انتخابات هفته گذشته سوریه که بشار اسد را برای دور سوم به ریاستجمهوری این کشور رساند، توسط کشورهای غربی به شدت محکوم شد و اکثرا آنرا جعلی خواندند. در همین حال، ایران که مهمترین حامی رهبر سوریه است، از نتیجه انتخابات حمایت کرده و آن را درست مانند پیروزی خود جشن گرفته است.
این رایگیری پس از ماهها تقویت موقعیت آقای اسد موقعیت صورت گرفت. ماه گذشته شورشیان از شهر حمص در مرکز سوریه عقبنشینی کردند و کنترل آنرا به رژیم بازگرداندند. این رویداد که با کمک ایران صورت گرفت مصادف شد با استعفای اخضر ابراهیمی، نماینده سازمان ملل، پس از شکست مذاکرات ژنو در باره سوریه. او تلاش کرده بود بین رژیم سوریه و مخالفان زمینه مشترکی بیابد.
پیشرفتهای نظامی ویژهای نیز صورت گرفت که در آن رژیم، که از حمایت حزبالله لبنان برخوردار است، توانست کنترل بخشهایی را که قبلا از دست داده بود دوباره به دست گیرد. لیکن شهرهای مهمی در شمال و شمالشرقی کشور نظیر حلب، همچنان در دست جنگجویان مخالف و نیروهای وابسته به القاعده باقی مانده است. اما رژیم قصد دارد کنترل یک منطقه کمربندی را از شهرهای بندری طرطوس و لاذقیه گرفته تا حمص در مرکز و نهایتا تا دمشق در دست بگیرد.
ایران مدتها بیم آن داشت که رژیم سوریه سقوط کند، که با پیروزی دوباره آقای اسد بعید به نظر میرسد. تهران در حال حاضر روی راهحلهایی متمرکز شده که ممکن است مورد قبول غرب واقع شود و از ایران در مقابل زیانهای بیشتر در صحنه نبرد سوریه محافظت کند.
آقای ابراهیمی پیشنهاد ایران برای توافق سیاسی در سوریه را به شورای امنیت سازمان ملل ارائه کرده است. این برنامه خواستار آتشبس و شکلگیری یک کابینه “اتحاد ملی” است. گروههای سیاسی مستقر در سوریه میتوانند در آن شرکت کنند، اما مخالفان تبعیدی که در ژنو حضور داشتند در آن جایی ندارند. در این پیشنهاد قانون اساسی سوریه بازبینی میشود و قدرت رئیسجمهور کاهش مییابد.
حسن روحانی، رئیس جمهور ایران جزئیات بیشتری را در این زمینه ارائه داده است و از طریق یک نماینده گفته است که نهادهای دولتی سوریه – از جمله ارتش – باید حفظ شوند؛ اکثریت مسلمانان سنی به شکلی فعال در این ساختار سیاسی جدید مشارکت کنند و حقوق اقلیت علوی نیز حفظ شود. آقای روحانی پیشنهاد کرده است که آقای اسد به عوض “انکار” شرارت های رژیم سوریه در اقدامات اولیه اعتمادسازی نقش ایفا کند.
این پیشنهاد برای آقای اسد و مقامات ارشد علوی مصونیت حقوقی در نظر میگرفت و به آنها اجازه می دهد پس از پایان جنگ در سوریه، یک حزب جدید تاسیس کنند.
ایران اعتقاد دارد همه طرف ها باید جستجوی راهحل سیاسی از بالا را کنار بگذارند. در عوض توصیه میکند که از پایین به اصلاحات دست بزنند: آتشبسهای محلی راه را برای یک توافق جدید هموار میکنند و در عین حال “هلال شیعه”، یعنی اتحاد استراتژیک که از دمشق، بیروت، بغداد و تهران میگذرد، را نیز حفظ می کند.
دیپلماسی ایران در قبال سوریه یادآور نقشی است که سوریه پس از پانزده سال جنگ داخلی لبنان که در سال ۱۹۹۰ پایان یافت در این کشور ایفاء کرد. جمهوری اسلامی میخواهد عربستان و غرب را با یک توافق جامع در سوریه اغوا کند. این موضوع میتواند موجب درک متقابل ایران و عربستان در مورد سوریه شود که مشابه درکی است که حافظ اسد و عربستان در دهه ۱۹۹۰ در باره لبنان به آن رسیدند. این راهحل، مانند لبنان، برپایه تقسیم قدرت بین اقلیت علوی و اکثریت سنی پایه گذاری می شود. آقای اسد، رئیسجمهور باقی خواهد ماند اما یک نخستوزیر پرقدرت نیز در کنارش خواهد بود که به احتمال زیاد از میان مخالفان داخلی انتخاب میشود و قدرت اجرایی را، که از ۱۹۷۰ در دست رئیسجمهور بوده، در دست خواهد گرفت. در این سناریو رئیس مجلس کرد خواهد بود و مسیحیان و دروزها هم نماینده خواهند داشت.
موضوع دشوار این است که رهبران عربستان، مانند بسیاری از سوریها و رهبران مخالفان، نمیخواهند آقای اسد را پس از جنگی که ۱۶۲ هزار نفر کشته داده و نه میلیون و سیصد هزار نفر را بیخانمان کرده در قدرت ببیند. ایران مایل است توازن نظامی مبتنی بر اتحاد با دمشق را به یک ساختار پایدار تقسیم قدرت در منطقه تبدیل کند.
مسئله سوریه بدون شک بر مذاکرات چندجانبه بر سر برنامه هستهای ایران، تاثیر خواهد داشت. نتیجه می تواند یک فرمول تقسیم قدرت باشد که در آن منافع عربستان سعودی و ایران تامین می شود و در مواقعی نیز همپوشانی پیدا خواهند کرد.
منبع: فایننشیال تایمز - 8 ژوئن 2014