خانواده هدی صابر در مصاحبه با “روز” اعلام کردند از مسئولین قضایی و مسئولان زندان اوین به دلیل عدم رسیدگی به وضعیت این فعال مذهبی که منجر به جان باختن او شده رسما شکایت کرده اند.
فریده جمشیدی، همسر آقای صابر به روز گفت: “همسر من به دلیل رسیدگی نکردن و عدم توجه مسئولان زندان به وضعیت او جان باخته، ما رسما شکایت کرده ایم و پی گیری خواهیم کرد. مسئولان قضایی و مسئولان زندان باید پاسخ دهند چرا همسرم را به موقع به بیمارستان منتقل نکرده اند و چرا اصلا به ما اطلاعی نداده اند و ما خبر را در وب سایت ها دیده ایم”.
فیروزه صابر، خواهر هدی صابر نیز به “روز” گفت که پیکر برادرش در غسالخانه بهشت زهرا است و ساعت 7 صبح در مقابل این غسالخانه تشییع خواهد شد.
هدی صابر، روزنامه نگار و فعال ملی ـ مذهبی به دلیل شوک قلبی ناشی از اعتصاب غذا در زندان جان باخت.
او به اتفاق امیرخسرو دلیرثانی، دیگر فعال ملی ـ مذهبی که در بند 250 زندان اوین به سر می برد از 12 خرداد ماه دست به اعتصاب غذا زده بود. اعتصابی که هیچ خواسته ای به همراه نداشت و به گفته خانواده های این دو زندانی سیاسی، در اعتراض به کشته شدن هاله سحابی صورت گرفته بود.
همراهی هدی صابر با عزت و هاله سحابی
فریده جمشیدی که آخرین بار همسرش را روز دوشنبه، 16 خرداد ماه در سالن ملاقات کابینی زندان اوین دیده بود به “روز” می گوید: هدی در اعتراض به فاجعه ای که برای هاله سحابی و خانواده سحابی پیش آمد اعتصاب غذا کرده بود. هر چه اصرار کردم اعتصابش را بشکند قبول نکرد و گفت: ما در زندان دستمان بسته است، دستمان خالی است و کاری نمی توانیم بکنیم حداقل با اعتصاب همراهی خود را با هاله و عزت سحابی و خانواده های آنها نشان دهیم و اعتراض کنیم به این فاجعه.
همسر هدی صابر می افزاید: دیدید چقدر قشنگ و بزرگ همراهی کرد با هاله؟ او می گفت:هاله با مرگ طبیعی از دنیا نرفته و باید عمق این فاجعه را به همگان بگوییم. دیدید چه گونه عمق فاجعه را بیان کرد؟ چه همراهی ای کرد و….
خانم جمشیدی سپس به بی خبری اش از وضعیت آقای صابر اشاره می کند و می گوید: از روز دوشنبه هفته قبل که او را دیدیم دیگر خبری نداشتیم. تلفن های بند 350 قطع است و ما به شدت نگران بودیم و منتظر امروز که برسد و برویم ملاقات. اما دیروز صبح مدام دوستان زنگ میزدند و از حال هدی می پرسیدند از سایت ها دیده بودند که هدی هم رفته و…. ما رفتیم بیمارستان مدرس و هر چه خواستیم پیکر همسرم را به ما ندادند. گفته اند امروز صبح ساعت 7 در غسالخانه بهشت زهرا، پیکر همسرم را خواهند داد. مطمئن باشند آقایان اگر پیکر همسرم را ندهند نخواهند توانست مرا ساکت کنند با همه جا حرف خواهم زد بنویسید که به همه خواهم گفت چه کردند دیگر ساکت نخواهم شد و… انها حتی به ما خبر ندادند به من، به بچه هایم و نگذاشتند حتی آخرین لحظات همسرم را ببینیم، نگذاشتند بچه هایم پدرشان را ببینند و….
روز گذشته خانواده و نزدیکان آقای صابر در مقابل بیمارستان مدرس تهران جمع شده و خواستار تحویل پیکر او بودند؛ امری که صورت نگرفت.
خانم جمشیدی می گوید: حال بچه هایم خوب نیست ما اصلا انتظار چنین فاجعه ای را نداشتیم. هدا فقط 52 سال داشت به وضعیت او رسیدگی نکردند او را به موقع به بیمارستان نبردند و جان باخت. او گفته بود که سینه اش به شدت درد دارد، او گفته بود که….
تاخیر در رسیدگی؛ عامل مرگ
فیروزه صابر، خواهر آقای صابرهم به “روز” می گوید: برادرم ساعت 4 بامداد جمعه حالش بد می شود، به شدت در ناحیه سینه درد داشته هر چه می گوید و هم بندان او می گویند مسئولان زندان توجهی نمی کنند. دو بار دچار حمله قلبی شده باز توجهی نمی کنند و بعد از حدودا 6 ساعت او را به بیمارستان مدرس می برند که دیگر کار از کار گذشته بود، خیلی دیر او را می برند و همین تاخیر باعث می شود که برادرم جانش را از دست بدهد.
از خانم صابر می پرسم چگونه در جریان جان باختن برادرتان قرار گرفتید؟ می گوید: ما دیروز از طریق سایت ها در جریان قرار گرفتیم. به کارشناس پرونده برادرم زنگ زدیم و گفتیم چنین چیزی شنیده ایم گفت صحت ندارد. حتی برخی از دوستان به اطلاعات هم زنگ زده و انها گفته بودند این خبر درست نیست و در بیمارستان است و… رفتیم بیمارستان مدرس و دیدیم که در سردخانه است….
خواهر هدی صابر می افزاید: پیکر برادرم را به ما ندادند بردند پزشکی قانونی و الان هم در غسالخانه بهشت زهرا است. به ما گفته اند که ساعت 7 مقابل غسالخانه برویم و پیکر برادرم را بدهند تا بتوانیم تشییع کنیم. امیدوارم واقعا همین طور باشد و مساله دیگری پیش نیاورند، جسد را تحویل دهند و…
از فیروزه صابر درباره شکایت خانواده اش می پرسم؛ می گوید: شکایت ما دو وجه دارد اول اینکه باید بگویند چرا تاخیر کردند و باعث مرگ برادرم شدند و از طرفی چرا به ما خبر ندادند؟ یعنی اگر ما از طریق سایت ها نمی فهمیدیم می خواستند با پیکر برادرم چه کنند؟
از او همچنین می پرسم که مجلس ختم به چه صورت خواهد بود؟ می گوید: در تلاش هستیم مسجدی را انتخاب کنیم و احتمالا روز پنج شنبه مراسمی خواهیم داشت که قبل از مراسم حتما اعلام خواهیم کرد.
نگرانی از وضعیت امیرخسرو دلیرثانی
همزمان شیوا فلاح، همسر امیرخسرو دلیرثانی به “روز” می گوید هیچ خبری از وضعیت همسرش ندارد و به شدت نگران وضعیت اوست.
امیرخسرو دلیرثانی به اتفاق هدی صابر دست به اعتصاب غذا زده بودند. خانم فلاح که از شنیدن خبر جان باختن آقای صابر در شوک است به “روز” می گوید: از دوشنبه هفته قبل هیچ خبری از همسرم ندارم. نمیدانم او چه وضعیتی دارد و از وقتی خبر آقای صابر را شنیدم خیلی نگران هستم دوستان هم مرتب زنگ میزنند و می گویند بگو اعتصابش را بشکند اما من هیچ خبری از همسرم ندارم.
خانم فلاح می افزاید: دوشنبه ها روز ملاقات بند 350 است، من امروز به زندان اوین خواهم رفت اما با این اوضاع نمیدانم آیا اجازه ملاقات خواهند داد یا نه. می ترسم اجازه ملاقات ندهند، اصلا نمیدانم الان چه وضعی در بند 350 حاکم است، وضعیت همسرم چگونه است. او در ملاقات هفته قبل گفته بود که اعتصابش را ادامه خواهد داد. او و آقای صابر برای اعتصاب غذایشان سقف زمانی تعیین نکرده و گفته بودند اعتصاب غذایشان نامحدود است. نمیدانید چه وضعی داریم پدر و مادر همسرم شهرستان هستند شنیده اند و به شدت نگرانند و من مدام به همه می گویم فردا از همسرم خواهم خواست اعتصابش را بشکند و….
جمهوری اسلامی عامل مرگ هدی صابر
محمد نوری زاد، مستندساز و نویسنده ای که خود به تازگی از زندان ازاد شده اولین کسی بود که خبر از جان باختن هدی صابر داد. او در وب سایت خود نوشته بود: “آقای هدی صابر در پی اعتصاب غذا به بیمارستان مدرس منتقل میشوند و بدلیل دیرهنگام آوردن ایشان به زندان، دچار سکته قلبی می شوند و از دنیا میروند. مسئولین از انتشار خبرش جلوگیری می کنند و جنازه رو در اختیار گرفته اند.
پس از آن بود که آیت الله بیات زنجانی با خانواده هدی صابر تماس گرفت تا جان باختن این فعال ملی – مذهبی را تسلیت بگوید. فرزند آیت الله بیات در صفحه فیس بوکش نوشته است که خواهر هدی صابر از آیت الله بیات فقط می پرسید “این اسلام است”؟
سید محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق ایران نیز با انتشار پیامی خطاب به خانواده هدی صابر، جان باختن او را “رویدادی تلخ و سنگین” خوانده و نوشته است: “خبر تلخ و سنگین بود. هدی صابر به دیدار معشوق و معبود خود شتافت. انسانی که با ایمان زندگی کرد و بندگی خدا را با دلسوزی نسبت به همه بندگان خدا و خدمت به آنان و نگاهداشت حق و حرمتشان پاس می داشت و از تحمل رنج و محرومیت در جهت باورهای خود ابا نداشت”.
احمدمنتظری، فرزند آیت الله منتظری نیز اعلام کرده است: “گناه این فاجعه بزرگ به عهده کسانی است که آن عزیز را به بهانههای واهی به زندان افکندند، آزادیاش را سلب کردند و خانواده و دوستان را از فیض وجودش حتی در آخرین لحظات حیاتش محروم نمودند. شادروان هدی صابر بیشترین و بهترین ایام عمر خود را در راه خدمات فرهنگی و آزادیخواهی و مبارزه با استبداد و نیز احقاق حقوق مردم صرف نمود و در این راه زندانها و زجرها و محرومیتهایی را متحمل گشت”.
آقای منتظری تصریح کرده است: “اگر هدی صابر عزیز ما زندانی نمیشد چنین مرگی برای او رقم نمیخورد و اگر مسبّبان درگذشت هاله سحابی مجازات میشدند، زمینه چنین مرگ دلخراشی برای هدی صابر به وجود نمیآمد”.
گزارشگران بدون مرز، مسئولان رسمی جمهوری اسلامی را مسئول مرگ هدی صابر اعلام کرده و نوشته اند:
“ما مقامات رسمی جمهوری اسلامی ایران را نخست به دلیل دستگیری خودسرانه این روزنامهنگار و سپس عدم کمکرسانی پزشکی به موقع و مناسب، مسئول مرگ هدی صابر میدانیم. گزارشگران بدون مرز از اقدامات دادخواهانه خانواده حمایت میکند”.
هدی صابر سومین منتقد سرشناس جمهوری اسلامی است که طی روزهای اخیر جان باخته است. عزت الله سحابی پس از یک ماه کما درگذشت، هاله سحابی در جریان تشییع پیکر پدرش جان باخت و آقای صابر، در اعتراض به کشته شدن هاله سحابی دست به اعتصاب غذا زده و در پی عدم رسیدگی از سوی مسئولین زندان، جان باخت.
هدی صابر و امیرخسرو دلیرثانی روز یکشنبه در نامه ای که میزان نیوز منتشر کرد اعلام کرده بودند: این اقدام اعتصاب غذامبتنی است بر تصمیمی مستقل و ما دیگر هم بندیان را به مشارکت در این اقدام دعوت نکرده و به اقدامهای مشابه نیز فرا نمیخوانیم. شاید این اقدام ما به سهم خود در شرایط وانفسای وطن مصدق ـ سحابی، مانع از تکرار این بیدادگریها علیه انسانهای بیدفاع شود.
آقای صابر از بازداشت شدگان پس از انتخابات مخدوش 22 خرداد 88 بود و در سالروز این انتخابات مخدوش خبر جان باختن او منتشر شد.