توقیف مطبوعات با کدام هدف؟

مرتضی حاجی
مرتضی حاجی

در نمایی کلی، بستن یک نشریه ، اعم از اینکه حامی یا منتقد جریان حاکم باشد، کار بسیار اشتباه و پرهزینه‌ای بوده و به مثابه قطع کردن یک صدا و از بین بردن یک موجود زنده فعال قابل ارزیابی است.

ابزاری که چه بسا کارکردی مهم‌تر از یک موجود زنده را داشته چرا که رسانه به عنوان تنویر کننده افکار عمومی نقش بی بدیلی را در اطلاع‌رسانی صحیح در خصوص رویدادهای داخلی و خارجی برعهده دارد. در عین حال این مقدمه به این معنا نیست که تخلف در یک نشریه نادیده گرفته شود اما همه آنهایی که حتی سابقه یک روز فعالیت مطبوعاتی را در کارنامه دارند به‌خوبی از فشردگی کار مخصوصا در روزنامه‌ها حجم انبوه و زمان بسیار اندک آماده کردن مطالب، صفحه‌بندی و چاپ آگاهند. در چنین فرآیند لحظه‌ای که با رقابت با سایر روزنامه‌ها نیز عجین می‌شود، بروز خطا و اشتباه امری اجتناب‌ناپذیر به شمار می‌رود. بنابراین مواجهه با تخلف یک روزنامه باید با در نظر داشتن این شرایط حساس صورت گرفته و توقیف آن آخرین راه‌حل به شمار می‌رود. در ماه های اخیر روزنامه ها و نشریات دیگری به خیل توقیف شدگان افزوده شدند که همانند موارد قبلی دامن معدود تریبون های محدود اصلاح طلبان را گرفت تا اعتماد ملی ، یاس نو ، صدای عدالت ، آرمان و سرمایه برای مدتی نا معلوم در انتظار دادگاه بمانند . اما در هفته اخیر ، ماجرای توقیف و رفع توقیف همشهری به عنوان یک نشریه غیر سیاسی و البته خودی - آن هم به فاصله یک روز - نیازمند واکاوی و تامل است .

1- همشهری به عنوان بزرگ‌ترین موسسه مطبوعاتی کشور که در سالیان متمادی فعالیت خود، در حوزه مطبوعات اثرگذاری غیرقابل اجتنابی داشته چه در الگوسازی رسانه‌ای و چه در تجدید ساختار رسانه‌ای و به‌خصوص در اصلاح ادبیات روزنامه‌نگاری و ایجاد علاقه و انگیزه بیشتر برای جلب و جذب مردم به روزنامه‌خوانی کاملا موفق عمل کرده است.
2- مستمسک توقیف همشهری نیز در نوع خود قابل تامل است که به رغم رفع توقیف آن ، نگرانی از مسلط شدن این نگاه در برخورد با مطبوعات نگران کننده خواهد بود . ممکن است یک روزنامه یا رسانه‌ای، گزارش مقاله یا یک مصاحبه در راستای ترویج یک فرقه ضاله را منتشر سازد که این امر بی‌تردید بر خورد جدی را طلب می‌کند. اینکه کارکنان سازمان آگهی‌ها یا حتی سردبیر روزنامه همه تصاویر اماکن سیاحتی جهان را بشناسند یا سایتی ایجاد شده باشد تا هر تصویری را که قرار است در آگهی یا در صفحات به عنوان یک مکان تاریخی چاپ شود شناسایی کند و تاریخ‌نگاری آن را نیز ارائه نماید موضوعی ناشدنی است. طرفه اینکه گفته شده این آگهی در یک روزنامه دولتی در سال گذشته نیز چاپ شده و مشخص نیست چرا در آن مقطع، معبد بهائیان نبوده است؟! همین نکته برای اثبات این مساله کافی است که در تصمیم توقف انتشار همشهری، اصول قانونی رعایت نشده و خدای ناخواسته ظن دخالت داشتن حب و بغض سیاسی را تقویت می‌کند.

3- اتفاقات اخیر پیام مخاطره‌آمیزی را نیز برای سایر مطبوعات کشور و روزنامه نگاران و شاغلین در این حوزه مخابره می‌کند و آن اینکه وقتی همشهری که همواره در میان روزنامه‌نگاران به عنوان جزیره‌ای با ثبات لقب گرفته دستخوش تلاطم می‌شود تکلیف امنیت شغلی کارکنان روزنامه‌های منتقد روشن است. این موسسه دارای کارکردهای اقتصادی قابل توجهی نیز است و سردر گمی قراردادهای تبلیغاتی و آگهی‌ها نیز آسیب جدی به شمار می‌رود.

بی‌شک این یکی از ایرادات اصلی قانون مطبوعات است که حتی در صورت تخلف یک نشریه آن را توقیف کرده و مشخص نیست سرنوشت شاغلان در آن چه خواهد شد؟
این امر به نوعی به براندازی زندگی یک فرد شباهت دارد. واژه توقیف موقت نیز دارای تعریف روشنی نیست چه اینکه برخی روزنامه‌های توقیف شده بیش از پنج سال در انتظار برگزاری دادگاه خود بوده‌اند. اولین پیامد چنین فضایی، فرار سرمایه از حوزه مطبوعات است که عواقب آن قابل گذشت نیست.

4- در این میان یک مساله مغفول مانده و آن اینکه وزارت ارشاد و معاونت مطبوعاتی آن باید کارکرد حمایتی و نه پلیسی در قبال مطبوعات داشته باشند در دوران حضور نگارنده در حوزه مطبوعات که بخشی از آن نیز در همشهری بود نیز به‌طور سهوی تخلفاتی رخ می‌داد که مسئولان وقت در جلسات گفت‌وگو آن را متذکر شده و روزنامه نیز نسبت به درج آن از خوانندگان و فردی که متحمل خسارت معنوی شده عذرخواهی کرد. در عین حال جریان اخیر سبب شد تا اگر قریب به اکثریت مردم از وجود یک معبد متعلق به بهائیان مطلع نبودند اکنون نسبت به آن حساس شده و در خصوص آن به کنجکاوی بپردازند. بهتر است سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز در خصوص صدور مجوز موسسه‌ای که این بازدید را ترتیب داده توضیح دهد چه اینکه اگر کارشناسان این سازمان هم از وجود چنین محلی بی‌خبر بوده‌اند، پس چگونه از مدیران یک روزنامه توقع آشنایی با آن را دارند؟

6- فضای کنونی مطبوعات بسیار نگران‌کننده است. برخی جز تمجید و تعریف، چیز دیگری را تحمل نمی‌کنند و به عبارت روشن‌تر، معنای نقد را به اشتباه دریافته‌اند. متوقف شدن انتشار روزنامه خبر و توقیف همشهری به عنوان دو روزنامه متعلق به اصولگرایان میانه‌رو – که انتقاداتی معقول را از اقدامات اشتباه دولت به عمل می‌آوردند – از پایین آمدن شدید آستانه تحمل مسئولان اجرایی حکایت دارد که در ادوار گذشته مسبوق به سابقه نبوده است. سوالی که مطرح می‌شود این است که فضای پرتنش و ناامن رسانه‌ای کنونی کشور، چه عایدی خواهد داشت؟ پاسخ به این سوال چندان دشوار نیست. مردم به ناچار به سراغ شبکه‌ها و سایت‌هایی که در خارج از کشور مدیریت می‌شوند خواهند رفت و در عصر ارتباطات عطش دسترسی به اخبار فرونشانده شده و تعطیل نخواهد شد. اگر رسانه‌های مورد اعتقاد مردم در داخل که دارای تعداد مخاطب مختلف هستند تحمل نشوند، مردم به سراغ راه‌هایی خواهند رفت که به نظر نمی‌رسد هیچ فرد دلسوز کشور از آن خشنود شود.

 

منبع: نوروز