با گذشت بیش از ۷ ماه از رسانهای شدن اسیدپاشیهای اصفهان، یک مقام ارشد نیروی انتظامی عنوان کرده که این پرونده همچنان از سوی پلیس آگاهی ناجا در دست بررسی است. سردار محمدرضا مقیمی، رییس پلیس آگاهی ناجا عنوان کرده که شخصا روی این پرونده کار میکند و به “احتمال کشف” متهم اصلی امیدوار است.
او همچنین از دستگیری یک سارق اصفهانی خبر داده که شرایطش با متهم اسیدپاشی “هماهنگی” داشت اما او مظنون اصلی نیست و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد. به گفته این مقام پلیس، سارق اصفهانی پس از سرقت ازمنازل آنجا را به آتش میکشید و دستگیریاش آمار سرقت در اصفهان را کاهش داده است. اما هیچ توضیحی داده نشده که چرا یک سارق سابقهدار ممکن است به زنان سوار بر خودرو با اسید حمله کند.
فرمانده سابق نیروی انتظامی جمهوری اسلامی در بهمن ماه سال گذشته به طور تلویحی عنوان کرده بود که ممکن است برخی پروندهها به نتیجه نرسد و یا این که پس از سالها کشف شود. سردار اسماعیل احمدی مقدم با اشاره به یک “باور عمومی” در میان مسوولان که فکر میکنند “ناجا میتواند هر پروندهای را کشف کند” اضافه کرده بود : “انگار ما اسیدپاش را در پشتمان پنهان کردهایم که میگویند ملاحظه کسی را نکنید”.
دستگیری روزنامهنگاران و فعالان مدنی به جای اسیدپاشها
در مهر ماه خبر چند حمله با اسید به زنان اصفهانی در خبرگزاری ایسنا منتشر شد که بلافاصله مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت و پوشش بینالمللی هم پیدا کرد. روایتهای غیررسمی تعداد قربانیان را ۸ نفر میدانست و مقامات رسمی هم پس از چند بار اعلام آمار ضد و نقیض، روی ۴ قربانی متوقف شدند.
از نخستین روزهای رسانهای شدن اسیدپاشیهای سریالی اصفهان، این فرضیه در اذهان عمومی قوت گرفت که مهاجمان با انگیزه مبارزه با بدحجابی دست به چنین کاری زدهاند و پای “امر به معروف و نهی از منکر” به میان آمد. این فرضیه اما به شدت مورد اعتراض نمایندگان مجلس، قوه قضاییه، ائمه جمعه و نیروهای نظامی و انتظامی قرار گفت. در این بین رسانهها هم تهدید شدند که در صورت پرداختن به این فرضیه با آنها برخورد خواهد شد.
با وجود بسیج همه نهادهای امنیتی و نظامی و انتظامی و در حالی که عنوان میشد سه وزیر کابینه، معاون اول قوهقضاییه، نیروی انتظامی و سپاه به طور ویژه پیگیر این پرونده هستند، تنها موفقیت به دست آمده دستگیری روزنامهنگاران اصفهانی و برخی حاضران در تجمعهای اعتراضی مردمی این شهر بود. منصرف کردن رسانهها از پیگیری اسیدپاشیهای سریالی اصفهان هم یکی دیگر از موفقیتهای نهادهای قضایی، امنیتی و نظامی بود اما پرونده هنوز به سرانجامی نرسیده است.
در این ۷ ماهی که از رسانهای شدن موضوع گذشته، حتی تلاش شد تا در ابعاد ماجرا تخفیف داده شود و آن را از قالب یک موضوع حاد ملی خارج کنند.
از جمله فرمانده وقت نیروی انتظامی جمهوری اسلامی آبان ماه سال گذشته در حالی که افکار عمومی پیگیر نتیجه اقدامات پلیس بود، اعلام کرد که اسیدپاشیهای اصفهان تنها به دلیل پوشش وسیع رسانهای به چشم آمده وگرنه از ابتدای سال چند صد اسیدپاشی دیگر نیز در کشور رخ داده است. او این حادثه را در ردیف حوادثی مانند سوختگی با وایتکس قرار داد. یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هم گفته بود که اسیدپاشیهای اصفهان “بیجهت” جنبه ملی پیدا کرده است. سردار رادان، از مقامات انتظامی هم معتقد بود که این اسیدپاشیها “بیش از حد بزرگنمایی” شده است. “شخصی” بودن دلایل اسیدپاشیها از سوی دیگر مقامات دولتی و انتظامی هم مطرح شد، اما دختران آسیبدیده بارها اعلام کردهاند با هیچ کسی خصومت شخصی نداشتهاند. قربانیان این حوادث همچنین در مصاحبههای مختلف گفته اند که حجابشان “مناسب” بوده، اما دست کم دو چیز در بین آنها مشترک است: زن بودن و اسیدپاشی به آنها وقتی پشت فرمان خودرو بودهاند.
اما در شرایطی که در گزارش هیات اعزامی کمیسیون امنیت ملی مجلس به اصفهان تاکید شده بود اسیدپاشیها کار “یک نفر” است که “به زودی و به راحتی” دستگیر میشود، هنوز این پرونده روی میز رییس پلیس آگاهی ناجا قرار دارد و حتی موفق به دستگیری “مظنون اصلی” نشدهاند.
اسیدپاشیهای سریالی اصفهان تا مدتها باعث توجه و تمرکز ویژه افکار عمومی به مساله اسیدپاشی شده بود و با انتشار اخبار اسیدپاشیهای متعدد در شهرهای مختلف کشور، این تفسیر ارائه شد که استفاده از اسید به عنوان یک روش انتقامی طرفدار پیدا کرده است. به این ترتیب اسیدپاشیها، نه تنها زنان اصفهان بلکه زنان بسیاری از شهرها را دچار ترس، نگرانی و احساس ناامنی کرد. حتی شوخیهایی هم رایج شده بود که برخی سوار بر موتور به زنان آب میپاشیدند و این گونه وانمود میکردند که قصد حمله با اسید دارند.
مریم رحمانی، فعال حقوق زنان با اشاره به این شوخیها که در آن ایام باعث ترساندن و اضطراب بیشتر زنان شده بود، به روزآنلاین گفته بود: “مسلما ترس یکی از فلج کننده ترین احساساتی است که دامنگیر افراد می شود و میتواند مدتها روی ذهن و روان زنان تاثیر بگذارد. بنابراین این زنانی که مورد اسیدپاشی قرار گرفتهاند تا سالهای بعد دچار ترومای این حادثه، نفرت و خشم هستند. زندگیشان تباه شده و هیچ کس هم پاسخگو نیست.”
بیسرانجام ماندن پرونده اسیدپاشیهای اصفهان حتی در حادثه مهاباد هم مورد توجه قرار گرفت. معترضان مهابادی در روزهای نخست که شایعه شده بود یک دختر جوان مورد تجاوز یک مامور امنیتی قرار گرفته است، در تجمعات خود و در شبکههای اجتماعی عنوان میکردند که اینجا اصفهان نیست، بنابراین پیگیری پرونده تعرض را به نهادهای حکومتی نمیسپاریم تا مشمول مرور زمان شود و نتیجهای از آن به دست نیاید.