کسانی که چندان با کتاب و کتابخوانی سر و کار ندارند احتمالاً نام “دکتر زوس” را با اقتباس های سینمایی پرفروشی به خاطر می آورند که در بهترین حالت، ترجمان ناقصی از دنیای لطیف این شاعر و کارتونیست بوده اند - مثل انیمیشن ”هورتون یک “کی” می شنود!“(2008)- و در بدتری شکل، آن را به بنجل سخیفی مثل ” گربه کلاه پوش”(2003) تبدیل کرده اند. دکتر زوس اما، فصل مهمی در ادبیات و تصویرسازی کتاب کودک آمریکا به شمار می رود که بسیاری از شاعران، نویسندگان، تصویرگران و کارتونیست های نسل های بعد را تحت تأثیر قرار داده است.
درباره تئودور زوس گیزل
دکتر زوس، کارتونیست شاعر
کسانی که چندان با کتاب و کتابخوانی سر و کار ندارند احتمالاً نام “دکتر زوس” را با اقتباس های سینمایی پرفروشی به خاطر می آورند که در بهترین حالت، ترجمان ناقصی از دنیای لطیف این شاعر و کارتونیست بوده اند - مثل انیمیشن ”هورتون یک “کی” می شنود!“(2008)- و در بدتری شکل، آن را به بنجل سخیفی مثل ” گربه کلاه پوش”(2003) تبدیل کرده اند. دکتر زوس اما، فصل مهمی در ادبیات و تصویرسازی کتاب کودک آمریکا به شمار می رود که بسیاری از شاعران، نویسندگان، تصویرگران و کارتونیست های نسل های بعد را تحت تأثیر قرار داده است.
”تئودور زوس گیزل” در سال 1904 از پدر و مادری اصالتاً آلمانی در ماساچوست آمریکا به دنیا آمد. در سن 21 سالگی به کالج “دارتموث” وارد شد و به تحریریه نشریه دانشجویی “دارتموث جک- اُ- لنترن” پیوست که بعد از مدتی مقام سردبیری آن را به دست آورد. برپایی یک مهمانی باده نوشی آن هم در دوران ممنوعیت فروش مشروبات الکلی باعث شد تا گیزل از شرکت در کلیه فعالیت های فوق برنامه کالج محروم شود. به همین سبب تصمیم گرفت نوشتن در ”جک-اُ-لنترن” را با نام مستعار، دور از چشم مدیران کالج ادامه دهد، پس نام میانی خود، “زوس” را پای آثارش گذاشت. بعداً گیزل وارد کالج لینکلن آکسفورد شد تا مدرک دکترای خود را در ادبیات بگیرد اما پس از ازدواج با “هلن پالمر” در 1927، آکسفورد را نیمه کاره رها کرد و به ایالات متحده بازگشت. از آن پس چون آرزوی دیرینه پدر را برای کسب دکترای خود نافرجام گذاشته بود یک عنوان “دکتر” به امضای خود افزود.
دکتر زوس شروع به چاپ مقالات و تصویرسازی های طنزآمیزش در نشریات حرفه ای چون: “جاج”، “ساتردی ایونینگ پست”، “لایف”، “ونیتی فیر” و “لیبرتی” کرد. او همزمان به طراحی برای مؤسسات تبلیغی می پرداخت که همین، بزرگ ترین منبع امرار معاش او و همسرش در دوران رکود اقتصادی آمریکا بود. بیشترین معروفیت اولیه را هم بابت تبلیغ حشره کش “فلیت” به دست آورد که شعار آن: “بجنب هنری، فلیت!” ورد زبان مردم کوچه و بازار شده بود.
در 1937 وقتی دکتر زوس از سفر دریایی به اروپا بازمی گشت، ریتم آهنگین صدای موتور کشتی او را برای نوشتن شعری الهام بخشید که تبدیل به اولین کتاب او شد: “و تو فکر می کنی که من در خیابان مالبری دیدمش” بعد از آن دکتر زوس سه کتاب دیگر تا پیش از جنگ دوم جهانی برای کودکان نوشت و مصور کرد.
در طی جنگ جهانی دوم دکتر زوس تبدیل به یک کارتونیست سیاسی روزنامه ای شد و حدود 400 کارتون در طی دو سال فعالیت در روزنامه “پی. ام” نیویورک منتشر کرد. کارتون های سیاسی دکتر زوس اکثراً محتوای ضد فاشیستی علیه رهبران متحدین اروپایی- هیتلر و موسولینی- داشتند و از دخالت آمریکا در جنگ جهانی حمایت می کردند. دکتر زوس به حمایت از سیاست های روزولت و حمله به اعضای کنگره مخصوصاً حزب جمهوریخواه شهرت داشت، هر چند حمایت او از متفقین مانع وحشت و بدبینی اش نسبت به کمونیست ها و زمامداران شوروی نمی شد که این را هم می توان در بخشی از آثارش دید.
نگاه خصمانه بعضی از کارتون هایش نسبت به ژاپنی های آمریکا، دکتر زوس را در معرض اتهام نژادپرستی قرار داد هرچند که بخشی دیگر از آثار او، کاملاً بر ضد رفتارهای نژادپرستانه نسبت به سیاهان و یهودیان بودند و او را هنرمندی بشردوست نشان می دادند. با خاموشی آتش جنگ، احساسات تند و تیز هم فرو نشستند و دکتر زوس به سمت دنیای کودکان بازگشت و اولین کتاب معروف اش: “هورتون یک” کی” می شنود!” را به دوستی ژاپنی تقدیم کرد، شاید به نشانه عذرخواهی از دیدگاه های احساسی و افراطی دوران جنگ.
پس از جنگ دکتر زوس و همسرش به کالیفرنیا نقل و مکان کردند و او کتاب های ماندنی مثل “اگر یک باغ وحش داشتم”(1950)، “آن طرف گورخر”(1955) و “چگونه گرینچ کریسمس را دزدید”(1957) را خلق کرد. در همین وقت، سبک و سیاق دکتر زوس دستخوش تغییرات مهمی شد که مابقی دوران کاری او را تحت تأثیر قرار داد. سال 1954 نشریه “لایف” گزارشی از بی سوادی رایج بین دانش آموزان مدارس منتشر کرد که به خاطر کسالت بار بودن کتاب های درسی رغبت به خواندن مطالب نمی کردند و دچار مشکل اساسی در خواندن و نوشتن شده بودند. ناشر آثار دکتر زوس، فهرست چهارصدتایی از مهم ترین کلماتی که دانش آموزان ابتدایی باید بدانند تهیه کرد و از او خواست تا این فهرست را به 250 لغت تقلیل دهد و فقط با استفاده از آنها، کتابی بنویسد. نه ماه بعد “گربه کلاه پوش” شاهکار مصور دکتر زوس، تنها با استفاده از 220 لغت همان فهرست، کامل شده بود. به این ترتیب داستان های شعرگونه و ساده دکتر زوس برای مبتدیان، یکی پس از دیگری خلق شدند و این سادگی و ملاحت کلام و تصویر، دنیای آشنای هنرمند را شکل دادند.
دکتر زوس غالباً کارتون های اش را سیاه و سفید با یکی دو رنگ محدود طراحی می کرد. هرچند پیش از دوران جنگ، آبرنگ و مدادرنگی هم جزو ابزار خلق آثارش بودند. هر چه گذشت دنیای او خلاصه تر و خط هایش نرم تر شدند هرچند دکتر زوس همیشه از طراحی ابزار و وسایل با ساختارهای ابداعی و جزئیات فراوان لذت می برد. دنیای کارتونی او دنیای مهربانی است که منحنی های بی قید و راحت چیره اند، اجسام، حیوانات، آدم ها همه خمیده و اندکی آویزان اند. تمام شخصیت ها در حال جنب و جوش و حرکت هستند و هنرمند این حرکت ها را هم با خطوط به نمایش می گذارد. شاید کمتر شاعر و تصویر ساز به چنین هماهنگی ایده آل نوشتار و طراحی دست یافته باشد، نقش ها، برگردان کلام به تصویر اند و ابیات ساده و پر احساس، تصاویرند که در قالب کلام شکار شده اند. سبک منحصر به فرد دکتر زوس هنرمندان بسیاری مثل شل سیلورستاین را تحت تأثیر قرار داد، حتی مجموعه شعرگونه های تلخ “تیم برتون” هم، ادای دینی هستند به نسبت به ادبیات دکتر زوس. برتون در انیمیشن سیاه، گوتیک و در عین حال رومانتیک خود “کابوس پیش از نیمه شب کریسمس” گوشه هایی دیگر از تعلق خاطر خود را به دکتر زوس، خصوصاً “چگونه گرینچ کریسمس را دزدید” به نمایش گذاشته است.
سال 1991 دکتر زوس در پی سال ها بیماری درگذشت. 28 می 2008 “آرنولد شوارزنگر” فرماندار کالیفرنیا و همسرش” ماریا شرایور” ورود دکتر زوس را به تالار مشاهیر این ایالت اعلام کردند که بیوه هنرمند این افتخار را از طرف همسر فقیدش پذیرفت.