نامزدهای اصلاح طلب و نظارت بین المللی

عیسی سحرخیز
عیسی سحرخیز

با توجه به خط قرمز حاکمیت در خصوص طرح “صیانت آرا” و ایده “نظارت بین المللی در انتخابات”، کار مشکلی نبود ‏مطرح کردن این پیش بینی که در شرایط افزایش تعداد نامزدهای محافظه کار و به موازات آن کاهش بخت پیروزی احمدی ‏نژاد، فشارهای بیشتری برای به عقب راندن رقبای اصلاح طلب صورت گیرد؛ حدس و گمانی که زود تحقق یافت و فشاری که ‏از دو سو- بالا و پائین ـ اعمال شد.‏

‏ درست یک هفته پیش بود که در مقاله ی “نظارت بین المللی؛ اماها و اگرها” تاکید شد : “واکنش و برخورد تند مقام های ‏اطلاعاتی و قضائی در برابر تلاش گروهی از فعالان سیاسی و کنشگران اجتماعی که بحث مشروط «نظارت بین المللی بر ‏انتخابات» را مطرح کرده اند نشان می دهد که جمهوری اسلامی ایران چنین کاری را چون خط قرمزی عبورناپذیر می داند و ‏به هیچ وجه حاضر نیست با به اصطلاح تابوشکنان مماشات و مدارا کند”.‏

‏ اکنون با وارد شدن محسن رضایی به کارزار انتخاباتی و شکل گیری بازی دو نامزدی در اردوگاه اقتدارگرایان و تبدیل صحنه ‏ی انتخابات از یک شرایط سه قطبی به انتخاباتی چهاروجهی، شاهد ریزش هرچه بیشتر حامیان کمی و کیفی احمدی نژادهستیم. ‏این وضعیت در شرایطی رخ می دهد که بحث حمایت از میرحسین موسوی در برابر وی هم به عنوان یک گزینه ی جدی میان ‏جریان های سیاسی و حتی مذهبی این جناح تا پیش از ورود رضایی به صحنه به شدت مطرح بوده است. طبیعی است که در ‏چنین وضعیتی که بخت پیروزی احمدی نژاد به شدت تنزل یافته است، هرگونه زیر سوال بردن آزادی و سلامت انتخابات از ‏نظر حاکمیت غیرقابل تحمل است و بحث عدم مماشات با تابوشکنان و برخورد شدید با آنان به صورت جدی مطرح می شود.‏

‏ آنچه که پس از هشدارهای تلفنی سه شنبه شب به محمدعلی دادخواه، صبح چهارشنبه 9/2/1388 در دفتر حقوقی راد متعلق به ‏این عضو “کانون مدافعان حقوق بشر” روی داد و در جریان آن ماموران اطلاعاتی - قضایی اجازه ندادند اعضای کمیته دفاع ‏از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه” نشست دوره ای خود را برگزار کنند، نشانه هایی ازعبورناپذیر بودن خط قرمزهای انتخاباتی ‏در بحث تقلب های انتخاباتی است. ‏

‏ طرفه آنکه همزمان با برخورد مقام های امنیتی - قضائی، آیت الله خامنه ای خود مستقیما وارد این ماجرا شده و با لحنی تند و ‏تهدیدآمیز نامزدهای انتخاباتی و حامیانشان را از ورود به چنین عرصه ای منع کرده است. وی که همچون گذشته به صورت ‏غیرمستقیم نقش راهنما، راهبر و هادی اصلی جریان اصول گرا را در انتخابات به عهده دارد در همان روز و ساعت در یک ‏دیدار عمومی بدون آنکه از فرد یا جریان خاصی نام ببرد، اما به روشنی مشخص بود که نوک حمله اش متوجه ائتلاف نانوشته ‏ی “ضد احمدی نژاد” است، گفت: “متأسفانه برخی دوستان بی‌انصاف و کسانی که ‏جزو ملت هستند و توقع دارند مردم به آنها ‏توجه کنند، با ناسپاسی علیه ملت حرف می زنند و با تکرار حرف ‏دروغ دشمن، سلامت انتخابات را زیرسئوال می برند.“‏

‏ این در شرایطی است که سید محمد خاتمی کمتر روزی است که وقتی تریبون به دست می آورد از خطر مخدوش شدن نتیجه ی ‏انتخابات و ضرورت صیانت از آرای مردم سخن به میان نیاورد. هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص نظام نیز که خود ‏پیش از این پیه تقلب انتخاباتی و رای سازی به تنش خورده است و در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 وقتی از مسئولان ‏رده بالای کشور ناامید شد، “به خدا پناه برد”، روش خاتمی را برگزیده و صریح تر و جدی تر در این زمینه سخن می گوید. او ‏در آخرین موضع گیری خود در نماز جمعه هفته پیش تهران بار دیگر سلامت انتخابات را زیر سوال برد و در مورد لزوم ‏مراقبت مردم و مسئولان از ‏سلامت انتخابات سخن به میان آورد. وی تاکید کرد: “باید به طور جدی تلاش شود تا سلامت ‏انتخابات برای مردم مشخص شود تا با خیال راحت بروند و ‏رای دهند”.‏

‏ دو نامزد اصلاح طلب نیز طی هفته های اخیر به کرات و به طور متواتر نگرانی خود را از نتایج یک انتخابات مهندسی شده ‏ی مشکوک به رای سازی و رای سوزی بیان داشته اند. آن ها در اوج رقابت شدید با یکدیگر، در کاری مشترک بر شکل دادن ‏‏”کمیته ی صیانت از آرا” تاکید کرده اند. در این میان، در شرایطی که میر حسین موسوی تا کنون نظرش را در مورد حضور ‏ناظران بین المللی در انتخابات بیان نکرده است، مهدی کروبی از نظارت بین المللی استقبال کرده و چنین امری را نشانه ی ‏توان و قدرت کشورو علامت صحت و سلامت انتخابات دانسته است.‏

‏ به نظر می رسد اکنون که آیت الله خامنه ای نوک حمله ی خود را متوجه ی آنان، حامیان و دست اندرکاران ستادهای انتخاباتی ‏شان کرده است، ضرورت دارد که آن ها هرچه روشن تر و شفاف تر اعلام کنند که با وجود این حمله ی غیرمستقیم رهبری و ‏انتقاد سوال برانگیز، چنین امر مهمی را چگونه پی خواهند گرفت و در کنار آن از حقوق شهروندی آن گروه از فعالان سیاسی ‏و کنشگران اجتماعی که بحث نظارت بین المللی را به صورت مشروط دنبال می کنند، تا چه حد دفاع خواهند کرد.‏

‏ انتظار می رود که موسوی و کروبی و دست اندرکاران ستادهای انتخاباتی این دو در مقابل این تهاجم هدفمند به هیچ وجه کوتاه ‏نیایند و هر دو بر سر حرف و قول خود باقی بمانند و موضوع تشکیل “کمیته ی صیانت از آرا” را هر چه سریعتر و وسیعتر ‏پیگیری و اجرایی کنند. اما در این میان مسئله ی اصلی و محوری موضوع “ضرورت نظارت بین المللی بر انتخابات” است و ‏تردیدهایی که در جامعه در مورد دفاع از حقوق مدافعان این دیدگاه از جانب نامزدهای اصلاح طلب به وجود آمده است. از این ‏رو، باید هر چه زودتر این نکته روشن شود که موسوی و کروبی در مورد آنان چه می اندیشند ودر دفاع از حقوق قانونی شان ‏چه اقدامی انجام می دهند. انتظاری غیرمنطقی نیست اگر آنان این پرسش را از حاکمیت مطرح کنند که مگر این گروه چه ‏حرف غیرمشروع و درخواست غیرقانونی مطرح کرده اند که مستحق چنین برخوردی هستند و از گردهم آمدن آنان جلوگیری ‏می شود و در کنارش دفتر حقوقی یک وکیل شناخته شده در سطح داخلی و بین المللی را می بندند؟‏

‏ مگر نه این است که “ کمیته‌‌‏‎ ‎دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه ” در بیانیه ی خود در خصوص “سلامت انتخابات ریاست ‏جمهوری” به صورت مستدل و بر پایه ی اصول قانون اساسی و پیمان های بین المللی که جمهوری اسلامی ایران آن ها را ‏پذیرفته و مهر تائید پای آن ها زده، اعلام کرده است: “اگر صیانت از آرای مردم بر طبق قانون انتخابات از طریق نظارت ‏نهادهای ملی ممکن شود، نیازی به نظارت بین‌المللی نخواهد بود. از این رو از دولت جمهوری اسلامی ایران می‌خواهد در ‏راستای تقویت فضای اعتماد عمومی و مشروعیت اخلاقی انتخابات دوره‌ دهم ریاست جمهوری نسبت به اجرایی ساختن نظارت ‏نهادهای مدنی ملی پیشگام شود. بدیهی است چنان‌چه حداقل‌های مندرج در فصل سوم قانون اساسی رعایت شوند؛ مطبوعات ‏مستقل، آزادانه آگاهی‌رسانی کنند؛ نهادهای مدنی ملی شامل احزاب و جمعیت‌های سیاسی و گروه‌های اجتماعی داخلی و نیز ‏سازمان‌های مردم نهاد، امکان حضور و فعالیت آزادانه‌ منطبق بر قانون داشته باشند؛ و چنان‌چه قوه‌ قضاییه در چارچوب اصل ‏تفکیک قوا، از امکان دادرسی عادلانه و الزام صاحبان قدرت به پاسخ‌گویی در برابر نقدها و پرسش‌ها و اتهام‌ها برخوردار ‏باشد، هرگز نیازی به طرح موضوع نظارت بین‌المللی به منظور یاری رساندن به تحقق انتخابات آزاد، سالم و عادلانه نخواهد ‏بود”. ‏

‏ در این میان کروبی گام اول را در این خصوص خوب و سریع برداشته است. انتظار می رود که موسوی نیز در نهایت بر ‏دغدغه های خود در خصوص مباحثی چون دموکراسی و حقوق بشر و آزادی و حقوق اساسی ملت فائق آید و طی هفته ی ‏جاری گام عقب مانده را جبران کند و گام های دیگری نیز به پیش بگذارد.‏

‏ کروبی روز چهارشنبه در واکنش نسبت به نقطه نظرهای رهبری نکات مثبتی را بیان کرد و از جمله در خصوص “کمیته ی ‏صیانت از آرا” گفت:‏‎‎‏ “وقتی آنها این حرف‌ها را می‌زنند، آدم مشکوک ‏می‌شود که شاید برنامه‌هایی دارند. مگر کمیته ما چه ‏کمیته‌ای است که با آن این‌گونه مخالفت می‌شود؟… اگر ناظرین ما را راه ندهند، آنها را پشت سر هم بمباران خبری می‌کنیم. ‏‏تشکیل کمیته صیانت از آرا چیزی نیست که اینها این‌قدر شتابزده شدند. آنها باید از تشکیل این کمیته استقبال کنند.“‏

‏ او در مورد حضور ناظران بین‌المللی در انتخابات نیز تصریح کرد: “ما از ابتدای انقلاب تاکنون حدود 30 ‏انتخابات را به ‏خوبی برگزار کرده‌ایم که اگر دیگران هم در نظارت آن حضور داشته باشند، عیب و نقصی در آن ‏نمی‌یابند و این سخنان آقایان ‏است که سلامت انتخابات را زیر سوال می‌برد. ما می گوییم اینقدر انتخابات ما خوب است که اگر ناظر(بین المللی) هم بیاید جز ‏تحسین چیزی نمی گوید…. ما این حرف ها را که می زنیم، می گویند اینها می خواهند بیگانگان را دخالت دهند. نخیر، دخالت ‏بیگانه آن چیزی است که نمی گذارند نمایندگان ما پای صندوق ها بروند و بدانیم چقدر به ما رای داده اند. مگر کسانی که پای ‏صندوق ها هستند پسران بلافصل پیامبرند؟ “‏

‏ اکنون باید منتظر ماند و دید کروبی و تیم انتخاباتی او راهی را که شروع کرده اند چگونه پی می گیرند؛ موسوی و یاران و ‏حامیانش چه حرف و برنامه ی جدیدی در این عرصه دارند؛ و جریان های سیاسی و اجتماعی که در انتخابات سال 88 مباحث ‏برنامه محوری و مطالبه محوری را در سرلوحه ی اهداف خود قرار داده اند، در آوردگاه انتخاباتی بهار 88 برای رسیدن به ‏چنین اهداف و آرمان هایی چگونه در عرصه ی نظر و عمل وارد می شوند و حاضرند چه میزان هزینه در این مسیر ‏پرسنگلاخ بپردازند.‏