فیلم روز♦ سینمای ایران

نویسنده
کامبیز رحیمی

‏از دوردست اولین ساخته رامین محسنی فارغ التحصیل دوره عالی فیلمنامه نویسی حرفه ای از مرکز آموزش فیلمسازی ‏و دارای مدرک کارشناسی صنایع از دانشگاه علم وصنعت است. او از سال 1363 فعالیت های مختلفی را در عرصه ‏تولید فیلم های کوتاه و مستند داشته است و مدت ها کارگردان و تهیه کننده یکی از برنامه های مطرح سینمایی تلویزیون ‏یعنی سینمای ایران بود.‏

ramin1.jpg

‎ ‎از دور دست‎ ‎

نویسنده و کارگردان: رامین محسنی. موسیقی: عماد بنکدار. مدیر فیلمبرداری: فرشاد محمدی. تدوین: بهرام دهقانی. ‏طراح صحنه: ایرج رامین فر. بازیگران: کورش تهامی[جوان]، جمشید هاشم پور[تاجر و دانشمند]، بهناز ‏جعفری[همسر]، داریوش ارجمند، همایون ارشادی، محبوبه بیات، کمند امیرسلیمانی، امیر دژاکام، مهدی میامی، بیوک ‏میرزایی، ابراهیم آبادی، محمدعلی نجفی. 100 دقیقه. برنده جایزه پلنگ نقره‌ای بهترین فیلم از سومین جشنواره ‏بین‌المللی فیلم آکاپولکو مکزیک، نامزد سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول از جشنواره فجر و نامزد تندیس بهترین طراحی ‏هنری از دهمین جشن سینمای ایران.‏

داستان سرگشتگی های جوانی روشنفکر در سه قسمت. در اپیزود اول پسری دانشجو برای خرج زندگی تمامی کتاب ‏های خود را می سوزاند. در اپیزود دوم با درگیری های جوانی نویسنده و همسرش رو به رو هستیم و اپیزود آخر ‏داستان تاجری است که به هنر علاقه دارد و با جوان دو اپیزود پیشین ارتباط برقرار می کند.‏

‎ ‎سرگشتگی روشنفکری‎ ‎

رامین محسنی را بیشتر علاقمندان به سینما با کارگردانی مجموعه برنامه سینمای ایران می شناسند که چندین سال از ‏شبکه اول سیما پخش شد و در مقطع زمانی پخش خود تنها برنامه ای بود که به سینمای ایران می پرداخت و در قالب ‏نقد، گزارش و گفت و گو به مسائل آن می پرداخت. با تغییرات مدیریت سیما و کوچ مدیران تلویزیونی به سینما، آنهایی ‏که در تلویزیون به ساخت برنامه مشغول بودند این فرصت را پیدا کردند در سینما هم طبع آزمایی کنند و رامین محسنی ‏یکی از آنها بود. البته محسنی پیش از ورود به تلویزیون تجربه ساخت چند مستند و فیلم کوتاه را داشت که همین فیلم ها ‏بستری را فراهم آورد که او با تعداد زیادی از عوامل حرفه ای سینما فیلم خود را بسازد.‏

فیلم از دوردست سعی دارد در چند مقطع زمانی مجزا به سرگشتگی روشنفکرایرانی بپردازد و محنت های او را در ‏زندگی به نمایش بگذارد. بر همین اساس محسنی ساختاری اپیزودیک را برای روایت خود بر می گزیند تا بتواند میان ‏داستان های خود انسجامی نسبی را پدید آورد. اما به دلیل پراکنده گویی داخل هر اپیزود به این مهم دست نمی یابد و فیلم ‏ساختاری مغشوش پیدا می کند. در کنار از هم گسیختگی به عنوان مشکل اصلی از دوردست، چون فیلم مخاطب ‏مشخصی را نشانه نرفته و همین امر باعث ناکامی کارگردان می شود.‏

ramin2.jpg

همان گونه که داستان ها دائم راه خود را می روند، تماشاگران نیز با شخصیت های مختلف دچار سردرگمی می شوند. ‏از دیگر سو آنچه محسنی در ساخته خود به آن می پردازد به قشر محدودی از جامعه پرداخته و قدرت در برگیرندگی ‏ندارد. حتی ارجاعات تاریخی فیلم هم دردی را دوا نمی کند و تماشاگر نمی تواند همذات پنداری مناسبی را با آن انجام ‏دهد. در لا به لای فیلم زمانی که داستان در زمان حال روایت می شود، کارگردان تماشاگر را به گذشته های دور می ‏برد و در آن برهه زمانی زندگی دانشمندی را به نمایش می گذارد که کتابخانه او سوزانده شده است. کارگردان سعی ‏دارد میان زندگی این دانشمند و شخصیت اصلی داستان خود ارتباطی تاریخی برقرار نماید اما پرداختن به زندگی جوان ‏امروزی داستان تا آن اندازه کلی است که محسنی چندان در این زمینه موفق نمی نماید. حتی ارجاعات امروزین فیلم ‏همچون مشکل مسکن و شیوه امرار معاش جوان دانشجو نیز چون به شیوه مناسبی دراماتیزه نشده، کار به جایی نمی ‏برد. البته نباید از این نکته هم چشم پوشی کرد که در هرحال ایده نویسنده داستان قابل تامل بوده اما به درستی مورد ‏پرداخت قرار نگرفته است.‏

ramin3.jpg


فیلم از دوردست به دلیل پراکنده گویی در داستان نمی تواند به ریتم مناسبی هم دست یابد و از این منظر هم کشدار و ‏خسته کننده می نماید، اما از منظر بازیگری کارگردان توانسته به انتخاب هایی درست دست یابد. کورش تهامی در نقش ‏جوان صورت و صدایی شکننده دارد که از او در تمامی فیلم هایی که بازی کرده شخصیتی آسیب پذیر به نمایش می ‏گذارد. محسنی توانسته برای روشنفکر سرگشته خود از این پرسوناژ استفاده مناسبی را صورت دهد. جمشید هاشم پور ‏هم در قالب دو نقش تاجر و دانشمند بازی درونی از خود به نمایش می گذارد. حرکات او زمانی که به دوران گذشته باز ‏می گردیم و وی را در شمایل دانشمند می بینیم بسیار درونی و بیشتر متکی بر جزئی گرایی در شکل اجرای میمیک ‏است. این نکته با آنچه تماشاگر از هاشم پور در فیلم های قبلی در ذهن داشته متفاوت به نظر می رسد. بهناز جعفری هم ‏در نقش همسر تهامی می تواند بی قراری خود را در زندگی به رخ همسرش بکشد. او در واقع به محرکی مناسب تبدیل ‏می شود تا همسرش در مقابل رفتار او به واکنش درآید.‏

رامین محسنی در تجربه نخستین خود داستانی گسترده را دستمایه قرار داده و می توانست با تمرکز بر یکی از این ‏اپیزودها به فیلم منسجم تری دست یابد. او با هدایت بازیگران و تا حدود زیادی با میزانسن های متناسب نشان می دهد ‏کارگردان خوبی است. اما فیلمنامه سردرگم فیلم سبب می شود این مسائل چندان خود را به تماشاگر نشان ندهد.‏