استراحت مطلق، نهمین فیلم سینمایی عبدالرضا کاهانی، به واسطهی صحنهای که به زعم ادارهی ممیزی، هنجارشکن و خلافت عفت اسلامی است، با حاشیههای متفاوتی رو به رو شد و این حاشیهها اکران فیلم را وارد فازی کردند که بعد از آن تماشا و نقد فیلم به روال معمول خود، به آسانی میسر نباشد. با این حال به گمانم حالا که از تب و تاب حواشی فیلم کاسته شده است، فرصتی باشد تا به خود فیلم، جدای از حاشیههای فرهنگی معهود نگاه کرد.
“استراحت مطلق” ماجرای زنی است که از همسر خود جدا شده است و شوهر، بابک حمیدیان، حتی بعد از جدایی نیز در زندگی زن سابقش، ترانه علیدوستی دخالت میکند و باعث به وجود آمدن مشکلاتی برای او میشود. زن، برای رهایی از مزاحمتهای شوهر سابق از یک طرف و از طرف دیگر برای ساختن یک زندگی جدید و گذران روزمرگی به تهران میرود و از دوستانش طلب کمک میکند اما شوهر سابق او در تمام طول فیلم سعی در بازگرداندن زنش به شهرستان دارد و برای او مانعتراشی میکند.
“استراحت مطلق” شاید بهترین فیلم کاهانی نباشد، اما مانند دیگر فیلمهای او آینهای از طبقهی متوسط و پایین اجتماع و نمایانگر کامل مشکلات، دغدغهها و روابط آدمهای این طبقه است. این قرابت به دنیای واقعی در دیالوگهای فیلم به خوبی نمود پیدا میکند به طوری که تماشاگر احساس نمیکند به تماشای فیلم نشسته است و گویی برشی از زندگی یکی از اطرافیان خود را پیش رو میبیند. ریزهکاریها در کارهای کاهانی آنها را باورپذیر میکنند و تماشاگر را وارد دنیای فیلمهای او میکنند.
کاهانی در “هیچ” موضوعی کاملا فانتزی را پیش میکشد اما با هنرمندی تمام، نگاه رئالیستی و جدیاش را به جامعه و زندگی آدمها حفظ میکند. در استراحت مطلق اما در فقدان عناصر فانتزی و خیالی، رئالیسم به واضحترین شکل ممکن نمود پیدا کرده است. اینجا دیگر خبری از یک موضوع ویژه با پایانی غافلگیرکننده، چنان که در “اسب حیوان نجیبی است” میبینیم، نیست، بلکه موضوعی جامعهشناسانه پیش کشیده میشود که تامل در چند و چون آن، میتواند آسیبشناسی مهاجرت به تهران، تنهایی و وانهادگی برخی از زنان جامعه و به طور کلی در معرض اتهام بودنِ مداوم زن در جامعهی ایرانی را در آن مورد بحث جامعهشناسانه قرار داد.
کاهانی که آدمهای طبقههای فیلمش را خوب میشناسد، سکانسهای جذابی از زندگی آنها خلق میکند. درگیریهای لفظی رضا عطاران و همسرش، بازی کارگران و صحنههایی از این دست در فیلمهای او زیاد دیده میشود که کاهانی با ریزبینی به جزئیات زندگی میپردازد و پوستهی ظاهری و مصنوعی زندگیهای تلویزیونی را میشکافد و کارش را این چنین متمایز و واقعی میسازد. بازی بازیگران فیلم کاهانی، بسیار باورپذیر، ساده، یکدست و خوب است. این کارگردان به خوبی میداند چه میخواهد و بسیار هنرمندانه از بازیگرانش بازی میگیرد. بازی خوب مجید صالحی در “استراحت مطلق” موید این حرف است. او را همیشه در نقشهای ساده و دستمالیشده در فیلمهای اتوبوسی به یاد میآوریم. بازیگری که نماد مشخص یک استعداد هرزرفته و نابودشده است. با این حال استراحت مطلق، او را به عنوان بازیگری که میتوان نقشهایی متفاوت و متنوع به او داد و به آن نقش اعتماد کرد، معرفی میکند.
از دیگر نقاط قوت فیلم، موجز و بیحاشیه بودن آن است. این فیلم بر اساس مشکلات و تنش بین یک زوج شکل میگیرد و از شروع تا اوج مشکلات به نمایش درمیآید و تماشاگر سیر صعودی این تنشها را میبیند و در واقع به انتظاراتش پاسخ داده میشود. یکی از وجه مشخصههای کارهای کاهانی همین به نمایش گذاشتن سادهی زندگیهاست به طوری که بدون اینکه شخصیت فیلمهایش را قضاوت کند، تنها آنها را به نمایش میگذارد. این دیدگاه ناتورالیستی به شخصیتها را در آثار پیشین کاهانی به این قوت نمیبینیم. او فقط موقعیتی که بازیگر در آن است را خیلی شفاف بیان میکند و همه چیز را به تماشاگر واگذار میکند و جالب اینجاست که تماشاگر هم در خیلی از صحنهها تنها بینندهی صرف است و دست از قضاوت دربارهی شخصیتها برمیدارد و این را موقعیتی میبیند که در جریان است و کسی قادر به تغییر و یا بهبودش نیست، به عبارتی دربارهی شخصیت فیلم قضاوتی نمیکند و او را متهم نمیکند چرا که شاید او را در این شرایط مجبور به انتخاب و تسلیم در برابر تقدیر خویش میبیند. کاهانی شخصیتها را همانگونه که هستند و به سان آینهای از اجتماع نشان میدهد و آنها را در معرض قضاوت نمیگذارد و این چنین است که فیلم او به کمینهای از خود جامعه بدل میشود. کمینهای که در آن میتوان آدمهای آشنا را بازشناخت و ناظر وجهی از زندگی آنها شد. او از جلو به شخصیتها نگاه میکند و زاویهی دیدش مستقیم است. او نمیخواهد از پس فیلم درس اخلاقی به تماشاگر بدهد و نتیجهگیریای تحمیلی داشته باشد. شاید بتوان گفت فیلمهای او مستند گونههایی ناتورالیستی است با لفافهای از روایت و داستان که زندگی جاری و حقیقی آدمها را بدون مورد تمسخر قرار دادن آنها و یا ارج و قرب نهادن به آنها به تصویر میکشد.
“استراحت مطلق” با تصادف شروع میشود و با بازنمایی همان صحنه به پایان میرسد. مرگ انسانی که در شروع فیلم ناشناخته بود و طبیعتا دردناک، در آخر با پایان یافتن رنجهای بیشمار زنی تنها و سرگردان، شاید کمی دلچسب هم باشد و لبخند رضایتی بر چهرهی تماشاگر بنشاند. انگار انسانی از دردهای بیپایان خویش، به “استراحتی مطلق” رسیده است.
استراحت مطلق
کارگردان:عبدالرضا کاهانی، فیلمنامه: عبدالرضا کاهانی - سعید قطبی زاده، بازیگران: ترانه علیدوستی، بابک حمیدیان، رضا عطاران، مجید صالحی، فریده فرامرزی، امیرشهاب رضویان، علی میلانی، سعید عطائیان، صفر محمدی، امیر قطبی، پانته آدانا پیام، مهرداد لواسانی، تهیه کننده: عبدالرضا کاهانی، تدوین: شیما منفرد، مدیران فیلمبرداری: براهیم اشرفی، معین رضا مطلبی، صدابردار: ناصر انتظاری، صداگذار: علی علویان، مجری طرح: سعید خانی، طراح گریم: سعید ملکان، مدیر برنامه ریزی: سهیل بیرقی، مدیر تولید: کامران حجازی، دستیار اول فیلمبردار: بهمن نادیاب، دستیار اول کارگردان: امید جزینی، تصحیح رنگ: سینا قویدل، مدیر تدارکات: جواد سلیمانی، کارگردان فیلم پشت صحنه: محمد کارت، گروه کارگردانی: ابوالفضل کاهانی، بهرنگ حسامی، منشی صحنه: ندا قائدی، عکاس: مریم تخت کشیان.