حسین شریعتمداری، مدیر مسئول “از هفت دولت آزاد” کیهان، یکشنبه، 22 شهریور88 در یادداشتی با عنوان “فراتر ازخطا!” در روزنامهی خود نوشت: “تمامی کسانی که روز قدس با شعار و نشانههای تفرقهانگیز در صحنه حاضر میشوند، چه بدانند و چه ندانند و چه بخواهند و چه نخواهند، مزدور اسرائیل هستند.”
سالهاست که به خواندن و شنیدن این دست احکام و فتاوا از تریبون تمامیتخواهان، خو کردهایم. از ستون “نیمه پنهان” گرفته تا دیگر ستونهای نشریهی “تحریفگران حقیقت و تقدیسگران خشونت”، کیهان، آکنده است از اتهامات بیاساس و تهمت و دروغ و طعن و ناسزا به شناختهشدهترین کنشگران مدنی، فعالان سیاسی، صاحبنظران، روشنفکران، پژوهشگران، روزنامهنگاران، نویسندگان و نیز شخصیتهای حقوقی.
شریعتمداری و یاران و همفکرانش، نه ترسی از “محکمهی آنجهانی” دارند و نه بیمی از داوری در این دنیا. «برادر حسین» و تیم امنیتی ـ سیاسی همفکرش، آسانتر از “آب خوردن”، تهدید مینمایند، اتهام و حکم مجرمیت برای این و آن صادر میکنند، و پروژههای سیاسی ـ ایدئولوژیک خود را با پشتوانهها و حمایتهای گوناگون، و بی هیچ دغدغه، پیمیگیرند.
«مزدور اسرائیل» خواندن شهروندانی که قرار است محتمل در “روز قدس” (جمعهی پیش رو، آخرین جمعهی رمضان 88) برای دفاع از “حقوق تمامی مظلومان جهان و از جمله فلسطین و ایران” به خیابان بیایند، از همین دست اقدامات قابل تامل و اتهامات و تهدیدهای غیرمستقیم و احکام قضایی خودسرانهای است که تحقق آن، تنها از تریبون تمامیتخواهان برمیآید.
سالهاست روزنامهنگاران و فعالان سیاسی و کنشگران مدنی، بهخاطر “یک سفر خارجی” یا “دیدار با یک غیرایرانی” یا “حضور در یک سفارتخانه”، مورد اتهام و بازجویی و بازخواستهای رنگارنگ قرار میگیرند و به خیانت به میهن و جاسوسی و توطئه و تبانی علیه نظام و… متهم میگردند. اینک اما در سطحی فراتر از سابق، با حکمی که “برادر حسین” صادر کرده، شهروندان عادی نیز که پیگیر خواست و “حق” خود باشند، “چه بدانند و چه ندانند و چه بخواهند و چه نخواهند، مزدور اسرائیل هستند”.
در خور تامل است؛ اگر شهروندی برای دفاع از حق و حقیقت، و برای پیگیری حقوق مظلومان و آسیبدیدگان هممیهن خود، در روزی که به “دفاع از حقوق مظلومان” شهره شده است، بهصورت آرام و بهدور از خشونت در خیابان حاضر شود، “مزدور اسرائیل” است. حضور برای پیگیری حق خویش در روزی نمادین (روز قدس) که آیتالله خمینی، رهبر فقید انقلاب در مورد آن گفته است: “روز قدس روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد؛ روز مقابلهی مستضعفین با مستکبرین است” از دید شریعتمداری و کیهان، یعنی مزدوری برای اسرائیل.
پرسش مهم، و مغفول در این سالها، این است که:
آیا چنین شهروندانی مزدور اسرائیل و دیگر بیگانگان هستند یا آنهایی که “منافع ملی” را با تجاوز به حقوق اساسی ملت و خدشه به دموکراسی و بیتوجهی به حقوق بشر، تهدید میکنند؟
منافع اسرائیل و دیگر بیگانگان، در چه وضعی بیشتر تامین میشود؟ با سامان یافتن ایرانی آباد و آزاد و برخوردار از حکومتی دموکراتیک، یا با تهدید مخالفان و بازداشت منتقدان و سلول انفرادی و بستن دهان دگراندیشان و قتل مطبوعات غیرخودی؟
آرمانهای انقلاب مردمی 57 که واجد همدلی حداکثری با مظلومان جهان (و بهویژه مسلمانان فلسطین) بود، با خالی ساختن “قطار انقلاب” از یاران قدیم و بسط خودکامگی و یکهتازی و اقتدارگرایی، محقق میشود، یا با تکیه بر تمامی توان انسانی و مشارکت اجتماعی، فرهنگی، سیاسی لایههای گوناگون فکری، سیاسی کشور؟
روند حذف “غیرخودی”ها پس از پیروزی انقلاب که با حذف و سرکوب نیروهای دگراندیش و رادیکال چپ و نیز نیروهای ملی و ملی ـ مذهبی آغاز شد و به آیتالله منتظری رسید، و اخیراً گریبان بهزاد نبوی و محسن میردامادی و سعید حجاریان و… را گرفته، اینک به یک قدمی میرحسین موسوی و مهدی کروبی و سیدمحمد خاتمی و حتی آیتالله صانعی و سیدحسن خمینی رسیده است. چنین روندی که واجد تضعیف پتانسیلهای انسانی انقلاب57 است، به سود چه کس/کسانی تمام خواهد شد؟
میتوان با ادبیات حسین شریعتمداری تصریح کرد که تاریخ نشان خواهد داد کسانی که آزادیهای سیاسی و دموکراسی و حقوق بشر و مشارکت همهی سلائق و عقاید و اقوام را در رشد و توسعهی انسانی ایران، مورد هجمه و تهدید مستقیم و غیرمستقیم قرار دادهاند، “چه بدانند و چه ندانند و چه بخواهند و چه نخواهند”، چونان “مزدور اسرائیل”، منافع ملی ایران و زندگی سالم و توام با صلح و دوستی و آسایش ایرانیان را مورد خدشه قرار دادهاند. تاریخ نشان خواهد داد از رشد و افزایش بیاعتمادی در جامعه مدنی و افزایش شکاف میان “ملت” و “دولت” در ایران، و نیز بسط سرکوب و اختناق و انسداد سیاسی، جز بیگانگان و عوامل ایشان، کسی سود نخواهد جست.
وحدت و همدلی ملی را تمامیتخواهان به مخاطره میافکنند، نه باورمندان به مشارکت همهی دیدگاهها در ادارهی کشور، و علاقمندان و پیگیران دموکراسی؛ چنانکه وحدت و همدلی ملی با دست بهدست شدن سهل و آسان قدرت محقق میشود نه با خودکامگی و اقتدارگرایی.
تاریخ نشان خواهد داد که دوستان و دشمنان ایران و ایرانیان، چه کسانی بودند. و آنان که “خواسته یا ناخواسته، بدانند یا ندانند” به خدمت بیگانگان درآمدند، چه کسانی بودند.
“روزی دیگر”، “مزدوران اسرائیل” رسوا خواهند شد…