معترضان انتخابات مثل داعش بودند

نویسنده
جلال یعقوبی

» اعتراض راستگرایان به توصیه به فراموشی

جواد کریمی قدوسی نماینده مشهد در مجلس طی سخنانی در نطق پیش از دستور خود حسن روحانی را متهم کرد که “اطلاعات مهم فقهی را در اختیار انگلیسی‌ها قرار داده است.” او همچنین گفت: “فتنه یک طرح براندازی بود و یک کودتای سیاسی بود و یک اختلاف شخصی نبود که رییس جمهور می خواهد آن را پاک کند و انتصابات دولت خود را که عمدتا از اصحاب آن می‌باشند توجیه کند و جای تعجب است که اسم این اقدامات را اعتدال می‌گذارند. افراطیون را به مسند قدرت بر می‌گردانند و طلبکار ملت هم هستند.” کریمی قدوسی اضافه کرد: “آقای رییس جمهور می‌گوید: به پشت سر خود نگاه نکنید و عده‌ای کارشان این است که به پشت سر نگاه کنند؛ و من به شما می‌گوییم چرا آقای روحانی برخورد دوگانه؟ چرا خودتان دائما به دولت پشت سر نگاه می کنید و عدم تحرک و ریسک‌پذیری در تصمیماتی که لازمه هر دولت است را با سیاه‌نمایی گذشته به فراموشی می سپاریم در حالی که تاریخ یعنی عبرت و نگاهی به پشت سر و دستگیری از گذشته برای آینده؟”

حسن روحانی چند روز پیش به مناسبت سالگرد انتخاب شدنش به ریاست جمهوری، در یک کنفرانس مطبوعاتی با خبرنگاران سخن گفت. او در بخشی از سخنان خود تاکید کرد: “اینقدر گذشته‌ها را مدام به یاد نیاوریم، برخی سرشان را به پشت گرفته و راه می‌روند، اینگونه راه بروی به زمین خواهی خورد، به جلو و آینده بنگر، ما نیز می‌ترسیم این افراد که همواره به پشت نگاه می‌کنند به زمین بخورند؛ حالا یک وقتی یک کاری صورت گرفت از آن بگذریم. هی می‌خواهیم مسئله را کش داده و بادش کنیم.” روحانی افزود: “در این کشور هر کس هر جرمی مرتکب شده، قوه قضائیه وی را دستگیر و با آن برخورد می‌کند و اگر نگرفت یعنی پاک است پس رها کنید، اگر کسی دستگیر نشده و در خیابان راه می‌رود یعنی جرمی مرتکب نشده و نباید صبح تا شب آنها و افراد دیگر را متهم کنیم.”

اکنون دیگر مدتهاست که سخنان حسن روحانی مورد انتقاد و حمله مداوم راستگرایان قرار دارد. هربار که او به بهانه ای سخن میگوید، انتقادات راستگرایان نیز شدت میگیرد. به نظر میرسد که حسن روحانی نیز از این درگیری لفظی دوری نکرده است.

 اینبار نیز سخنان روحانی درباره فراموش کردن گذشته، که کنایه ای به بحران سال ۸۸ تلقی شد، بدون پاسخ نمانده است. اولین بار روزنامه کیهان، در نوشته ای با عنوان “سپر بلای خائنین نباشید، جرم فتنه‌گران بالاتر از قتل است”، خطاب به حسن روحانی نوشت: “اظهارات سربسته رئیس‌جمهور درباره فراموش کردن خیانت بزرگ فتنه‌گران، در تعارض با منطق قرآن است.”

 کیهان اضافه کرده بود: “احتمالا منظور آقای روحانی این است که کسانی چون خاتمی که با وجود ارتکاب اعمال مجرمانه علیه امنیت ملی تحت تعقیب و برخورد قضایی قرار نگرفته‌اند، احضار شده و مورد مجازات قرار گیرند.”

روز بعد روزنامه ایران، ارگان رسمی دولت در خبری ویژه، با اشاره به نوشته کیهان آورده بود: “کیهان «منطق فراموش کردن خیانت‌ها و جنایت‌های گذشته» را خلاف حکمت و منطق قرآنی دانست اما توضیح نداد در این صورت چرا در همین روزنامه از انتشار خبر تخلفات دولت قبل از جمله بورسیه غیر قانونی سه هزار دانشجوی دکترا بشدت انتقاد شده بود.”

همزمان با روزنامه کیهان، سایت راستگرای جهان نیوز، وابسته به علیرضا زاکانی نیز در یادداشتی با اشاره به همین سخنان حسن روحانی، نوشته بود: “قریب به دو سال است که رسانه ها و محافل عملیات روانی تندروهای اصلاح طلب، به انحاء مختلف سعی بر به حاشیه بردن آبروی ریخته نظام دارند،‌ تا شاید با بازسازی پل‌های پشت سرشان که خود خراب کرده‌اند، به قدرت و صدارت برگردند؛ بی آنکه پاسخ گویند اگر ادعای تقلب دروغ بود، چرا هشت ماه کشور را به آشوب کشیدند و زمینه کشته و زخمی شدن صدها نفر را مهیا و میلیاردها تومان خسارت مادی به مملکت زدند؛ و شاید مهمتر از همه خدشه دار کردن آبروی جمهوری اسلامی در داخل و خارج و ایجاد کینه و کدورت بی سابقه در میان خانواده‌ها، اقوام و طوایف مختلف کشور بود که آثار آن همچنان باقیست.”

نویسنده این سایت اضافه کرده بود: “در واقع آقای خاتمی و دوستانش می‌دانند که تنها مسیر برگشت «عذرخواهی رسمی» از اشتباهات سال ۸۸ و جبران آنهاست؛ گرچه با این کار نمی‌توان لطمه بزرگ به کشور را ترمیم کرد اما دست کم راه بر عاملان فتنه‌های آینده دشوار خواهد شد که به آشوب کشیدن مملکت و شورش علیه رأی مردم در نظر ملت و مسؤولان گناه کمی نیست که پس از ارتکاب آن بازهم بتوان به راحتی به صحنه سیاسی برگشت و سر همه را شیره مالید!”

 در پایان این یادداشت آمده بود: “هوشیاری و تیزبینی رئیس جمهور و توجه به سناریوهای فتنه گران ضروری به نظر می رسد و انتظار می رود که وی در پازل طراحی شده تندروها نیفتد و اعتبار و رای اعتماد ملت به خود را فدای برگرداندن برخی متهمان فتنه که حسابشان با قوه قضائیه است، نکند.”

از سوی دیگر، سایت خیبرآنلاین در یادداشتی با عنوان “آقای روحانی! اعتبارتان را خرج داعشی های ایرانی نکنید” آورده است: “داعشی ها در عراق نتیجه انتخابات را نپذیرفتند و سلاح به دست گرفتند، سران فتنه نیز در ایران همین اقدام را مرتکب شدند اما به جهت حضور رهبری هوشمند و امتی بصیر، عمق جنایت آنان به شرکای خارجی شان در عراق نرسید؛ والا همان مسیر را آغاز کرده بودند. داعشی ها به حرم های مطهر اهل بیت(ع) جسارت کرده و کربلای مقدسه را تهدید کرده اند، فتنه گران هم در روز عاشورای حسینی(ع)، به نمادهای عزای امام کربلا حمله کرده و سوت و کف زنان آنها را به آتش کشیدند.”

نویسنده اضافه کرده است: “از رییس دولتی که شعار خود را اعتدال و تدبیر اعلام کرده، انتظار می رود اعتبار به دست آورده از جانب نظام و مردم را به این راحتی خرج مشتی فتنه گر داعشی مسلک نکند و بیش از این حاشیه سازی های بی مورد و فرسایشی، به فکر مسایل اصلی کشور و دغدغه های مردم و تحقق وعده های اقتصادی بسیاری که در جریان انتخابات سال گذشته به مردم داده، باشد. اینکه نظام جمهوری اسلامی در اوج اقتدار، نسبت به سران فتنه که بسیاری از حقوقدانان حکم آنان را اعدام می دانند، با رافت و عطوفت برخورد کرده است، نباید موجب سوءاستفاده بعضی ها شده و آنان را پاک و بی گناه جلوه دهند. آنان طبق نظر صریح و اعلام شده رییس قوه قضاییه قطعا مجرم هستند.”

چند روز پیش روزنامه جوان، وابسته به سپاه پاسداران در سرمقاله خود با اشاره به دو دیدگاه درباره حوادث سال ۸۸ که یکی آنرا “سوتفاهم” میداند و دیگری “فتنه و براندازی” نوشته بود: “کسانی که بر دیدگاه اول اصرار دارند و اکنون به دنبال زمینه‌سازی برای رفع حصر هستند و می‌خواهند بازیگران حوادث سال ۸۸ را به عرصه سیاست باز گردانند، مناظره‌های تلویزیونی را نقطه شروع شکل‌گیری نزاع و در نهایت حوادث سال ۸۸ را دعوای بین احمدی‌نژاد و موسوی می‌دانند. آنان می‌گویند، نظام و مسئولان عالی آن، منصفانه با دو طرف دعوا برخورد نکردند و در نهایت این دعوا و سو‌ء‌تفاهم‌ها، کشور را دچار مشکل ساخت.”

 نویسنده سرمقاله دلایل معتقدان به این دیدگاه را “در نهایت سستی” توصیف کرده و سپس آورده بود: “برای اثبات دیدگاه دوم دلایل فراوان وجود دارد. کالبد‌شکافی حوادث سال ۸۸ و بررسی نقش بیگانگان و رسانه‌های آنان در این حوادث، به خوبی نشان می‌دهد که آنچه اتفاق افتاد از قبل و بر اساس مدل انقلاب‌های رنگی طرح‌ریزی شده بود. رفتار اصلاح‌طلبان و نامزد آنان در انتخابات، نوع تعامل آنان با خارج، ارتباط برخی از ستاد‌های انتخاباتی با سفارتخانه‌های خارجی، نوع رفتار رسانه‌های استکباری در قبال انتخابات، فعال شدن جریان ضد‌انقلاب در همراهی با اصلاح‌طلبان در این انتخابات، ایستادن اصلاح‌طلبان در برابر ولایت، قانون و نظام، لشکر‌کشی خیابانی و مقابله با متولیان نظم و امنیت، نسبت دادن‌های بی‌اساس و ناروا به نظام و کلید زدن پروژه‌هایی چون پروژه شهید‌سازی برای این جریان، شعار‌های ساختار‌شکن و… هر کدام سر‌فصل‌هایی برای اثبات دیدگاه دوم است.”