صل علی محمد، یاور مترو آمد

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

به دنبال کشاندن نفت به سفره مردم که باعث شد قیمت سفره به سه برابر و قیمت نان به چهار برابر برسد و نفت ایران به سفره مردم فلسطین و ترکیه و نیکاراگوئه برود، و همچنین به دنبال هسته ای شدن کشور که باعث شد، نه تنها انرژی ما هسته ای نشود بلکه گاز و نفت و بنزین هم با مشکل مواجه شده است و به دنبال سیاست دولت احمدی برای حمایت از مظلومان غزه که دو تا دوتا به شهادت می رسیدند و حالا مظلومان در تهران ده تا ده تا بشهادت می رسند و اصولا به دنبال موفقیت های پی در پی دولت نهم و دهم، دولت اعلام کرد که مدیریت مترو را برعهده می گیرد. احمدی نژاد گفت: “ بزودی در مسائل تهران دخالت می کنم، چون می بینم مردم در ترافیک عذاب می کشند.” مردم تهران ابراز داشتند: “ شما وقتی حرف می زنی ما بیشتر عذاب می کشیم.” وی که چشمش از موفقیت و محبوبیت قالیباف درآمده بود و روی قالی افتاده بود، اعلام کرد: “ مترو را از شهرداری می گیریم و مدیرش را هم عوض می کنیم.” آگاهان پیش بینی کردند که در صورت افتادن مترو به دست احمدی نژاد، وقایع زیر رخ خواهد داد:

 

یک هفته بعد: “ دولت اعلام کرد که از این پس خط مترو فقط یک وسیله برای عبور و مرور نخواهد بود و دولت از آن برای رسیدن جامعه به دولت امام زمانی استفاده خواهد کرد.”

 

یک ماه بعد: “ رئیس جمهور صادق محصولی را به عنوان مدیر امور اقتصادی، علی سعیدلو را به عنوان رابط مترو با دولت، سعید جلیلی را به عنوان مدیر بین المللی و امنیتی مترو، پروین احمدی نژاد را به عنوان مدیریت زنان در واگن های مترو، سردار رادان را به عنوان مدیر حفاظت و مسوول خط کهریزک، مسعود زریبافان را به عنوان سخنگوی مترو تعیین کرد.” سخنگوی مترو اعلام کرد که دولت نهم از بیست سال قبل کار مترو را آغاز کرده و تا سه روز بعد تمام خطوط مترو را کامل خواهد کرد.”

 

دو ماه بعد: “ محمود احمدی نژاد در دیدار با وزیر خارجه لسوتو اعلام کرد که مایل است در مقابل صادرات پشم ایران به این کشور، تکمیل خطوط مترو را به لسوتو و توگو واگذار کند، وی اعلام کرد از این پس مترو راهی برای رسیدن پیام رهبری به تمام ملتهای آفریقا خواهد بود.”

 

سه ماه بعد: “ قوه قضائیه 370 نفر از دانشجویان و استادان رشته های علوم انسانی را که قصد انحراف در خطوط مترو را داشتند، دستگیر کرد. کیان تاجبخش یکی از متهمان اصلی پرونده مترو اعلام کرد، ما با کمک بنیاد سوروس پانزده سال روی خط متروی تهران کار کرده بودیم تا از طریق حرکات زیرزمینی به اقتدار نظام لطمه بزنیم.”

 

چهارماه بعد: “ احمدی نژاد همراه با یک هیات 3600 نفری از کارکنان مدیریت جدید متروی تهران از چین بازدید کردند و در دیدار با وزیر حمل و نقل چین اعلام کردند که از این پس ادامه خط مترو از لسوتو و توگو گرفته می شود و توسط چین و روسیه ادامه می یابد.”

 

شش ماه بعد: “ به گزارش خبرگزاری فارس، خط متروی تهران به غزه افتتاح شد، این خط که بیست سانتی متر آن در شش ماه قبل ساخته شده است، تا سه روز دیگر به دمشق و نیم ساعت بعد به غزه خواهد رسید. خالد مشعل در این دیدار گفت، متروی تهران غزه راهی است به سوی آزادی فلسطین.”

 

هشت ماه بعد: “ به گزارش ایرنا، یک هیات عالیرتبه ایرانی در سفر به هند که هجده روز طول کشید، بعد از دیدار از تمام نقاط این کشور، اظهار امیدواری کرد که قرارداد مترو را با چین و روسیه خاتمه داده و آن را با هند ادامه خواهد داد. احمدی نژاد گفت، هندی ها تجربیات گرانقدری در کشیدن خط مترو دارند. در این دیدار ایران قرارداد تولید دوچرخه، پرورش فیل در مازندران، آموزش حرکات موزون اسلامی به سینمای اسلامی آینده، تولید سیتار در کرج را با ماهاران سینگ مدیرکل بوق وزارت قطار هند امضا کرده و ماهاران سینگ اعلام کرد دولت هند در مقابل قول می دهد که هفته ای سه بار تصویر رهبر ایران و احمدی نژاد را از تلویزیون بمبئی پخش کند.

 

یک سال بعد: “ احمدی نژاد اعلام کرد حمل سوخت هسته ای توسط مترو راهی بسوی سرعت بخشیدن در رساندن سوخت نیروگاه تهران است، وی اعلام کرد هیچ کشوری حق ندارد در مقابل حق ملت ایران در استفاده از مترو بایستد و ایرانیان حق دارند از مترو استفاده کنند. وی گفت، اروپائیان نمی توانند به ما دستور بدهند که می توانیم به مترو سوار بشویم یا نه.”

 

یک سال و یک روز بعد: “ جنبش دانشجویان عدالتخواه متروسوار و زنان مسلمان زیرزمینی در مقابل سفارت انگلیس اجتماع کرده و از سفیر آن کشور خواستند آرش حجازی را به عنوان یکی از کسانی که میلیاردها دلار را از طریق رابطه با خانواده هاشمی و قتل ندا آقاسلطان که در جریان ساخت مترو صورت گرفت، از ایران خارج کرده است، به ایران بازگرداند.”

 

یک سال و نیم بعد: “ رئیس جمهور در سفر استانی خود به خراسان با 253 نفر که در یک مراسم باشکوه میلیونی اجتماع کرده بودند دیدار کرد. آنان شعار می دادند” صل علی محمد، یاور مترو آمد” همچنین آنان با دیدن رئیس جمهور فریاد زدند “ سوار شدن به مترو، حق مسلم ماست” محمود احمدی نژاد در این دیدار گفت، کشیدن مترو مهم ترین هدف رسالت پیامبر و انگیزه اصلی انقلاب بود. وی گفت: سی سال مترو را با لطایف الحیل نکشیدند، تا خدمتگزاران شما آن را کشیدند.” وی گفت تا 48 سال دیگر پروژه مترو به مراحل پایانی خود نزدیک می شود”

 

و بازی ادامه دارد……

 

کتابخانه رهبری بزرگتر از بقیه می باشد

 

همزمان با اعلام خبر خودکشی پزشک کهریزک که متهم به تخلف در زندان مذکور شد، رهبری از نقش نیروی انتظامی در خاموش کردن فتنه تشکر کرد و غلامحسین حداد عادل در یک گزارش ویژه گفت “ کتابخانه شخصی آیت الله خمینی یکی از بزرگترین کتابخانه های شخصی است که تا به حال با چشم غیرمسلح دیده شده است.”

 

در همین حال مجلس شورای اسلامی به خبرنگاران اعلام کرد که قصد دارد به حادثه تجاوز گروهی شش نفر از مردان متجاوز که با کمک پلیس صورت گرفت و طی آن به یک زن 32 ساله متاهل در روز روشن و در نزدیک یک جاده شهری صورت گرفت رسیدگی کند. مجلس اعلام کرد، همانطور که به واقعه کهریزک رسیدگی کردیم، به این واقعه هم رسیدگی می کنیم. علی لاریجانی در توضیح این واقعه اعلام کرد، مجلس به این مسائل با دقت برخورد خواهد کرد، وی که هفته قبل از کتابخانه شخصی آیت الله خامنه ای بازدید کرده است، اعلام کرد، اگرچه تجاوز کردن به یک زن متاهل واقعه ای جانگداز است، اما اینها در مقابل عظمت کتابخانه شخصی رهبری که از کتابخانه شخصی کروبی و موسوی و هاشمی رفسنجانی روی هم خیلی بزرگتر است چیزی نیست.  تمام قفسه های این کتابخانه  با چوب گردو و توسط نجارهای  متعهد ساخته شده است و از بعضی جهات این کتابخانه انسان را یاد کتاب می اندازد.

 

حسین شریعتمداری نیز طی مقاله ای خواستار محاکمه و اعدام و سوزاندن و قیمه قورمه کردن کروبی و موسوی و خاتمی شده و در مقاله ای با عنوان در کتابخانه تاریخ نوشت، سران فتنه اگر یک روز در کتابخانه مقام معظم رهبری حاضر می شدند و به جای دعوت قاسطین و مارقین و ناکثین به خواندن کتابهایی که معظم له گوشه آنها را تا زدند، می پرداختند، دچار انحراف نمی شدند و خود را با ابی لهب و شمربن ذی الجوشن محشور نمی کردند. حسین شریعتمداری نوشت، کتابخانه شخصی مقام عظمای رهبری سایه امنی برای مقابله با توطئه هایی است که از چپ و راست بر قلعه اسلام وارد آمد، اما چه باک که شمشیر کفر را در دل حجرالاسود عظمای ولایت راهی نیست. وی در پایان نوشت: خاک بر سرتون ذلیل مرده های پدر سگ.

 

فرار هشتصدهزار نفری

 

واقعا بعضی ها معنای اعداد را نمی فهمند، و اصولا نمی دانند که این اعدادی که نوشته شده است، احتمالا یک اندازه واقعی هم دارد. گاهی اوقات آدم آمارهایی را می خواند که هرچه فکر می کند، نمی فهمد چطور ممکن است چنین چیزی رسما در جایی مثلا خبرگزاری تابناک نوشته شده باشد و با وجود احتمال چند نفر با سواد در آنجا باز هم چنین خبری در آنجا منتشر شود. و آدم در می ماند که چرا آدمها مقدمات فکر کردن را در نظر نمی گیرند. مثلا وقتی شما می گوئید در زندان کهریزک 130 زندانی وجود داشت، نمی توانید اعلام کنید که دو هزار زندانی از کهریزک آزاد شدند، چون 2000 از 130 بیشتر است.

 

خبرگزاری تابناک و خبرآنلاین نوشتند که “ بر اساس تازه ترین آمار، تا کنون بیش از 800 هزار پژوهشگر برجسته اسرائیل سرزمینهای اشغالی را ترک کرده اند.” در همین راستا به نکات زیر دقت کنید:

اول، تعداد پژوهشگرانی که اسرائیل را ترک کردند، بیش از 800 هزار نفر است، چون این تعداد فقط پژوهشگران “ برجسته” هستند، احتمالا چون در مقابل هر دو پژوهشگر مثلا یکی از آنان برجسته است، وگرنه این فرض که تعداد افراد برجسته یک شغل، کمتر از افراد عادی آن شغل باشد، منطقا غلط است. پس احتمالا یک میلیون و ششصد هزار پژوهشگر اسرائیلی (که نیمی از آنها برجسته بودند) این کشور را ترک کرده اند.

 

دوم، منطقا باید بپذیریم که در بدترین شرایط هم هر چقدر فرار مغزها از یک کشور زیاد باشد، بیش از نیمی از مغزها نمی توانند فرار کنند، مثلا در ایران که میزان فرار مغزها از همه جای دنیا بیشتر است، نهایتا در مقابل هر ده نفر دانشگاهی، دو نفر می توانند یا می خواهند از کشور بروند. در بدترین حالت فرض می کنیم که از هر هزار نفر پانصد نفر از کشور فرار می کنند. پس باید بپذیریم که احتمالا در مقابل هشتصد هزار پژوهشگر اسرائیلی برجسته که از اسرائیل فرار کرده اند، احتمالا باید هشتصد هزار پژوهشگر دیگر هم در اسرائیل باقی مانده باشند، اعم از برجسته و غیربرجسته، یعنی در نهایت در اسرائیل احتمالا بین دو تا سه میلیون پژوهشگر وجود داردا یا داشته است.

 

سوم، تا آخر سپتامبر 2009 یعنی یک ماه قبل جمعیت اسرائیل هفت میلیون و چهارصد هزار نفر بوده است. براساس همین آمار، چهل درصد جمعیت اسرائیل زیر بیست سال و شصت درصد آن بالای بیست سال است، یعنی حدود 4 میلیون نفر از جمعیت اسرائیل بالاتر از بیست سال هستند و احتمالا همه پژوهشگران برجسته و معمولی اسرائیل حداقل باید بیست سال داشته باشند، یعنی به عبارت دیگر از چهار میلیون جمعیت بالغ و بالاتر از بیست سال اسرائیل، سه میلیون نفرشان پژوهشگر هستند.

 

نتیجه گیری جمعیتی: سه چهارم کل مردم اسرائیل پژوهشگر هستند.

سووال فلسفی: ما قصد داریم کشوری را نابود کنیم که تعداد پژوهشگران برجسته اش ده برابر کل استادان متوسط و برجسته و معمولی دانشگاه ماست، و انتظار داریم پیروز هم بشویم.

نکته مهم: اعداد غیر از اینکه ممکن است خوشگل یا جالب باشند، گاهی اوقات معنی هم دارند.