سردار محصولی، وزیر محترم کشور و مقاطعه کار سابق و که در جریان طلا و زمین و ماشین و آپارتمان می باشد و قیمت ها کاملا کف دستش است، و اصولا قیمت انواع نان را به روز که نه، حتی به ساعت بلد است، در یک گفتگوی مشتی مامان درباره انتخابات و دولت نهم شرکت کرد و گفت: “ جنس دولت نهم از طلاست.” وی توضیح داد: “ طلای هجده عیار” در همین راستا با وزیر کشور مصاحبه سرگشاده ای انجام دادیم.
سووال: در سالگرد انقلاب چه پیامی برای ملت دارید؟
سردار میلیاردراللهی: من باید به ملت ایران بگویم که انقلاب اسلامی ایران هر روز بزرگتر و عظیم تر می شود و روی قیمتش می رود، انقلاب ایران یک اپارتمان نیست، یک زمین بزرگ است که اگر دشمنان آن را بکوبند، ما در آن چهار طبقه می سازیم، اگر بخواهند هر چهارطبقه را نابود کنند، در همان زمین یک برج بیست طبقه می سازیم و هرچه از انقلاب بگذرد قیمت آن بالاتر می رود؟
سووال: نظرتان درباره دولت نهم چیست؟
سردار میلیاردراللهی: دولت نهم دولتی است ارزشی، واقعا این دولت بسیار ارزش دارد، شاید ارزش این دولت را فقط کسانی که نرخ دست شان است خوب بفهمند. دولت خاتمی مثل یک مشت پول خورد بود که دائم سروصدا می کرد، اما دولت نهم مثل یک دسته اسکناس است که ممکن است در آن سروصدای روزنامه ها و دانشجویان نباشد، ولی همین اسکناس هزاران برابر پول خورد ارزش دارد.
سووال: برای رسیدن به اهداف انقلاب اسلامی ایران باید چه کنیم؟
سردار میلیاردراللهی: من از زمانی که دلار هفت تومان بود در جریان انقلاب اسلامی بودم، این را منافقان اصلاحاتگر بدانند که ما از آنهایی نیستیم که وقتی نرخ ارز صدتومان شد انقلابی شدیم، ما خودمان اصل جنسیم، در همین راستا، انقلاب اسلامی به گفته حضرت امام که هیچ وقت ارزش حرف های ایشان پائین نیامد، استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی به عنوان اهداف آن بود که استقلال به معنی اهمیت صادرات نسبت به واردات است که ما سالها برای صادرات تلاش کردیم. جمهوری اسلامی هم یک هدف مهم انقلاب اسلامی می باشد که واقعا در جمهوری اسلامی هر سه بخش، هم خصوصی، هم تعاونی و هم بخش دولتی زحمت کشیدند که نیاز به گفتن ندارد، و در همین راستا واقعا ما در هرسه بخش فعالیت کردیم، همین زمین ها را گاهی از تعاونی می گرفتیم و بصورت بخش خصوصی کار می کردیم و از مجوز دولتی هم استفاده می کردیم. در مورد آزادی هم خیلی چیز مهمی است، ولی الآن روند بازار نیست و برای اینکه جنس دولت جور باشد در مورد آن حرف هایی زده می شود.
سووال: با توجه به آغاز مذاکره با آمریکا، نظر شما در این مورد چیست؟
سردار میلیاردراللهی: البته الآن مضنه بازار برای مذاکره خوب است، اگر مذاکره انجام بشود، ارزشهای زیادی حفظ می شود، از جمله ارزش جنس، معمار، نقشه و تاسیسات که همیشه اهمیت خاصی برای برادران ارزشی دارد. البته بعضی موارد هم هست که هماهنگی باید بشود، از جمله قبل از اعلام قرارداد باید دولت اعلام کند که برادران ارزشی طلا و ارز و ماشین هر چی دارند بفروشند که از کون اش نیفتد، و همچنین یکی از مسائلی که از نظر حیثیت مملکت خیلی اهمیت دارد، این است که اگر روابط ایران و آمریکا درست بشود، تمام اجناسی که در جریان معامله مورد توجه قرار می گیرند، از جمله دستگیره، شیرحمام، پنجره، دستشویی آلات، کاسه توالت، کاسه چینی و سایر مسائل حیثیتی ملت، از جنس آمریکایی اصل می آید که واقعا عروس است و اصلا جنس فرانسوی جلوی آن تومنی هفتصنار توفیر می کند.
منوچهر احترامی هم رفت
آدم باورش نمی شود کسی که این همه وجود دارد، برود. کسی که این همه تولید کرده، این همه خلاقیت داشته، این همه کار و فکر کرده و توانسته در قبیله خودش یکی از بزرگان باشد، یک باره تبدیل بشود به خبر و تبدیل بشود به آخرین خبر و بخوانی که نوشته اند: “ منوچهر احترامی رفت.” و البته باور کردنش کاری دشوار است. چطور می شود رفته باشد، در حالی که در طنز امروز ایران این همه اثرش هست؟ و اصولا حرف نامربوطی است به کسی که نشانه حیاتش اثرش است، بگویی که رفت، کجا رفت؟ او که هنوز نشانه حیات دارد و نوشته ها و سروده هایش را می خوانیم.
احترامی، از نسل توفیقی هاست که در آنجا که بود همیشه کار خلاق می کرد. هم شعر خوب می گفت و هم نثر خوب می نوشت. در شوخی با نثر تاریخی کارش بی بدیل و گاه بسیار درخشان بود و شاید همان نثر تاریخی است که نشان می دهد که او حسابی ادبیات فارسی خوانده است.
جز طنزهای فراوان او در تمام این سالها، از نظر من شاید بهترین و ماندگارترین کارش که بی تردید در ذهن و روح همه بچه های هفت تا چهل ساله ما مانده است، خلق شخصیتی بود به اسم “ حسنی” در کتابهای “ حسنی نگو یه دسته گل”، “ خروس نگو یه ساعت”، “ دزده و مرغ فلفلی” و “ خرس و کوزه عسل” که بسیاری از بچه هایی که هفت سالگی شان را پس از سال 1360 گذراندند، خوب بودن و آدم بودن و کمک کردن به همدیگر را از او یادگرفتند. شاید شاهکار بزرگ احترامی این بود که هر ایرانی در کشوری که مردمش کتاب نمی خوانند، شعرهای احترامی را حفظ است و می خواند. احترامی که با نام “ پورنگ” مجموعه حسنی را منتشر می کرد، آهنگ به یاد ماندنی همه نسل های امروز ایران است.
منوچهر احترامی پس از انقلاب مدتی با آهنگر کار کرد و وقتی گل آقا آمد، عضو ثابت و یکی از اذناب و عوامل آبدارخانه مبارکه گل آقا بود. احترامی با وجود اینکه پیر شده بود و طبیعتا باید مثل بسیاری از پیرمردهای هنرمند و نویسنده ایرانی به جای به روز شدن زبان، سعی می کرد جلوی تغییر زبان و گذشت زمان را بگیرد، اما چنین نبود و چنین نکرد. او همیشه نو و تازه ماند و آخرین کارهایش نشان می دهد که با تمام قدرت در پی گفتن به زبان امروز بود.
دیروز خواندم که احترامی رفته است. رفتنش را به خانواده طنز پارسی تسلیت می گویم، محمود فرجامی بسیار زیبا نوشته است درباره او و بخوانیدش که مرگ چنین خواجه نه کاری است خرد….
[](http://)