در یک اقدام کم سابقه کلیه مدارس و واحدهای اداری آموزش و پرورش شهرستان املش گیلان در روز دوشنبه 26 اردیبهشت برای استقبال از وزیر آموزش و پرورش تعطیل شدند. یکی از معلمان املشی در گفتوگو با املش نیوز گفت: “وقتی صبح به آموزشگاه محل خدمت خود مراجعه کردیم، از سوی مدیریت آموزشگاه اعلام شد که امروز مدارس تعطیل است و باید به صورت الزامی به استقبال وزیر آموزش و پرورش برویم و ما هم از ساعت 10 صبح به محل همایش آمده ایم و حالا که ساعت 12 ظهر است وزیر تشریف نیاورده اند.”
این سوال مطرح است که چه ضرورتی دارد به خاطر حضور یک وزیر، رئیس آموزش و پرورش شهر با صدور بخشنامه کلیه مدارس را تعطیل کند؟ قرار بود در این استقبال و همایش چه موضوع مهمی مطرح شود که مدیر آموزش و پرورش شهرستان املش از مدیران مدارس و واحدهای اداری خواسته بود تا در این نشست به صورت “الزامی” حضور یابند؟ سخنان وزیر در اینگونه جلسات معمولا الگوی معینی دارد و شامل تمجیدهای فراواقعیتی از معلمان و بزرگ نمایی و رنگ و لعاب دادن به کارهای انجام شده در دوره وزارت خودش است. به عنوان نمونه بخشی از سخنان وزیر در یکی از دیدارهای اخیرش با معلمان گیلان را میخوانیم: “برای اولین بار در طول تاریخ، آموزش و پرورش صاحب کتاب فلسفه تعلیم و تربیت خواهد شد که در آن جایگاه آموزش و پرورش به زیبایی ترسیم شده است… تربیت معلم برای آموزش و پرورش خونسازی خواهد کرد، و نقشه زیبای آموزش و پرورش یک قلب تپنده به نام معلم دارد و ما باید بتوانیم با برنامه های خودمان قلبهای معلمان را تسخیر کنیم.” متاسفانه در این جلسات از معلمان برای پر کردن سالن و شنیدن سخنرانی مقام مهمان و روسای محلی و نماینده منطقه در مجلس استفاده میکنند. برخی از معلمان املشی گلایه کرده اند که بهتر بود وزیر محترم به جای سخنرانی های پرطمطراق و تعریف و تمجیدهای توخالی از معلمان، در نشستی صمیمی درد دل معلمان را می شنید و به شکایات و خواسته های آنها رسیدگی میکرد. آقای وزیر میداند که دانش آموزان در این ایام برای برگزاری امتحانات آماده می شوند، اما معلوم نیست خسارت ناشی از تعطیلی یک روزه صدها مدرسه این شهر و احتمالاً شهرهای دیگر بر عهده کیست؟ آیا بهتر نبود این نشست را در ساعات تعطیلی مدارس برگزار می کردند و فرهنگیان را به زور و ضرب بخشنامه به سالن نمی کشاندند؟
به نوشته املش نیوز برخی از معلمان اینگونه همایشها را با انتخابات مجلس در پایان سال مرتبط دانسته اند. عده ای هم این احتمال را مطرح کرده اند که وزیر آموزش و پرورش خود را برای کاندیداتوری دور آینده ریاستجمهوری آماده میکند و این سفرها جنبه تبلیغاتی دارد. حاجی بابایی از بدو تصدی وزارت حضور پررنگی در رسانه ها و به خصوص صدا و سیما داشته است. او کارهای انجام شده در این دوره را معمولاً در صیغه مبالغه صرف میکند. کلماتی مانند بزرگترین، بی نظیرترین، مهم ترین از واژه های رایج در گفت وگوهای اوست. نگاه او به معلم نگاهی شاعرانه و حماسی و فراواقعیتی است و ربطی به معلمان زمینی و واقعی ندارد. گاهی معلم را نشسته بر قله وصف میکند و گاهی وعده میدهد که دست معلمان را بگیرد و آنها را به قله ببرد و گاه از مرجعیت معلم سخن میراند. بسیاری از معلمان و برخی نمایندگان مجلس گفته اند اگر حاجی بابایی کمتر شعار بدهد و در سخنرانی های خود کمتر به تبلیغات و بازارگرم نپردازد در کار خود موفق تر خواهد بود.
منبع: روزگار، چهارم خرداد