در میان تمام نامزدهای احتمالی انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری حضور هیچ کس به اندازه رئیس جمهور فعلی و شهردار سابق تهران قطعی نیست به گونه ای که ابراز علنی مخالفت شماری از احزاب و شخصیتهای برجسته جریان اصولگرا نیز در عزم او خللی ایجاد نمیکند و او از رویگردانی همفکران و یاران سابق نیز هراسی ندارد. چرا که در دور قبل نیز وقتی همه بزرگان محافظهکار دنبال گزینه دیگری بودند این احمدی نژاد بود که بیتوجه به خواستها و حرفهای آنها بیمهابا راه خود را رفت و ناباورانه از بهشت به پاستور رسید. حال نیز اگر اصولگرایان به گزینهای غیر از احمدینژاد فکر کنند برای او چندان هم مهم نیست. احمدینژاد اکنون به این میاندیشد که چرا نباید بیاید، وقتی در ایران عرف این است که هر رئیس جمهوری در شرایط عادی 8 سال ساکن کاخ ریاست جمهوری باشد.اما این ها همه در شرایطی است که او نسبت به تمام روسای جمهور پیشین کارنامه ای دو لبه دارد که در حالت خوشبینانه ممکن است برگ برنده او به شمار آید و از سوی دیگر میتواند بسان ضربه ای از درون، زمینه ساز ناکامی او را فراهم آورد.
احمدی نژاد ساده حرف میزند چون توده مردم را مخاطب خود میداند و بهقول خودش بهراحتی هر ایده ای را عملیاتی می کند. به گونه ای که محمد رضا باهنر در اعتراض به این شیوه رییس جمهور گفته بود: فاصله ایده تا عمل در دولت نهم فقط یک اتاق است. عملیاتی کردن برنامههایی که در دولتهای قبل طراحی شده از او یک چهره عملگرا ساخته است.چه یارانه های نقدی و سهمیه بندی بنزین. چه تابو شکنی از گفت و گو با آمریکا و چه حتی ورود به مساله زنان و صدور اجازه برای ورود انان به ورزشگاهها همه و همه احمدی نژاد را در مقام یک رییس جمهور عمل گرا به مردم معرفی کرده است. رییس دولتی که با اعضای کابینه اش تا پایان دوران ریاست جمهوری هر استان ایران را دوبار از نزدیک دیده و با مردم تک تک شهر های آن سخن گفته است حال با این کارنامه باید به کارزار انتخاباتی دیگر بیاید. انتخاباتی که رقیبانش نه فقط از اردوگاه مقابل و اصلاح طلب که از درون جبهه اصول گرایان نیز او را به چالشی سخت فرا می خواند.
1- یارانه نقدی:رضایت توده و نگرانی مسوولان
طرح تحول اقتصادی رییس جمهور که این روزها برگ برنده او در میان توده تلقی میشود و دولتیان از آن به عنوان یک افتخار نام میبرند هم اکنون با مخالفت شدید دستگاه های قانون گذاری و کارشناسان اقتصادی روبرو است. اساسی ترین بخش این طرح که تحت عنوان هدفمند کردن یارانه ها از آن یاد می شود به پرداخت نقدی بخشی از یارانه ها به توده مردم اختصاص دارد و همین باعث شده تا برخی این ایده را تنها طرح تکمیل شده شعار انتخاباتی کروبی عنوان کنند که احمدی نژاد در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آن را به اجرا گذاشته است.مخالفان به عوارض پرداخت نقدی یارانه ها اشاره دارند و این که تورم ناشی از نقدینگی رها شده در بازار چگونه کنترل خواهد شد.
این چنین است که مجلس اکنون مخالف اصلی این طرح است اما رییس جمهور بدون توجه به این مخالفت ها وعده داده است که در سال جاری یارانه های نقدی را به مردم پرداخت خواهد کرد.حال چنانچه رییس جمهور طبق گفته خودش مبلغ 45 تا 70 هزار تومان را به صورت ماهیانه به شهروندان پرداخت کند باید نگران عواقب تورم زا و البته احساس تبعیض شهروندان نیز باشد. هر چند که در سوی دیگر او می تواند با پرداخت این مبلغ در آستانه انتخابات ریاست جمهوری بخش های زیادی از طبقه ضعیف و نیازمند جامعه را راضی نماید.چنانچه این طرح به مرحله اجرا نرسد نیز احمدینژاد خود را حامی اقشار ضعیف جامعه و رییس جمهوری مردمی جلوه داده که سایرنهادها مانع اجرای برنامههای او شدهاند.
2- سهام عدالت: عدالت توزیعی
سهام دار شدن توده مردم یکی از سیاست های شکست خورده آسیای شرقی بود که پیش از آن که احمدی نژاد تصمیم به اجرای آن بگیرد ایده اش در دولت هاشمی رفسنجانی و بعد ستاد انتخاباتی او طراحی شده بود. اما این احمدی نژاد بود که با بهره گیری از این ایده کوشید تا آن بخش هایی از جامعه را که در انتخابات به او اقبال نشان داده بودند را همچون توانگران صاحب سهام و سرمایه نماید. در این طرح بخشی از سهام شرکت های دولتی بر اساس طبقه بندی اعلام شده به مردم واگذار شد اما راهکاری برای چگونگی کسب سود این سهام اندیشیده نشد و آن گونه که مشخص است در سال های باقی مانده این طرح متوقف شده است. خواست احمدی نژاد و دولت او از این طرح رضایت بخش هایی از جامعه بوده است؛ زیان آن را نیز کارشناسان هشدار داده اند و در انتخابات ریاست جمهوری به طور حتم ابزاری خواهد بود برای هر دو طرف رقابت.
3 – گشاده دستی های استانی: انحلال اتاق فکر
احمدی نژاد در کسوت رییس جمهور سفرهای استانی بسیاری را تجربه کرد و در هریک از این سفر ها وعده های بسیاری داد. از معرفی مفسدان و اخلال گران اقتصادی که همواره نامشان در جیب رییس جمهور بود و هیچگاه معرفی نشدند تا پرداخت وام ها و کمک های بلاعوض که محل پرداختشان در بودجه مشخص نشده بود. چنین بود که احمدی نژاد برای حل این مشکل یک راه حل تدارک دید: انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی؛ سازمانی که حاصل سالها تلاش برای برنامه ریزی و تدوین بودجه در ایران بود. اختیارات این سازمان به استانداران تفویض شد تا رییس جمهور راحت تر وعده هایش را عملیاتی کند. رییس جمهور اگر چه برای پیشبر برنامه هایش فارغ البال بود اما در مقابل کارشناسان بر این باور بودند که نتایج انحلال سازمان در آینده خود را نمایان خواهد کرد. نظر کارشناسان به زودی جامه حقیقت و بودجه های تدوین شده از سوی رییس جمهور که عملیاتی نامیده می شد همواره به کسری برخورد و دولت را ناچار به جابجایی و عدم پایبندی به وعده ها کرد.وعده های بسیاری که دولت را در یک سال پایانی با مشکل های بسیار روبرو خواهد کرد.آیا احمدی نژاد و همراهانش در مدت زمان باقی مانده به این همه وعده عمل خواهند کرد و یا به سان یک برگ بازنده دولت بدون سازمان مدیریت و برنامه ریزی را به کارزار انتخاباتی خواهند آورد؟
4- مهرورزی و ارزش مداری:نارضایتی دو طرفه
چندی قبل هنگامی که طرح امنیت اجتماعی به مرحله اجرا در آمد برخی از وبلاگ ها پوستر انتخاباتی احمدی نژاد را منتشر کردند که در آن از قول رییس جمهور آمده بود جوانان با هر نوع پوششی عزیز و نورچشم ما هستند… این حرکت در واقع اعتراضی بود به طرح امنیت اجتماعی. گرچه دولت در ابتدا اعلام کرد که نقشی در اجرای این طرح ندارد، اما فرمانده نیروی انتظامی در واکنشی سریع دستور رییس جمهور به نیروی انتظامی را به رویت همگان رساند. اگر مخالفان این طرح بر رییس جمهور خرده می گرفتند که آزادی پوشش آنان را گرفته است موافقان طرح نیز از این که احمدی نژاد کوتاه آمده است از او گلایه کردند که باید مدافع ارزش ها باشد. چرا که احمدی نژاد بیش از هر کس دیگر مدافع ارزش ها نشان می داد. شاید علمای قم و اصولگرایان به ذهنشان هم خطور نمیکرد که احمدی نژاد ارزشگرا مدافع وروود دختران به ورزشگاه شود و دستور او به سازمان تربیت بدنی برای رفع موانع ورود این بخش از جامعه به ورزشگاه با واکنش منفی روحانیت روبرو شد. به گونه ای که او ناچار شد این طرح را باز پس بگیرد.چنین بود که او نه توانست جریان های اصول گرا و ارزشی را راضی نگاه دارد و نه در کسب محبوبیت بین جوانانی که آنها را نور چشم خوانده بودتوفیقی داشت.
البته او چند باری هم به خاطر معاون خود، رحیم مشایی، گله هایی از اصولگرایان و روحانیت شنید و در آخرین مرحله مساله مشایی که او اظهار دوستی با ملت اسراییل کرده بود کار به مراجع عظام در قم نیز رسید و آن ها زبان به گلایه از دولت گشودند.تا سرانجام با دخالت مقام رهبری و عذرخواهی تلویحی مشایی این ماجرا خاتمه یافت.
روز قضاوت: حرف آخر را مردم خواهند زد
احمدی نژاد در کارزار انتخابات دهم به مراتب روزهای سخت تری از دوره قبل خواهد داشت. آن روز احمدینژاد درقامت منتقدی ظاهر شد که تمامی دستاوردهای شانزده سال بعد از جنگ را به چالش کشید و وعده متفاوت بودن و مردمی بودن داد، اما او اکنون باید در قامت مدافعی ظاهر شود که از کارنامه نهچندان موفق چهارسالهاش دفاع کند. کارنامه او نقاطی دارد که برجسته شدن هر یک می تواند پرتگاهی برای او باشند. آیا او با این کارنامه پرغلط بار دیگر میتواند سوار بر موج پوپولیسم از عوامالناس دلربایی کند.