساله ساز بوده، بار دیگر در حال تبدیل شدن به بحرانی جدی است.
بعد از سخنان حسن روحانی، عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور هم طی سخنانی تاکید کرد که روند بررسی صلاحیتها باید منطبق بر قانون باشد: “در قانون همه چیز شفاف است. همین موضوع بررسی صلاحیت ها که به آن اشاره کردید، در قانون به شکل شفافی تصریح شده که باید از کانال چهار مرجع ذی صلاح صورت بگیرد. از این چهار مرجع باید استعلام شود و آنها مستنداتشان را به شکلی مستدل به هیات های اجرایی و نظارت جهت تصمیم گیری ارجاع دهند. در قانون به معترضین نظرات این چهار مرجع نیز وقت داده شده تا به نظرات آنها اعتراض کنند و ثبت نام کنندگان نیز امکان دفاع از خودشان را دارند. اگر همین اجرایی شود، دیگر در بررسی صلاحیت ها مشکلی نخواهیم داشت. فرضا اگر بنده را رد صلاحیت کنند و دلایلش را مثل «نامه اعمال» به دستم بدهند، یا بنده دفاعی از خودم دارم یا اینکه تسلیم می شوم. ” او تاکید داشت: “من به ادوار گذشته کاری ندارم و درباره دوره مسئولیت خودم حرف می زنم. من تاکید دارم که باید قانون رعایت شود چرا که به نظر من شفافیت لازم برای تامین سلامت انتخابات در قانون تضمین شده است. ” او اضافه کرده: “ در اسلام اصل بر برائت است. […]از نظر من فرضا اگر فرصت بررسی صلاحیت شما دست نداد، نباید به شما بگوییم به دلیل عدم احراز صلاحیت نمی توانید در انتخابات نامزد شوید! چرا که اینگونه حق شما ضایع می شود و ممکن بود در صورت بررسی، صلاحیتتان تایید شود[…] همه سعی مان را می کنیم تا در این دوره از انتخابات «عدم احراز صلاحیت» نداشته باشیم.”
همین سخنان بود که موجب خشم صادق لاریجانی هم شد و آن را عوامانه دانست و گفت: “ما نباید حرف هایی را که سالهای سال مطرح و پاسخش داده شده است دوباره مطرح کنیم و گاهی انسان حرفهای عوامانه ای می شنود که تعجب می کند. یک آقایی که هم به دیانت و هم به انقلابی بودنش اعتقاد دارم سخنی گفته است مبنی بر اینکه ما فقط از مجاری قانونی چهارگانه میتوانیم نظارت کنیم. نظارت در شورای نگهبان از هر کانالی که باشد انجام میشود و گفتهاند که ما عدم احراز صلاحیت نداریم؛ این حرف باطل و غلطی است و این حرف ها برای کسی است که قانون را نمی شناسد. عدهای میگفتند اصل بر برائت است که این هم حرفی عوامانه است.”
پس از آن بود که وزیر کشور هم در پاسخ به رئیس قوه قضائیه گفت: “حتما ایشان مصاحبه بنده را کامل نخوانده و برای ایشان نقل قول کردهاند. منظور من عدم احراز صلاحیتی بود که مبتنی بر عدم تحقیق باشد. گاهی ممکن است در جایی استخدام نشویم و بگویند چون وقت برای تحقیق نداشتیم، شما صلاحیت لازم را ندارید که این درست نیست. وی افزود: عدم احراز صلاحیتی که بخاطر عدم رسیدگی باشد، واقعا درست نیست و باعث ضایع شدن حق میشود.” او اضافه کرده بود: “والله ما هم از آیتالله آملی و منبر علما یاد گرفتهایم که در اسلام اصل بر برائت است. نمیتوان از اول به همه اتهام زد و همه را مجرم دانست. ما همه را سالم میدانیم، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. شاید آیتالله آملی براساس نقل قولها قضاوت کردهاند، چون من ایشان را میشناسم که چقدر انسان باسوادی است.” او خطاب به لاریجانی گفته بود: “بهتر است یکدیگر را متهم به عوامگرایی نکنیم. هر کس تخصصی دارد همه مسائل عمومی را در یک سطح درک میکنند. این بیحوصلگی و کم تحملی است که همدیگر را به برخی مسائل متهم کنیم که در شئونات اخلاق اسلامی نیست.”
به نظر میرسد که هر روز که میگذرد و انتخابات اسفند ماه نزدیک میشود، بر شدت این جدالها افزوده شود. باید منتظر بود و دید که آیا دولت روحانی توان دفاع از منافع متحدان خود را دارد یا اینکه ماجرا در حد همین جدال لفظی است؟