گزارش ۲۰:۳۰ در مورد بازداشتگاه کهریزک را می بینم ( قسمت اول، قسمت دوم، قسمت سوم) و می مانم بخندم یا سرم را بکوبم به دیوار. این خلاصه ای است از یادداشت هایی که برداشتم.
گزارش با دو مقدمه آغاز می شود: اول اینکه مقصر کسانی هستند که در نتیجه ی انتخابات شک کردند و دوم اینکه پلیس “خوب” است و با ساطور گردنش را قطع کرده اند.
انتقال دانشجویان به کهریزک یک اشتباه “قابل درک” است و “موقت” بوده است. هر دو نکته را یک مقام نظامی می گوید که گویا مسوول بررسی پرونده است. از بین دانشجویان ِ منتقل شده به کهریزک عده ای به این دلیل به آنجا رفته اند که خودشان کتمان کرده اند که دانشجو هستند، و بنابراین لابد بخشی از مسوولیت ِ اتفاقات افتاده به گردن خودشان است. عده ای دیگر به صلاحدید ِ قاضی به کهریزک منتقل شده اند. باز هم آقای پلیس می گوید.
وقتی مدام می شنویم که بحث بر سر انتقال “دانشجویان” به کهریزک است می پرسیم حالا چه اهمیتی داشته که “دانشجو” به کهریزک برده شده یا “موتوری” و یا “آدم بیکار”. آقای پلیس تاکید می کند که کهریزک برای “اراذل و اوباش” ساخته شده است و جیره ی غذایی و شرایط آن “مناسب” آنها بوده است چون “شرایط زندگی شان شرایط سختگیرانه ای بوده”. من مانده ام که کجای قانون گفته اند با آدم خیابان خواب و آقای محترم شمال شهر نشین، مثلا، می شود متفاوت برخورد کرد چون “شرایط زندگی”شان فرق می کند. از کی تاحالا شرایط زندان با توجه به ظاهر و زندگی متهم تعیین می شود؟
و البته وقتی آقای پلیس این جملات را می گوید خبرنگار هم سر تکان می دهد و در چند مورد حرف آقای پلیس را تکرار می کند.
گزارش از موسیقی ماهرانه استفاده می کند. بعد از شرح مشکلات ، زندانیان ِ کهریزک، تصویر روی چهره ی رهبر ایران می رود. دوربین شروع به زوم کردن روی چهره ی روشن ِ “آقا” در زمینه سیاه می کند و موسیقی دلنشین می شود. شبیه همین اتفاق زمانی رخ می دهد که اسامی اعضای گروه ی ویژه ی شورایعالی امنیت ملی برای بررسی قضیه برده می شود.
نه از مقصری نام برده می شود و نه زمان دقیق برای برگزاری دادگاه گفته می شود. حتی تعداد متهمین مشخص نیست.
مصاحبه کننده از یک زندانی ِ پیشین که حالا برای گرفتن حقش آمده می پرسد “از دوستان چه درخواستی دارید؟” دوست؟ درخواست؟
زمانی که در مورد جبران خسارات زندانیان سابق حرف زده می شود، معلوم می شود ۲۶ نفر درخواست وام داشته اند. وام؟
ویدئوهای صحبت با زندانیان ِ سابق ِ کهریزک من را لااقل یاد ویدئوهای مشهوری انداخت که خبرنگار سراغ کسی می رود و حرف در دهانش می گذارد و طرف نصفه و نیمه حرف را پس می دهد و ذوق می کند که “تو تلویزیون” بوده.
این عینا نقل قول از رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح است ( ویدئوی سوم، دقیقه ۴)
آن چیزی که همه ی مردم ما انتظار دارند، همه ی مسوولین ما انتظار دارند، این است که طوری به این مسایل با دقت رسیدگی شود که ریشه ی این حوادث در نظام ما خشک شود و ما در آِینده شاهد این نوع برخوردهایی که باعث .. در واقع ناراحتی مسوولین ما ناراحتی رهبری ما می شوند و همینطور از یک طرفی هم حیثیت نظام ما را زیر سوال می برند در آینده ما شاهد این مسایل نباشیم…
ناراحتی مسوولین و رهبری و بردن حیثیت نظام؟ مردم چه شد؟ شهروندی که کتک خورد چه؟ همین ناراحتی ما و آقا و حیثیت نظام؟
“کلام آخر ” گزارش فهرست “ انتظارات جدی افکار عمومی” است. رسانه ی دولتی به استناد کدام نظرسنجی “انتظار افکار عمومی” را می داند؟
و البته در انتهای گزارش آقای خبرنگار یادش می رود که قرار است آقای پلیس را به صلابه بکشد و با لحن مهربانی می گوید “هر چه نیروی انتظامی مقتدرتر باشد ما راحت تر زندگی می کنیم”.
آقای صدا سیما، تو یک رسانه ی دولتی هستی. تو ابزار حکومتی. ادای رسانه ی آزاد بودن درنیاور. ما را هم مسخره نکن.
نقل از وبلاگ آرش کمانگیر