با توجه به خط قرمز حاکمیت در خصوص طرح “صیانت آرا” و ایده “نظارت بین المللی در انتخابات”، کار مشکلی نبود مطرح کردن این پیش بینی که در شرایط افزایش تعداد نامزدهای محافظه کار و به موازات آن کاهش بخت پیروزی احمدی نژاد، فشارهای بیشتری برای به عقب راندن رقبای اصلاح طلب صورت گیرد؛ حدس و گمانی که زود تحقق یافت و فشاری که از دو سو- بالا و پائین ـ اعمال شد.
درست یک هفته پیش بود که در مقاله ی “نظارت بین المللی؛ اماها و اگرها” تاکید شد : “واکنش و برخورد تند مقام های اطلاعاتی و قضائی در برابر تلاش گروهی از فعالان سیاسی و کنشگران اجتماعی که بحث مشروط «نظارت بین المللی بر انتخابات» را مطرح کرده اند نشان می دهد که جمهوری اسلامی ایران چنین کاری را چون خط قرمزی عبورناپذیر می داند و به هیچ وجه حاضر نیست با به اصطلاح تابوشکنان مماشات و مدارا کند”.
اکنون با وارد شدن محسن رضایی به کارزار انتخاباتی و شکل گیری بازی دو نامزدی در اردوگاه اقتدارگرایان و تبدیل صحنه ی انتخابات از یک شرایط سه قطبی به انتخاباتی چهاروجهی، شاهد ریزش هرچه بیشتر حامیان کمی و کیفی احمدی نژادهستیم. این وضعیت در شرایطی رخ می دهد که بحث حمایت از میرحسین موسوی در برابر وی هم به عنوان یک گزینه ی جدی میان جریان های سیاسی و حتی مذهبی این جناح تا پیش از ورود رضایی به صحنه به شدت مطرح بوده است. طبیعی است که در چنین وضعیتی که بخت پیروزی احمدی نژاد به شدت تنزل یافته است، هرگونه زیر سوال بردن آزادی و سلامت انتخابات از نظر حاکمیت غیرقابل تحمل است و بحث عدم مماشات با تابوشکنان و برخورد شدید با آنان به صورت جدی مطرح می شود.
آنچه که پس از هشدارهای تلفنی سه شنبه شب به محمدعلی دادخواه، صبح چهارشنبه 9/2/1388 در دفتر حقوقی راد متعلق به این عضو “کانون مدافعان حقوق بشر” روی داد و در جریان آن ماموران اطلاعاتی - قضایی اجازه ندادند اعضای کمیته دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه” نشست دوره ای خود را برگزار کنند، نشانه هایی ازعبورناپذیر بودن خط قرمزهای انتخاباتی در بحث تقلب های انتخاباتی است.
طرفه آنکه همزمان با برخورد مقام های امنیتی - قضائی، آیت الله خامنه ای خود مستقیما وارد این ماجرا شده و با لحنی تند و تهدیدآمیز نامزدهای انتخاباتی و حامیانشان را از ورود به چنین عرصه ای منع کرده است. وی که همچون گذشته به صورت غیرمستقیم نقش راهنما، راهبر و هادی اصلی جریان اصول گرا را در انتخابات به عهده دارد در همان روز و ساعت در یک دیدار عمومی بدون آنکه از فرد یا جریان خاصی نام ببرد، اما به روشنی مشخص بود که نوک حمله اش متوجه ائتلاف نانوشته ی “ضد احمدی نژاد” است، گفت: “متأسفانه برخی دوستان بیانصاف و کسانی که جزو ملت هستند و توقع دارند مردم به آنها توجه کنند، با ناسپاسی علیه ملت حرف می زنند و با تکرار حرف دروغ دشمن، سلامت انتخابات را زیرسئوال می برند.“
این در شرایطی است که سید محمد خاتمی کمتر روزی است که وقتی تریبون به دست می آورد از خطر مخدوش شدن نتیجه ی انتخابات و ضرورت صیانت از آرای مردم سخن به میان نیاورد. هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص نظام نیز که خود پیش از این پیه تقلب انتخاباتی و رای سازی به تنش خورده است و در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 وقتی از مسئولان رده بالای کشور ناامید شد، “به خدا پناه برد”، روش خاتمی را برگزیده و صریح تر و جدی تر در این زمینه سخن می گوید. او در آخرین موضع گیری خود در نماز جمعه هفته پیش تهران بار دیگر سلامت انتخابات را زیر سوال برد و در مورد لزوم مراقبت مردم و مسئولان از سلامت انتخابات سخن به میان آورد. وی تاکید کرد: “باید به طور جدی تلاش شود تا سلامت انتخابات برای مردم مشخص شود تا با خیال راحت بروند و رای دهند”.
دو نامزد اصلاح طلب نیز طی هفته های اخیر به کرات و به طور متواتر نگرانی خود را از نتایج یک انتخابات مهندسی شده ی مشکوک به رای سازی و رای سوزی بیان داشته اند. آن ها در اوج رقابت شدید با یکدیگر، در کاری مشترک بر شکل دادن ”کمیته ی صیانت از آرا” تاکید کرده اند. در این میان، در شرایطی که میر حسین موسوی تا کنون نظرش را در مورد حضور ناظران بین المللی در انتخابات بیان نکرده است، مهدی کروبی از نظارت بین المللی استقبال کرده و چنین امری را نشانه ی توان و قدرت کشورو علامت صحت و سلامت انتخابات دانسته است.
به نظر می رسد اکنون که آیت الله خامنه ای نوک حمله ی خود را متوجه ی آنان، حامیان و دست اندرکاران ستادهای انتخاباتی شان کرده است، ضرورت دارد که آن ها هرچه روشن تر و شفاف تر اعلام کنند که با وجود این حمله ی غیرمستقیم رهبری و انتقاد سوال برانگیز، چنین امر مهمی را چگونه پی خواهند گرفت و در کنار آن از حقوق شهروندی آن گروه از فعالان سیاسی و کنشگران اجتماعی که بحث نظارت بین المللی را به صورت مشروط دنبال می کنند، تا چه حد دفاع خواهند کرد.
انتظار می رود که موسوی و کروبی و دست اندرکاران ستادهای انتخاباتی این دو در مقابل این تهاجم هدفمند به هیچ وجه کوتاه نیایند و هر دو بر سر حرف و قول خود باقی بمانند و موضوع تشکیل “کمیته ی صیانت از آرا” را هر چه سریعتر و وسیعتر پیگیری و اجرایی کنند. اما در این میان مسئله ی اصلی و محوری موضوع “ضرورت نظارت بین المللی بر انتخابات” است و تردیدهایی که در جامعه در مورد دفاع از حقوق مدافعان این دیدگاه از جانب نامزدهای اصلاح طلب به وجود آمده است. از این رو، باید هر چه زودتر این نکته روشن شود که موسوی و کروبی در مورد آنان چه می اندیشند ودر دفاع از حقوق قانونی شان چه اقدامی انجام می دهند. انتظاری غیرمنطقی نیست اگر آنان این پرسش را از حاکمیت مطرح کنند که مگر این گروه چه حرف غیرمشروع و درخواست غیرقانونی مطرح کرده اند که مستحق چنین برخوردی هستند و از گردهم آمدن آنان جلوگیری می شود و در کنارش دفتر حقوقی یک وکیل شناخته شده در سطح داخلی و بین المللی را می بندند؟
مگر نه این است که “ کمیته دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه ” در بیانیه ی خود در خصوص “سلامت انتخابات ریاست جمهوری” به صورت مستدل و بر پایه ی اصول قانون اساسی و پیمان های بین المللی که جمهوری اسلامی ایران آن ها را پذیرفته و مهر تائید پای آن ها زده، اعلام کرده است: “اگر صیانت از آرای مردم بر طبق قانون انتخابات از طریق نظارت نهادهای ملی ممکن شود، نیازی به نظارت بینالمللی نخواهد بود. از این رو از دولت جمهوری اسلامی ایران میخواهد در راستای تقویت فضای اعتماد عمومی و مشروعیت اخلاقی انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری نسبت به اجرایی ساختن نظارت نهادهای مدنی ملی پیشگام شود. بدیهی است چنانچه حداقلهای مندرج در فصل سوم قانون اساسی رعایت شوند؛ مطبوعات مستقل، آزادانه آگاهیرسانی کنند؛ نهادهای مدنی ملی شامل احزاب و جمعیتهای سیاسی و گروههای اجتماعی داخلی و نیز سازمانهای مردم نهاد، امکان حضور و فعالیت آزادانه منطبق بر قانون داشته باشند؛ و چنانچه قوه قضاییه در چارچوب اصل تفکیک قوا، از امکان دادرسی عادلانه و الزام صاحبان قدرت به پاسخگویی در برابر نقدها و پرسشها و اتهامها برخوردار باشد، هرگز نیازی به طرح موضوع نظارت بینالمللی به منظور یاری رساندن به تحقق انتخابات آزاد، سالم و عادلانه نخواهد بود”.
در این میان کروبی گام اول را در این خصوص خوب و سریع برداشته است. انتظار می رود که موسوی نیز در نهایت بر دغدغه های خود در خصوص مباحثی چون دموکراسی و حقوق بشر و آزادی و حقوق اساسی ملت فائق آید و طی هفته ی جاری گام عقب مانده را جبران کند و گام های دیگری نیز به پیش بگذارد.
کروبی روز چهارشنبه در واکنش نسبت به نقطه نظرهای رهبری نکات مثبتی را بیان کرد و از جمله در خصوص “کمیته ی صیانت از آرا” گفت: “وقتی آنها این حرفها را میزنند، آدم مشکوک میشود که شاید برنامههایی دارند. مگر کمیته ما چه کمیتهای است که با آن اینگونه مخالفت میشود؟… اگر ناظرین ما را راه ندهند، آنها را پشت سر هم بمباران خبری میکنیم. تشکیل کمیته صیانت از آرا چیزی نیست که اینها اینقدر شتابزده شدند. آنها باید از تشکیل این کمیته استقبال کنند.“
او در مورد حضور ناظران بینالمللی در انتخابات نیز تصریح کرد: “ما از ابتدای انقلاب تاکنون حدود 30 انتخابات را به خوبی برگزار کردهایم که اگر دیگران هم در نظارت آن حضور داشته باشند، عیب و نقصی در آن نمییابند و این سخنان آقایان است که سلامت انتخابات را زیر سوال میبرد. ما می گوییم اینقدر انتخابات ما خوب است که اگر ناظر(بین المللی) هم بیاید جز تحسین چیزی نمی گوید…. ما این حرف ها را که می زنیم، می گویند اینها می خواهند بیگانگان را دخالت دهند. نخیر، دخالت بیگانه آن چیزی است که نمی گذارند نمایندگان ما پای صندوق ها بروند و بدانیم چقدر به ما رای داده اند. مگر کسانی که پای صندوق ها هستند پسران بلافصل پیامبرند؟ “
اکنون باید منتظر ماند و دید کروبی و تیم انتخاباتی او راهی را که شروع کرده اند چگونه پی می گیرند؛ موسوی و یاران و حامیانش چه حرف و برنامه ی جدیدی در این عرصه دارند؛ و جریان های سیاسی و اجتماعی که در انتخابات سال 88 مباحث برنامه محوری و مطالبه محوری را در سرلوحه ی اهداف خود قرار داده اند، در آوردگاه انتخاباتی بهار 88 برای رسیدن به چنین اهداف و آرمان هایی چگونه در عرصه ی نظر و عمل وارد می شوند و حاضرند چه میزان هزینه در این مسیر پرسنگلاخ بپردازند.